دانلود و خرید کتاب مقدس (کتاب شعر) فریاد ناصری
تصویر جلد کتاب مقدس (کتاب شعر)

کتاب مقدس (کتاب شعر)

نویسنده:فریاد ناصری
انتشارات:نشر حکمت کلمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مقدس (کتاب شعر)

مقدس دفتر شعری از فریاد ناصری است که در انتشارات حکمت کلمه منتشر شده است.

 فریاد ناصری شاعر ایرانی متولد اسفند ۵۹ و دانش‌آموخته رشته فلسفه هنر از دانشگاه هنر تهران و در حال حاضر مدیر مسئول نشر حکمت کلمه است.

از کتاب‌های این شاعر می‌توان به «گنجشک‌ها روی برف راه می‌روند. کاندید مرحله‌ نیمه نهایی جایزه شعر سال ۸۷»، «سربازهای خسته پشت خاکریزهای تخت. برگزیده جشنواره شعر شیراز»، «سر زدن» و «اوراد حاشا» اشاره کرد.

ارزش گذاشتن به اندیشه و اجتماع از خصوصیات اشعار فریاد ناصری است.

 خواندن مجموعه شعر مقدس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به شعر معاصر مخاطبان این کتاب‌اند.

اشعاری از کتاب مقدس

«زیارت»

حکم بر تن می‌رود و روح معاف است

و در زوایای تاریک معجزه

ماده حضور شدیدی دارد

پس تن

پس حکم

پس ماده به‌طور شدید

دخالت دارد روحم در معجزات عفیف

دخالتی که به‌شکل مَن عَشِقَ... فَماتَ عفیف است

و من سجده می‌برم به حکمی که بر تن

روح معاف است از شوق

روح معاف است از دوری

روح تماشاگر زوایای تاریک من است

و معجزات شدید دست‌های عفیف ماده را می‌بوسد

روح ماده را می‌بوسد

روح لبانش را فشار می‌دهد

روح از آسمان آمده است و پشت ماه خانه دارد

ماه را ببین

و حرام است دیدن ماه از پشت‌بام‌ها به آیین موسی

و حرام است راه‌رفتن زنان جوان بر پل‌های شکسته

و حرام است دمیدن منی که روح را

افشا می‌کند در معجزات تاریکش

چراکه ماه ماه به‌قول سردار خانهٔ پسر است

و ما جماعتی هستیم نائل آمده به تماشای رخ او

در مادّیت سرد ماه

یکبار او آتش بود و درخت

یکبار او با چند فاصله فرشته‌ای بود دَحیه

یکبار او شکل داشت

روی زمین بود و چهره‌اش ماه بود

ما جماعتی هستیم که روح را به مادی‌ترین شکل ممکن زیارت کرده‌ایم

سرد

تاریک و شدید

و به‌طور هوس‌انگیزی عفیف

حتی بیشتر از سیل خون مقدس

حتی

بیشتر

*****

«سرود قدیسان»

کیست که از قدیسان حرف می‌زند امیر؟

من کلمه‌ای گردن شکسته

من کلمه‌ای پدرسوخته در زبان فارسی بودم

که چهره‌ام

چهره امیرعلی

اندوه پادشاهان وقت انحطاط

اندوه پایان چیزی

اندوه چیزی که می‌رود که برود

اندوه رفتگان بر آن ایستادگی می‌کرد

و شادمانی

شادمانی خِرد من بود و

سهم اعظمی از چهره‌ام داشت

کیست

کیست که از قدیسان خطبه می‌خواند

به‌وقتی که روزنان آسمان را بسته‌اند؟

وقتی که رائیان

بر سنگ‌های تاریک

سرود و سورتی کهن را فراموش کردند و

پیر شدند

امیر

سلام‌گویان وقتِ وارده‌ام

وقتی که کتاب‌ها را بر چوب و سنگ و پوست نوشتند

نوشتن هِبِه کردن بود

نوشتن بخشیدن است امیر

به فارسی کلمه‌ای گردن شکسته

به فارسی کلمه‌ای پدرسوخته

الحقیرالفقیر

فلک‌شده در آستان آسمان و زمین

برخاسته‌ام و به رودان بی‌یاد

تعظیم می‌کنم

و تنها یک رود می‌شناسم امیر

که از درد یادها به‌خود می‌پیچد

آن رود

به آن رود درود

که حکیمان و نبی‌ها

و شاعری از زبان فارسی را هنوز به خاطر دارد

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۱۸ صفحه

حجم

۴۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۱۸ صفحه

قیمت:
۹,۵۰۰
تومان