کتاب عشق از دیدگاه ملاصدرا و افلاطون
معرفی کتاب عشق از دیدگاه ملاصدرا و افلاطون
کتاب عشق از دیدگاه ملاصدرا و افلاطون اثری از فرهاد گلستانه است که در نشر عطران به چاپ رسیده است. این کتاب به بررسی مفهوم و دیدگاه دو تن از مهمترین فلاسفه یعنی افلاطون و ملاصدرا درباره عشق میپردازد.
درباره کتاب عشق از دیدگاه ملاصدرا و افلاطون
عشق یکی از مهمترین موضوعاتی است که قرنهاست دربارهاش صحبت میشود. هم نویسندگان، هم شاعران، هم عارفان و هم فلاسفه درباب عشق سخن گفتهاند و تعریفاتی بدیع و ناب از مفهوم آن بیان کردهاند. اما به راستی عشق چیست؟ اگر آثار هر کدام از این نویسندگان را جستجو کنیم، تعریف جدیدی از عشق مییابیم که گاه متفاوت از آن چیزی است که دیگری گفته است. در این میان، ملاصدرا و افلاطون، چنان درباره عشق سخن گفتهاند که تا پیش از این، هیچ کس دربارهاش اینطور نگفته است.
فرهاد گلستانه در کتاب عشق از دیدگاه ملاصدرا و افلاطون، به نظراتی پرداخته است که این دو اندیشمند بزرگ و مهم درباره این احساس مهم انسانی گفتهاند و انواع و ثمرات آن را هم بررسی کرده است.
کتاب عشق از دیدگاه ملاصدرا و افلاطون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب عشق از دیدگاه ملاصدرا و افلاطون را به تمام علاقهمندان به مطالعات فلسفی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عشق از دیدگاه ملاصدرا و افلاطون
عشق را در لغت «درگذشتن از حد دوستی» بیان کردهاند. برخی نیز آوردهاند که عشق شدت دوست داشتن، شیفتگی و دلدادگی میباشد و برگرفته از عشقه است که آن نام گیاهی بالارونده از تیره عشقهها میباشد. همچنین درجایی دیگر آمده است که عشق به معنای: ۱. دوست داشتن به حد افراط. ۲. شیفتگی؛ دلدادگی؛ دلبستگی و دوستی مفرط میباشد و عشقه گیاهی است دارای برگهای درشت و ساقههای نازک که به درخت میپیچد و بالا میرود و برخی نیز اظهار داشتهاند که: «عشقه نباتی است مثل لبلاب و بسیار کمبرگ و شاخههای او به غایت از لبلاب قویتر و درازتر است که به هر درختی پیچد خشک کند لهذا عشق مشتق از او است.» درجایی دیگر نیز گفتهاند که: عشق مأخوذ از عشقه است و آن نام گیاهی است که بر تنه هر درختی که پیچد آن را خشک سازد و خود به طراوت خویش باقی بماند. پس هر عشقی بر هر تنی برآید جز محبوب خشک کند و محو گرداند و آن تن را ضعیف سازد و روح و دل را منور گرداند. همچنین برخی نیز تصریح کردهاند که عشق به معنای فرطحب و دوستی، مشتق از عشقه است و آن گیاهی است که هرگاه به دور درخت پیچد آب آن را بخورد و رنگ آن را زرد کند و برگ آن را بریزد و بعد مدتی، خود درخت نیز خشک شود و بالجمله، عشق تعلق قلب و حب زیاد است.
در ادامه ابنمنظور (۶۳۰-۷۱۱ق) نیز به نقل از زجاج آورده است که عشقه نام گیاهی است که سبز شده، سپس لاغر و نازک و زرد میشود. سپس توضیح میدهد که این تفسیر شرححال عاشقی میباشد که مبتلای به عشقی شده است و به سبب عشق جسمش رفتهرفته تحلیل میرود، برخی نیز تصریح کردهاند که عبور بیشازحد در محبت را عشق میگویند و آن اشتیاق شدید نفس به معشوق میباشد. همچنین برخی دیگر نیز آوردهاند که عشقه نوعی از لبلاب است به عربی و به فارسی «عشق پیچان» خوانند. به علاوه در کتاب فرهنگ فلسفی نیز عشق «محبت شدید» معنا شده است. احمد جام نامقی نیز در کتاب عشق صوفیانه میگوید: عشق از عشقه است که در فارسی به آن «مهرگیا» میگویند و عشقه گیاهی است که آن را «سِن» میگویند و آن گیاهی است که کسی نمیبیند از کجا و کی بیرون میآید و وقتی به بالای درخت میرسد دیده میشود، کندن آن از درخت بسیار مشکل است و اگر یکذره از آن باقی بماند باز هم رشد میکند و درخت را فرامیگیرد که یا آن را خشک میکند و یا اثرش بر روی آن باقی میماند. همچنین یکی از فلاسفه اسلامی در معنای لغوی عشق بر این عقیده است که عشق را از عشقه گرفتهاند و عشقه آن گیاهی است که در باغ پدید میآید و ریشه میزند سپس به دور درخت میپیچد و تمام مواد غذایی آن را میمکد تا اینکه درخت کاملاً خشک میشود. و برخی نیز بر این عقیدهاند که عشق نام دیگر شمشیر است و چون محبت با روح انسان همان کاری را میکند که شمشیر با جسم میکند؛ بنابراین به آن عشق میگویند.
حجم
۲۱۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۵ صفحه
حجم
۲۱۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۵ صفحه