دانلود و خرید کتاب صوتی قلعه حیوانات
معرفی کتاب صوتی قلعه حیوانات
کتاب صوتی قلعه حیوانات نوشتهٔ جورج اورول و ترجمهٔ مینا دهباشی است. امیررضا علی زاده گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و رمانو آن را منتشر کرده است. این اثر داستانی از سرنوشت حیوانات آزادیخواه و برابریطلبی است که به امید پایان زندگی سختشان، بر صاحب مزرعه میشورند و او را از پا درمیآورند، اما در ادامه اسیر نوع تازهای از ظلم و خفقان میشوند.
درباره کتاب صوتی قلعه حیوانات
کتاب صوتی قلعه حیوانات داستانی است که در انگلستان و در قلعهای میگذرد که حیوانات فراوان و مختلفی در آن زندگی میکنند. اسبها، خوکها، سگها، انواع پرندگان و گوسفندها و همچنین یک الاغ پیر، ساکنان این قلعه هستند. قلعه متعلق به «آقای جونز» است که در خانهای در مجاورت مزرعه زندگی میکند. از نظر آقای جونز، شرایط مزرعه مساعد و بهسامان است؛ او هر سال با کمک اسبها مزارعش را شخم میزند و در آنها کشت و زرع میکند، شیر گاوها را میدوشد و تخمی که مرغها میگذارند را به فروش میرساند. اگر گرگی نزدیک مزرعه شود آن را با اسلحهاش دور میکند و در کل اوضاع را تحت کنترل خود دارد. از نظر دیگر ساکنان مزرعه اما شرایط چندان مطلوب نیست. حیوانات مزرعهٔ آقای جونز در اقدامی انقلابی او را از مزرعه بیرون میکنند و خود اداره آن را به دست میگیرند تا برابری و رفاه و آسایش را برای حیوانات مزرعه فراهم کنند. رهبری این جنبش را گروهی از خوکها بر عهده میگیرند، اما طولی نمیکشد که آنها هم به رهبری خوکی به اسم «ناپلئون» شروع به بهرهکشی از حیوانات دیگر میکنند و مشکلات جدید به وجود میآید.
این رمان که در طول جنگ جهانی دوم نوشته شده و بهطور غیرمستقیم به شرایط حاکم بر شوروی سابق اشاره دارد، بهعلت روابط خوب انگلیس و شوروی در آن زمان، موفق به دریافت مجوز نشد، ولی بالاخره در سال ۱۹۴۵ در انگلستان منتشر و در اواخر دهه ۱۹۵۰ به شهرت رسید. جورج اورول با نگارش قلعه حیوانات از استبداد طبقهٔ حاکم شوروی بهسختی انتقاد کرد. او معتقد بود نظام شوروی به یک دیکتاتوری تبدیل شده است. در این رمان، انقلاب حیوانات مزرعه، نماد انقلاب کارگری بر ضد نظام سرمایهداری و سرنوشت آن است.
شنیدن کتاب صوتی قلعه حیوانات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران رمانهای اجتماعی و سیاسی و علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم.
درباره جورج اورول
«اریک آرتور بلر» با نام مستعار جورج اورول در ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ در شهر موتیهاری در بیهار در هند متولد شد. او داستاننویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعری انگلیسی بود که بیشتر برای دو رمان سرشناس و پرفروش «مزرعهٔ حیوانات» و «۱۹۸۴» شناخته شد. هر دوی این کتابها به وضعیت حکومتهای دیکتاتوری میپردازند. جرج اورول مدتی بهعنوان پلیس سلطنتی هند در برمه فعالیت میکرد. زندگی در هند و انگلیس سبب شد تا با فقر آشنا شود و این آشنایی، دیدگاهی جدید به او و کارهایش بخشید. در دوران جوانی همیشه بهدنبال کسب تجربههای تازه بود؛ به همین دلیل مدتی کنار فقرا، افراد بیخانمان و کارگرانِ فصلی لندن و پاریس زندگی کرد؛ او حتی مدتی در آشپزخانهٔ یک هتل در بخش ظرفشویی کار میکرد. در همین زمان بود که تصمیم گرفت شروع به نوشتن تجربیات خودش از زندگی در فقر کند. کتابهای «آسوپاس در لندن» و «پاریس و دختر کشیش» حاصل همین تجربیات است. در در دههٔ ۱۹۳۰ به اسپانیا رفت تا علیه ارتش فاشیست ژنرال فرانکو بجنگد. در همین زمان درگیر بیماری مزمن ریوی شد؛ نوعی بیماری که برای او نتیجهٔ جنگ بود. پس از جنگ، کتاب «درود بر کاتالونیا» را بر اساس دیدههای خود در اسپانیا نوشت. زندگی او همواره درگیر اتفاقات جدید بود. کمی بعد از بستریشدن در بیمارستان و بهدلیل بیماری مزمن سل که از زمان جنگ با آن درگیر بود، در همان بیمارستانی که بستری شده بود، با «سونیا برونل» ازدواج کرد. بسیاری از منتقدان معتقدند شخصیت سونیا الگوی اورول برای ساخت شخصیت «جولیا» در رمان «۱۹۸۴» بوده است. اورول عاشق کشیدن سیگار بود و حتی بعد از بیماری شدید ریهاش که نتیجهٔ جنگ بود، حاضر نشد سیگار را ترک کند؛ به همین دلیل در بیمارستان بستری شد و هفت ماه پس از چاپ کتاب «۱۹۸۴»، در ۲۱ ژانویهٔ ۱۹۵۰ از دنیا رفت. برخی از آثار جورج اورول عبارتند از روزهای برمه/ دختر کشیش/ به آسپیدیستراها رسیدگی کن (پول و دیگر هیچ)/ هوای تازه (گریز)/ قلعهٔ حیوانات (مزرعهٔ حیوانات)/ ۱۹۸۴/ آسوپاسها در پاریس و لندن/ ژرفنا (جاده بهسوی اسکلهٔ ویگان)/ درود بر کاتالونیا.
بخشی از کتاب صوتی قلعه حیوانات
«سه شب بعد، میجر پیر در آرامش کامل، در خواب مرد. جنازهی او در باغ میوه به خاک سپرده شد. اوایل مارس بود که این اتفاق افتاد. تا سه ماه بعد، فعالیتهای پنهانی زیادی در جریان بود. سخنرانی میجر به حیوانات زیرکتر مزرعه دید تازهای نسبت به زندگی داده بود. آنها نمیدانستند انقلابی که میجر پیشبینی کرد چه زمانی اتفاق میافتد. حتی دلیلی نداشتند که آن را در بازهی طول عمر خویش متصور شوند. اما خوب میدانستند که موظفاند خود را برای آن آماده کنند. کار تعلیم و سازماندهی بقیهی حیوانات طبیعتاً بر عهدهی خوکها بود، چرا که جزو باهوشترین حیوانات شناخته میشدند. در میان خوکها، دو خوک نر جوان به نامهای «اسنوبال» و «ناپلئون» که آقای جونز که آنها را برای فروش پرورش داده بود از بقیه برجستهتر بودند. ناپلئون هیکلی درشت و قیافهی یک خوک نر خشن و درندهی برکشایری داشت.»
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
فایل صوتی ذخیره شده روکجای حافظه گوشیم دنبالش بگردم؟
عالییییییی
اوضاع این داستان کاملا مانند اوضاعی است که برای ما اشناست