کتاب زاویه در زاویه، پنجه در پنجه
معرفی کتاب زاویه در زاویه، پنجه در پنجه
کتاب زاویه در زاویه، پنجه در پنجه مجموعه اشعار نبی اله عاشوری است که در انتشارات متخصصان به چاپ رسیده است. این اثر دربردارنده اشعاری با مفاهیم و مضامین عاشقانه، اجتماعی و عرفانی است.
شعر از زیباترین حالات ابراز وجود انسانی است. اگر بحثهای فنی و تکنیکی شعر را کنار بگذاریم، میتوانیم ببینیم که عموما شعر، حاصل جوششی درونی و خروشی عمیق است و از عمق جان برآمده و از عواطف و احساسات و حالات مختلف وجود و نفس انسان سخن میگوید. در این اثر نیز شاهد جوش و خروش شاعر هستیم و نتیجه را در قالب رشتهای از کلمات میبینیم که در کنار یکدیگر جای گرفته و در پی رساندن مفاهیمی عمیق به خوانندگانش است.
کتاب زاویه در زاویه، پنجه در پنجه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
زاویه در زاویه، پنجه در پنجه را به تمام دوستداران آثار شاعران معاصر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زاویه در زاویه، پنجه در پنجه
من کی ام تا عشق را پیدا کنم؟
او صدایم زد که سر بالا کنم
آتشام باشعلههایش جان گرفت
باد گفتا بایدش رسوا کنم
می درخشد در من او با هر تپش
تا کجا هر روزه بسم الله کنم
دیگر او پایان ندارد روز و شب
باید از نابودی اش پروا کنم
آسمان را در نوردید از زمین
با زمینی ها چرا دعوا کنم؟
خاک و خاکستر ندارد آتش اش
خواهشاش را رفتهام انشا کنم
دانه دانه سقف سلول ام از اوست
چارچوب ام را چرا حاشا کنم؟
خواب و بیداری ندارد ای عجب
سفره های دل چه گونه وا کنم؟
زیر چشمانش دلم عریان شده
کاش می شد آبرو را تا کنم
درک او از درد ها سر می زند
زخم ها را باش تا معنا کنم
از شهود لحظه لحظه بودنش
می روم آیینه ها بر پا کنم
با تماشایش نگاهم تازه شد
باید از این جمله واویلا کنم
میزبان عشق دنیا دیده ام
مشق هایی داده تا املا کنم
***
دستم پر از گندم کبوترها کجایید؟
درمن قناریها چهجوری بیصدایید؟
ای بره ها من با علف ها همنشین ام
تا کی میان این بیابان ها رهایید؟
گویی که فریادی درون سینه داریم
ای کوه ها، ای دره ها، بی اعتنایید؟
با قطره آبی مانده در دشت وکویریم
ای ابر های آسمان باید بیایید
ای بادهامن با شکفتن دوست هستم
آیا شما هم در میان این هوایید؟
کاری ندارد دل بریدن، بستن اش کو؟
با قصد پیوستن چرا ناآشنایید؟
راز شکستن را به چاهی هم نگفتیم
درمان بی دردی به آهی می نمایید؟
ای زخم های محور اندیشه هایم
از درک و درد تازه ام آیا جدایید؟
تکلیف ها را نانوشته پاره کردید
با خط بد میخواستید این جا بیایید؟
تفریق ها را کم کنید از جمع دل ها
در ضرب آرامش قوی بازو شمایید
با بودن از زیبا شدن سبقت بگیرید
آیینه در آیینه تصویر خدایید
حرف از جدایی می زنید و نا امیدید
عشقی اگر در آن نباشد روسیایید
این جا هنوز آن مهربانی سایه دارد
باید در این سامانه با لذت در آیید
***
کار یعنی جوهر ما در امید و سرفرازی
روی این محور اگر چرخیده باشی کارسازی
کار یعنی تنبلی ها با تو پیمانی ندارد
دخل وخرج سالم ات را دیده ای با بی نیازی
کار یعنی عاشقانه زندگی را تازه کردن
امتیازت نقد می گردد در این آیین بازی
سربلندی های تو با کار می آید به دست ات
ورنه یک پژمرده حالی بوته ای بی امتیازی
هرچه زیبایی که در دنیای ما رخ می نماید
حاصل کار قشنگ است وپلی از عشق بازی
هر خرابی را اگر آباد کردی کار کردی
تار پاره گر نجوشد کی نماید هم نوازی
دست ما با کار اگر پر گردد ای بازوی قدرت
دورمیگردد از این جا صحنههای دست درازی
آنکه سربارکسی هرگز نگردد مرد کار است
از تو با این باور زیبا شوم همواره راضی
حجم
۱۴۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۳ صفحه
حجم
۱۴۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۳ صفحه