کتاب لشکر خوبان: خاطرات مهدیقلی رضایی
۴٫۵
(۴۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب لشکر خوبان: خاطرات مهدیقلی رضایی
معصومه سپهری( -1353)، پژوهشگر است و در این کتاب، خاطرات مهدیقلی رضایی( -1344)، از رزمندگان دفاع مقدس را گردآوری کرده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«در پنج روزی که در تبریز بودم مطلع شدم که اتفاق ناگواری برای یکی از اعضای خانوادهام رخ داده است؛ خبر بدی که اگر در شرایط دیگری آن را میشنیدم، بهطور قطع از ادامه راه باز میماندم. در آن مدت درد زخمم نه فقط فروکش نکرده بلکه بیشتر از پیش شده بود چون گلوله در استخوانِ شانهام فرو رفته بود. زخم گرچه کوچک مینمود اما عمیق بود و دردناک. یکی دو بار برای پانسمان رفتم اما بعد از فهمیدن اتفاقِ ناگوار خانوادگی دیگر حتی دل و دماغ رفتن به پانسمان را هم نداشتم. دلم میخواست برگردم. میدان جاذبه قوی جبهه، از خود بیخودم کرده بود. به حق بودن راهی که برگزیده بودم، یقین داشتم و در آن شرایط، هیچ اتفاقی نمیتوانست جلویم را بگیرد چون بهترین دلیل و شاهد من، شهدا و تداوم هدف و راه آنها بود.
شب بود و طبق معمول در خانه بودم که یکی از بچههای مسجد آمد سراغم.
ـ مقصود نعلبندی از لشکر زنگ زده، میخواد باهات حرف بزنه.
فاصلهای تا مسجد نداشتیم؛ مسجدی که شروع بیداریمان با کلاسهای قرآن آن بود. حالا بعد از قریب نُه سال که از آن ایام میگذشت، مسجد شربتزاده هم مثل بسیاری دیگر از مساجد شهر، صدها جوان را برای جبهه تربیت کرده و تصویر دهها شهید را بر سینه خویش آویخته بود.
آن شب، مقصود جویای حال من شده بود. بچهها گفته بودند حالم خوب است و او خواسته بود با من هم صحبت کند. بعد از سلام و احوالپرسی معمول، سؤالی را که بیجواب مانده بود، از او پرسیدم:
چه اتفاقی افتاده؟ چرا کسی مرخصی نیومده؟
ـ خُب! بچهها کار دارن... تو نمیآی؟!
با این حرف مقصود بوی عملیات مشامم را پر کرد.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۸۰۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۸۰۸ صفحه
قیمت:
۱۶۱,۰۰۰
۸۰,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
نسخه چاپی کتاب رو از کتابخانه گرفتم و از خواندنش بسیار لذت بردم با این که کتاب نسبتا قطوری است . اما روند جذاب داستان شما را خسته نمیکند. حتما بخوانید ... از کتابهای توصیه شده امام خامنه ای هم
نسخه چاپی را ۸ روزه خوندم. انگار ۸ روز پاهای من از زمین کنده شده بود و در آسمان ها سیر میکردم. ۸ روز در بهشت
کتاب خوبیه فقط یه خورده طولانیه خدا پشت وپناه ونگهدارت مهدی قلی رضایی
خاطرات جنگ ....صلوات به روح پاک شهدا ....
کتاب خوبیه مخصوصا بخشی که با غواصان دلیر و خط شکن عملیات میکنه
خواندنی و واقعا جذاب ، گوشه ای از دلاور مردی های واحد اطلاعات را به خوبی به نمایش می گذارد .خداقوت
نسخه چاپی این کتاب رو خواندم چندین سال پیش خاطرات یک نوجوان بسیجی تبریزی است که در لشکر عاشورا نیروی اطلاعات میشود و دارای جزئیات زیادی است مثل اینکه درست بعد از عملیات این خاطرات را بیان کرده از اوائل جنگ آغاز میشود
47 صفحه از نمونش رو خوندم , نمیتونستم دل بکنم تا اینکه شارژم دیگه داره تموم میشه علی یا رو یاور است و ما یا رو یاورش , یا علی
کتاب بسیار زیبایی از رشادت یک نو جوان که در طول دفاع مقدس از خیلی از مردان مردتر شد. نکات جالب به نظرم : -توضیح با جزییات از زندگی و عملیات های رزمندگان -حضور در تمامی مناطق جنگی و فعال بودن در
بسیار پر کشش و جذاب.