کتاب مکتب در فرآیند نواندیشی
معرفی کتاب مکتب در فرآیند نواندیشی
مکتب در فرآیند نواندیشی نوشته حسن علیپور وحید، به بازخوانی انتقادی نواندیشیِ محسن کدیور در حوزهٔ شیعهشناسی پرداخته است.
درباره کتاب مکتب در فرآیند نواندیشی
نوشتار حاضر، مطالعه و تحقیقی است دربارهٔ نواندیشیِ دکتر محسن کدیور در حوزهٔ شیعهشناسی. این اثر، نوگراییِ محسن کدیور در سه قلمروی امامت، فقاهت و مکاتب را بازخوانیِ انتقادی میکند.
چند سطر زیر میتواند چکیدهای از تئوریِ آقای کدیور در عرصهٔ امامت را به تصویر کشد:
قرائت شیعی از امامت در قرن اول تا پنجم، شکل و محتوایی اعتدالی داشت. شاگردان ائمه (ع) و عالمان شیعه، امامان را «علمای ابرار» و دانشمندان برترِ روزگار میدانستند نه بیشتر. امامان نیز شأن خویش را فراتر از این نمیدیدند و از عصمت، نصب و نص الهی و نبوی، علم غیب و دیگر فضائلِ تمایزآفرین خبری نبود. از قرن پنجم به بعد، برداشت شیعه از امامت دچار دسیسهٔ غلّات و مفوّضه گردید و مسیر غلوّ را پیمود. فرآیند افراط یک هزاره بر جهان تشیع سیطره یافت و تا روزگار ما شتاب گرفت و امروز شیعه برای پیشوایان خود، شئون فرابشری و صفات فرازمینی باور دارد.
دکتر کدیور در عرصهٔ فقاهت نیز نوآوریهایی دارد؛ برای مثال، حجاب ضروریِ زن را از زیر گردن تا زانو و از کتف تا آرنج میداند و مصافحه با زنان بیگانه را مجاز میشمارد. او در تحلیلِ مکاتب و تعامل با اندیشههای مهاجم نسبت به شیعه نیز دیدگاههایی تأملبرانگیز پیش مینهد.
پژوهش پیشِ رو، در سه بخش و یک پیوست سامان یافته است. بخش اول، نظریات دکتر کدیور در حوزهٔ امامشناسی را با نگاه منتقدانه بازمیخواند. بخش دوم، ابتکارات فقهی ایشان را میکاود و بخش سوم، نگاه وی به فِرَق و مکاتب را برمیرسد.
خواندن کتاب مکتب در فرآیند نواندیشی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به موضوعات مذهبی و سیاسی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب مکتب در فرآیند نواندیشی
به موازاتِ رشدِ اسلامخواهی و گرایش به مکتب اهل بیت (ع) در مقیاس جهانی، جریان جهانیِ شیعهستیزی و شیعههراسی نیز از سوی دشمنان شیعه در دهههای معاصر شتاب گرفته است. آنانکه در پروسهٔ شیعهستیزی سهمی دارند و از نظر فکری و فیزیکی به دامانِ دشمنان شیعه پناه بردهاند، تقابلشان با مکتب شتاب میگیرد. گرایش به فرقهها و مکاتب مهاجم نسبت به اهل بیت و انکار ولایت پیشوایان معصوم، از عواقبی است که بیشتر مذهبستیزانِ داخلی بدان دچار میشوند؛ چنانکه در طول تاریخ، منکرانِ عامدانهٔ امامت و حقانیت اهل بیت به سرنوشت شوم دنیوی و اخروی گرفتار آمدند. روی دیگر این سکه، سنت الهی ایستاده که از تضعیفگرانِ آئین خویش انتقام میگیرد و آنان را در این دنیا به چنین سرانجامی دچار میسازد.
یکی از جدیدترین و در عین حال جدیترین رویکردهای فکری و رفتاریِ محسن کدیور در سالهای اخیر، دفاع تمامقامت وی از بهائیت است. کدیور در این سالها علاقهٔ وافری به فرقهٔ بهائیان پیدا کرده و گویا جانبداری از این فرقهٔ دستساختهٔ استعمار را در مقالات و سخنرانیهای خود یک فریضه میانگارد.۵۴۱ حمایت آقای کدیور از بهائیت در سالهای اخیر، به ویژه پس از شکست جنبش سبز در سال ۱۳۸۸، شتاب و جهشی فوقالعاده یافت.
فلسفهٔ آفرینش بهائیت از سوی سرویسهای اطلاعاتی استعمار، مهار و فروپاشی تشیع، انحراف آموزهٔ مهدویت، تضعیف و تفرّقِ شیعیان، کنترل مرجعیت و کم کردن بُرد نفوذ عالمان دین بود. بهائیت همزمان و به موازات جعل وهابیت در دنیای تسنن خلق شد تا اینیک، جهان تشیع را به نفع مسیحیت و مغربزمین فتح کند و آنیک جهان تسنن را، با این تفاوت که علمای شیعه به سرعت، طراحی و توطئهٔ دشمن را افشا کردند و یکپارچه به کفر و بطلان بابیت و بهائیت۵۴۲ رأی دادند و آنان را از جامعهٔ شیعی طرد کردند؛ ولی این تیزفهمی و یکپارچگی در جهان تسنن تحقق نیافت و وهابیتِ ساختهٔ انگلیس تا امروز در درون اهل سنت و در عرضِ دیگر مذاهبِ اسلامی میتازد. انحراف و انهدام اسلام و ارائهٔ فرقهای زمینی و مجعول به عنوان آئین مترقی و جایگزین اسلام، از افقهای دوردستی بود که استعمار هدفگذاری کرده بود.
حجم
۳۰۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۳۰۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه