کتاب صبر کنید! چراغ قرمز است!
معرفی کتاب صبر کنید! چراغ قرمز است!
کتاب صبر کنید! چراغ قرمز است! اثری از امیرحسین محمدی است. کتابی که قرار است تعریف ما از خوشبختی را تغییر دهد و به ما کمک کند با نگاهی جدید و بینشی نو به زندگی، به مفاهیمی همچون خوشبختی فکر کنیم.
درباره کتاب صبر کنید! چراغ قرمز است!
اگر از شما بخواهند که خوشبختی را تعریف کنید، چه میگویید؟ به نظرتان معیارهای خوشبختی چه چیزهایی هستند؟
تقریبا در تمام فیلم و سریالهایی که میبینیم، خوشبختی را با پول، قدرت و شهرت معنا میکنند. اگر کسی ثروتمند باشد، قدرت داشته باشد یا شهرتش او را سرشناس کرده باشد خوشبخت است. این در صورتی است که هر کدام از اینها به تنهایی خوب است، اما هرگز نمیتواند معنای مطلق خوشبختی باشد. از طرف دیگر، خشم و غم را همیشه جز عواملی میدانیم که ما را به مرز خشونت یا اندوهی تمام نشدنی میرسانند. غافل از اینکه این دو احساس هم طبیعی هستند و نباید آنها را نادیده بگیریم یا سرکوب کنیم. اما ابراز هر دو نیز باید طوری باشد که به ما و یا دیگران آسیب نرساند.
حالا برای رسیدن به خوشبختی باید چه کار کرد؟
بازتعریف این مفاهیم، شناخت این احساسات و مهرات ابراز و کنترل آنها همگی از جمله مواردی است که به ما کمک میکند تا زندگی خود را تغییر دهیم. امیرحسین محمدی در کتاب صبر کنید! چراغ قرمز است! به مخاطبانش کمک میکند تا در ابتدا با تعریفی جدید از این مفاهیم آشنا شوند و با انجام تمرینها و راهکارهای ارائه شده در کتاب، در طولانی مدت زندگی خود را تغییر دهند و آن را به سوی بهبودی به جلو ببرند.
کتاب صبر کنید! چراغ قرمز است! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب صبر کنید! چراغ قرمز است! کتابی خوب برای تمام کسانی است که به دنبال زندگی همراه با خوشبختی و آرامش میگردند.
بخشی از کتاب صبر کنید! چراغ قرمز است!
۴ باور اشتباه از خشم
۱-خشم یک احساس کاملا منفی است و نباید آن را تجربه کنیم
در اطرافیان خود حتما افرادی را دیدهایم که اسمشان به هر دلیلی بد دررفته است؛ تا اسم آنها به گوش ما میخورد، یاد یک رفتار یا خصوصیت خاص او میافتیم. حالا شاید آن فرد ویژگیهای مثبت دیگری هم داشته باشد ولی آن ویژگی منفی بیشتر نمایان شده است. خشم هم دقیقا همینطور است؛ خشم یک بادیگارد کاملا مجهز برای ما است؛ ولی چون معمولا چیزهایی که ما از خشم دیدهایم، جز رفتار خشونتآمیز، نتایج منفی و مخرب، گفتوگوهای توهینآمیز و خیلی موارد دیگر نبوده است. بروز خشم را به گونهای منفی در اطراف خود دیدهایم. برای همین بیشتر مردم خشم را مخرب و ویرانگر میدانند؛ در صورتی که اگر ما احساس خشم نداشته باشیم، بقای ما به خطر میافتد و خشم لازمه ادامه حیات ما محسوب میشود.
در اصل، خشم یک نوع احساس است که اگر یاد بگیریم آن را مدیریت کنیم، در جهت رسیدن به اهداف مثبت خیلی میتواند کمک حالمان باشد؛ در اصل خشم یک همراه است که میتوانید به او بگویید من را به خشونت بکشان یا کمکم کن به اهداف خود برسم.
تابهحال شنیدهاید فردی خبر خوشحالکنندهای شنیده و بر اثر آن هیجانزده شده و سکته قلبی کرده باشد. آیا کسی میگوید خبر خوشحالکننده بد است؟ خیر چون این حس بیشتر به صورت مثبت بروز پیدا کرده است و دقیقا در مقابل خشم که بیشتر به صورت منفی بروز میکند. البته این نکته را فراموش نکنیم که خشم احساسی است که معایب آن از مزایای آن بیشتر است.
۲-مردان خشمگینتر از زنان
تحقیقات نشان میدهد زنها و مردها به اندازه هم عصبانی میشوند و این نظریه که مردان بیشتر از زنان دچار خشم میشوند، کاملا اشتباه است؛ اما یک نکته وجود دارد؛ معمولا مردان به علت اینکه چندین برابر هورمون تستسترون تولید میکنند و این هورمون برای پیروزی و رقابت است، بنابراین شدت خشم بیشتری را تجربه میکنند و در زنان برعکس این صدق میکند؛ یعنی شدت خشم کمتر است و مدت زمان آن بیشتر.
معمولا خانمها خشم خود را بروز نمیدهند و با گریه یا صحبت با شخص دیگری برای دقایقی خود را آرام میکنند.
۳-دلیل اصلی خشم، انتقام
در تحقیقی که آقای جیمز آوریل در دانشگاه ماساچوست انجام داد، متوجه شد دلیل اصلی خشم، انتقام نیست. در تحقیقات انجامشده دلیل اصلی خشم این است که تصویر بهتری از خود نشان دهیم یا میخواهیم عزتنفسی که خدشهدارشده را ترمیم کنیم؛ مثلا دوستی که در مورد یک رفتار شما انتقاد کرده و شما ناراحت شدید و سعی میکنید به او اثبات کنید اینگونه نیست.
دلیل دوم خشم، حس انتقام است. مردم فکر میکنند با خشم میتوانند انتقام بگیرند و این باور سومین دلیل تخلیه احساساتی منفی است که از ناکامیها به دست آوردهایم.
۴-ابراز خشم ارثی است
یک تصور اشتباه در مورد خشم این است که ابراز خشم ما چیزی است که ما از پدر و مادر خود به ارث بردهایم. ابراز خشم ارثی است و بههیچوجه نمیتوان آن را تغییر داد.
این مسئله به خوبی ثابت شده است که بیشتر ابرازهای خشم به صورت غریزه یا آموزشهایی که دیدهایم، شکل گرفته است؛ در محیط خانواده، کار، دوستان و... .
مثلا در محیط کار پرخاشگری کلامی را دیدهایم و جای دیگر ابراز کردهایم. برای خود بنویسید چگونه خشم خود را ابراز میکنید. قطعا میبینید که همه را نه از قبل از تولد بلکه از بعد تولد جمعآوری کردهاید.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه