دانلود و خرید کتاب صوتی یک شب دیگر هم بمان سیلویا
معرفی کتاب صوتی یک شب دیگر هم بمان سیلویا
کتاب صوتی یک شب دیگر هم بمان سیلویا اثر چیستا یثربی، نمایشنامهای جذاب از زندگی سیلویات پلات، شاعر و نویسنده است که در نهایت در اثر ابتلا به افسردگی، خودکشی کرد.
این اثر را با صدای جمعی از گویندگان توانای کشور بشنوید و از یک نمایشنامهی جذاب لذت ببرید.
دربارهی کتاب صوتی یک شب دیگر هم بمان سیلویا
چیستا یثربی در کتاب یک شب دیگر هم بمان سیلویا، زندگینامهی سیلویا پلات، شاعر، نویسنده، رماننویس و مقالهنویس آمریکایی را نوشته است. سیلویا پلات ۲۷ اکتبر ۱۹۳۲ در بوستون، ماساچوست متولد شد و در دانشگاه کمبریج با تد هیوز، شاعر بلندپایهی انگلیسی آشنا شد. آنها در سال ۱۹۵۶ باهم ازدواج کردند. اما تد هیوز که بسیار بیبند و بار بود، در فروپاشی روانی همسرش، سیلویا پلات نقش بسیار مهمی ایفا کرد. او در نهایت، به دلیل افسردگی در ۱۱ فوریه ۱۹۶۳ در حالیکه ۳۰ سال داشت، با گاز خودکشی کرد. بسیاری از علاقهمندان سیلویا پلات، بیبندوباری تد هیوز را عامل از هم پاشیدگی روانی وی و خودکشی او میدانند و بارها عنوان هیوز را از روی سنگ قبر او کندهاند.
کتاب صوتی یک شب دیگر هم بمان سیلویا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از شنیدن نمایشنامههای صوتی لذت میبرید، کتاب صوتی یک شب دیگر هم بمان سیلویا را به شما پیشنهاد میکنیم.
دربارهی چیستا یثربی
چیستا یثربی متولد ۲۷ مهر سال ۱۳۴۷ در تهران، نویسنده و روانشناس است. او در دوران مدرسه، شاگرد اول دیپلم تجربی شد و رتبه پنج کنکور سراسری را کسب کرد. فوق لیسانس روانشناسیاش را از دانشگاه الزهرا و دکترای خود را از تورنتوی کانادا گرفت و اکنون به تدریس مشغول است. چیستا یثربی از ۱۳۶۸ به فعالیت در تئاتر میپردازد و بیش از ۲۰ نمایشنامه نوشته و آثاری چون «سرخ سوزان»، «یک شب دیگر هم بمان سیلویا»، «چنگیزخان»، «میرزاده عشقی» و ... را کارگردانی کرده است. او فیلمنامههای زیادی هم نوشته است که از جمله آنها میتوان به «دعوت» ابراهیم حاتمیکیا اشاره کرد.
داستان پستچی او همزمان با انتشارش در فضای مجازی غوغایی به پا کرد؛ به گونهای که صفحه اینستاگرام و کانال تلگرام او در مدت بسیار کم بیش از ۱۰۰ هزار دنبالکننده و داستانش بیش از ۷۰۰ هزار خواننده داشته است.
بخشی از کتاب صوتی یک شب دیگر هم بمان سیلویا
سی و یک سال عمر کردم. خودم خواستم نوع مرگم رو انتخاب کنم. ممکنه خوشبخت نباشم، اما راضیم. همیشه حرفا و قصههای یگران رو نقل کردم، حالا میخوام یه نفرم قصهی منو تعریف کنه.
صدای سوتی آهنگین شنیده می شود. سیلویا با صدای سوت، آهنگی را زیر لب زمزمه می کند و با چشم های بسته به آوانسن میآید و میخواند:
Death happens only to dead people.
به جلو صحنه که میرسد به چمدانی برخورد میکند و به زمین میافتد. چشم بندش را برمیدارد. در چمدان را باز میکند.
صدای مردی ازبیرون: بیاین، یه زن این جا خودشو کشته! عجله کنین.
سیلویا: فریدا، دخترم انقدر گریه نکن. فقط یه گلودرد ساده ست. الان برادرتو بیدار میکنی. میدونی اگه نیکولا بیدار بشه، دیگه نمیخوابه. این جا رو ببین چی پیدا کردم. این کلاهی بود که تو اولین نمایشم سرم بود، سال اول دانشگاه... اولین و آخرین نمایشم. خودم نوشتم، خودم کارگردانی کردم، خودمم بازی کردم، میون تماشاگرا چشمم فقط دنبال دو نفر بود، مادرم و... استادم، که از اول تا آخر نمایش رو با علاقه نگاه میکرد، به خاطر من اومده بود.
سیلویا تاج کهنهای را از چمدان درمیآورد و روی سرش میگذارد و سپس زمان به عقب می رود و سیلویا روی صحنه، درحال بازی اولین نمایش خود است.
سیلویا: واژهها در آتش میچرخند، تا قلب تئاتر را زنده نگه دارند. این جا آتشی مصنوعی می سوزد. تاب بیاور، تحمل کن. کلمات مانند ملحفههای سپید صبور، بند رخت زمستان را انباشتهاند. حالا نگاه کن، همین حالا...
زمان
۱ ساعت و ۷ دقیقه
حجم
۶۳٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱ ساعت و ۷ دقیقه
حجم
۶۳٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
یک شب دیگر هم بمان سیلویا " داستان زندگی شاعری به نام سیلویا در دهه ۵۰ یا ۶۰ میلادی که بسیار غم انگیزه. اما شنیدنش خالی از لطف نیست 💗 قلبتون از این داستان فشرده میشه گوینده ها بی نظیر