دانلود و خرید کتاب صوتی کار کار انگلیسی‌ هاست

کتاب صوتی کار کار انگلیسی‌ هاست نوشتهٔ جک استراو و ترجمهٔ علی مجتهدزاده است. کامبیز خلیلی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و پارسه آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی کار کار انگلیسی‌ هاست

کتاب صوتی کار کار انگلیسی‌ هاست، به مسائل، چالش‌ها و ارتباطات ایران و بریتانیا پرداخته است. نویسندهٔ این اثر صوتی، جک استراو، وزیر امور خارجهٔ بریتانیا بوده است. او کتاب خود را با خاطره‌ای از سفرش به ایران آغاز کرده است؛ سفری که در آن از او و همسر و همراهانش استقبال گرمی به عمل نیامد. پس از پرداختن به جزئیات سفر، دربارهٔ روابط بین‌الملل و روابط ایران و بریتانیا در طی سال‌های اخیر سخن گفته شده است. جک استراو که طی سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ میلادی وزارت امور خارجهٔ بریتانیا را عهده‌دار بود، با نوشتن کتاب صوتی کار کار انگلیسی هاست، در پی روشن‌کردن مشکلات و پیچیدگی‌های ارتباط با ایران است. نویسنده پرسیده است که چرا ایران به ما بی‌اعتماد است؟!

شنیدن کتاب صوتی کار کار انگلیسی‌ هاست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران مطالعه درمورد ارتباط ایران با کشورهای دیگر پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جک استراو

جک استراو با نام کامل «جان ویتاکر جک استراو» در ۳ اوت ۱۹۴۶ میلادی به دنیا آمد. او یک سیاست‌مدار انگلیسی است و در سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶، سمت وزارت امور خارجهٔ بریتانیا را بر عهده داشت؛ همچنین ریاست هیئت اروپایی را در کنار دومینیک دو ویلپن و یوشکا فیشر، در جریان نشست مشترک وزیران خارجهٔ اروپایی و هیئت ایرانی را که در تهران (سعدآباد) برگزار شد، بر عهده داشت.

بخشی از کتاب صوتی کار کار انگلیسی‌ هاست

«چند سال پیش‌تر که هنوز محمود احمدی‌نژاد رییس‌جمهور ایران بود، یکی از وابسته‌های فرهنگی سفارت در تهران، از فرودگاه تاکسی گرفت و نشست و راننده در دم سر صحبت را با او باز کرد. راننده می‌گفت: «ما که می‌دونیم مارگارت تاچر از دست شاه خسته شده و اون رو برده. می‌شه به آقای براون بگید دیگه بسه؟»

این تصور از بریتانیایی‌ها (که همیشه ما را به اسم انگلیسی‌ها می‌خوانند) و قدرت ماورایی آن‌ها، به‌زیبایی در رمان دایی‌جان ناپلئون نوشتهٔ ایرج پزشکزاد آمده است. (از این رمان بعدها سریال بسیار موفقی هم ساختند) داستان دربارهٔ پیرمردی پریشان حواس و رنجور است که سرش از شکست‌های روزگار کوفته شده و در خیال خود را در هیئت ناپلئون می‌بیند و ایمان دارد که بریتانیایی‌ها برای کشتن‌اش دسیسه می‌کنند. در کتاب هم آمده که اصلاً چنان دسیسه‌ای وجود خارجی نداشته...»