دانلود و خرید کتاب صوتی قلب آدمی سادهلوح است
معرفی کتاب صوتی قلب آدمی سادهلوح است
فایل صوتی قلب آدمی سادهلوح است اثر جن شپلند است. او در این سخنرانی از شغلش میگوید، فهرستنویسی که یک شغل نامرئی است و اینکه چطور ناگهان فرصت این را پیدا میکند که برای کتاب شاه رنگ پریده فاستر والاس فهرست بنویسد.
تِد (به انگلیسی: TED، مخفف Technology, Entertainment, Design) یک مجموعه همایش جهانی است که توسط بنیاد Sapling که سازمانی غیرانتفاعی خصوصی است، با شعار «ایدهها ارزش گسترش دارند»، برگزار میشود.
شنیدن قلب آدمی سادهلوح است را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به کتابها، سخنرانیها و موضوعات حوزه ادبیات
بخشی از قلب آدمی سادهلوح است
ساعت ۴:۳۰ بعدازظهر است و من پشت میزم در طبقهی چهارم که تقریباً هیچ پنجره¬ای ندارد نشسته¬ام. دوروبرم را قفسهها محاصره کردهاند و نمیتوانم آن طرفشان را ببینم. تلاش می کنم، به خودم فشار میآورم، نمیخواهم زیر گریه بزنم.
وقتیکه مجموعهای را آرشیو میکنی، ممکن است تصور کنی که قواعد مشخص و راهنمایی وجود دارد که به تو نشان میدهد چگونه مطالب را اول، دقیق دستهبندی کنی، بعد از همدیگر جدا کرده و آنها را طبقهبندی کنی. ممکن است تصور کنی که، کتاب راهنما یا روال مشخصی وجود دارد که با آن میتوان هرجومرج و آشفتگی هزاران صفحهی کاغذی که در دستهبندی غیرقابل درکی چیده شدهاند را مهار کرد. دستههای کاغذی که بهزور توسط گیرهی کوچک و کش لاستیکی بزرگی در یک جا جمع شدهاند، دستههای کاغذی که انگار هرکدام یکتن وزن دارند، دستههای کاغذی که همگی به شکل یکدیگرند. من فهرستنویس آخرین اثر دیوید فاستر والاس، یعنی رمان «شاه رنگپریده» هستم و میخواهم به شما بگویم که در مواردی مانند این کتاب، قوانین به شما کمکی نمیکنند. خیلی طول نمیکشد که به این نتیجه میرسم، روشهای دستهبندی و بایگانی در مقابل انبوه اطلاعاتی که دارم سعی میکنم جمعآوری کنم کارگشا نیست.
بهاحتمالزیاد شما حتی یکبار هم به شغل یک فهرستنویس فکر نکرده باشید. اینیکی از آن شغلهای نامرئی است.
آرشیوی مانند «هَری رَنسوم سِنتر» چنان ساده و بیآلایش طراحیشده که به نظر میآید توسط چیزی غیرانسانی اداره میشود. از ردیف جعبههای خاکستریرنگِ نسخههای خطی که پر از پوشههای مانیلی هستند و همگی شمارهگذاری شدهاند و جلدهای سفیدی دارند، حسی از کمال و سادگی القا میشود که بهگونهای غیرِواقعی، مکانیکی و حتی سترون به نظر میرسد. مثل یک نوع بیمارستان میماند و ورقهای کاغذی بیمارهای آن بیمارستان، هرکدام به حال خود. روکشهای کتانی تختشان همیشه چنان سفید است که چشم را میزند. در اولین نگاه، به نظر میآید که هیچ انسانی در فرایند آرشیو کردن و بایگانی دخالت ندارد. تنها چیزی که فاش میکند انسانها در اینجا کار میکنند، دستخط من بر پوشههای مطالب شاه رنگپریده است که ریز، کجومعوج و معمولاً کمی از مرکز صفحه دورتر نگاشته شده است.
من دورهی کاروَرزی پس از فارغالتحصیلیام را در رَنسوم سِنتر میگذرانم و فرصتی غیرمترقبه برایم پیشآمده تا بتوانم با سَر شیرجه بزنم به دل آخرین اثر دیوید فاستِر والاس. ازقضا خودم یکی از مخاطبان همیشگی آثارش هستم که باعث شد این پروژه، بیشازحد انتظار برایم جذاب باشد. بهعنوان یک دانشجوی دکتری در دپارتمان ادبیات انگلیسی یو تی، بر روی مجموعهی کتابهایش کارکردهام و بر حواشی متون آثارش مقاله نوشتهام. هنگامیکه در حال نوشتن رسالهای دربارهی آثار والاس بودم، موقعیتی پیش آمد که کار فهرستنویسی و بایگانی "شاه رنگپریده" را من انجام بدهم، پیشدستی کردم و آن را پذیرفتم.
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد