کتاب راه بازگشت به خود
معرفی کتاب راه بازگشت به خود
کتاب راه بازگشت به خود نوشته ایان مورگان کرون و سوزان استباین، نگاهی متفاوت به خودشناسی دارد و در مجموعه کلیدهای مدیریت زندگی توسط انتشارات صابرین منتشر شده است. این کتاب روش خودشناسی با استفاده از اینیاگرام را توضیح میدهد.
مجموعه کلیدهای مدیریت زندگی، به منظور پاسخ به نیاز کسانی منتشر شده است که میخواهند در حوزه مدیریت زندگی و یا بهعبارتی خودیاری مطالعه کنند.
درباره کتاب راه بازگشت به خود
طبق تعریف نویسنده اینیاگرام یک سیستم باستانی نوع شخصیت است. به مردم کمک میکند بفهمند که هستند و چه خلقوخویی دارند.
هیچکس دقیقا نمیداند در چه زمان، کجا و چه کسی برای نخستینبار این نقشه شخصیت انسانی را مطرح ساخته است، اما روشن است که در یک بازه زمانی طولانی توسعه یافته است. عدهای منشأ آن را به یک راهب مسیحی به نام اواگریوس۲ نسبت میدهند. از قرار معلوم آموزههای او مبنای چیزی را تشکیل داده که بعدهها به هفت گناه مرگبار تبدیل شده است. یا منشأ آن را به پدر و مادران صحرانشین در قرن چهارم نسبت میدهند که از آن برای مشاوره معنوی استفاده میکردهاند. عدهای نیز میگویند عناصر اینیاگرام در سایر مذاهب از جمله صوفیگری (مکتب رمزآلود در جهان اسلام) و یهودیت وجود دارد. در اوایل دهه ۱۹۰۰، یک معلم قطعآ عجیب و غیرعادی به نام جورج گوردجیف از یک نمودار هندسی متشکل از نُه نقطه یا اینیاگرام برای تدریس موضوعات اسرارآمیز، ولی نامرتبط با نوع شخصیت، استفاده کرده است. (میدانم اگر در اینجا به این داستان پایان دهم، میتوانم با افزودن هریسون فورد و یک میمون، طرحی برای یک فیلم ایندیانا جونز۵ ارائه دهم!)
در اوایل دهه ۱۹۷۰، یک فرد اهل شیلی به نام اسکار ایچازو با اینیاگرام آشنا شد و به توسعه آن کمک شایانی کرد. این درحالی است که یکی از شاگردان او به نام کلودیو نارانجو، روانشناس تحصیلکرده در امریکا، با افزودن اطلاعات و دانش برگرفته از روانشناسیمدرن، آن را بیشتر توسعه داد. نارانجو اینیاگرام را به امریکا آورد و به گروه کوچکی از دانشجویان خود در کالیفرنیا ازجمله به پدر روبرت اوچز، کشیش عیسوی کاتولیک، از مؤسسه علوم دینی لویولا معرفی کرد که بهخاطر فرصت مطالعاتی خود در آنجا حضور داشت.
اوچز متأثر از اینیاگرام، به مؤسسه علوم دینی لویولا بازگشت و آن را به کشیشان و دانشجویان دینی تدریس کرد. طولی نکشید که در بین روحانیون، مدیران معنوی، رهبران عزلتنشین و مردم عادی، اینیاگرام بهمثابه ابزاری سودمند برای تحول معنوی در دنیای مسیحیت رواج یافت.
نویسنده در ادامه مقدمه خود میگوید: «هیچ شواهد علمی وجود ندارد که ثابت کند اینیاگرام نوعی سنجش معتبر شخصیت است. چه کسی اهمیت میدهد که میلیونها انسان مدعیاند که دقیق و بدون اشتباهاند؟ مرد خرسدوست فکر کرد میتواند با خرسها طرح دوستی بریزد و همه میدانیم که چه پیش آمد.»
اما چه چیزی او را متقاعد به نگارش کتابی درباره یک سیستم خودشناسی باستانی کرده است؟ آنهم با پیشینهای سؤالبرانگیز و بهلحاظ علمی بدون سند و مدرک، درباره شناخت نوع شخصیت؟
نویسنده که خود سالها به عنوان کشیش خدمت کرده است از حیرانی و رسیدنش به این سوال فلسفی میگوید که نمی داند واقعا کیست و خود را نمیشناسد. در این میان کشیش دیگری به اسم برادر پیو او را با اینیاگرام آشنا میکند....
در ادامه کتاب میآموزید که چگونه با کمک اینیاگرام شخصیت خود را شناسایی کنید . در این کتاب هفت نوع شخصیت معرفی شدهاند که میتوانند به شما در رسیدنتان به شخصیتی که تشابه بیشتری با شما دارد، کمک کنند.
خواندن کتاب راه بازگشت به خود را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به مطالعه کتابهای خودشناسی و شخصیتشناسی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب راه بازگشت به خود
در یک صبح شنبه ساعت هفت صبح تلفن همراه من به صدا درآمد. باید بگویم که فقط یک نفر در این دنیا جرئت دارد آن موقع صبح به من زنگ بزند.
مادرم از آنسوی خط درحالیکه بهنظر میرسید مطمئن نیست شماره را درست گرفته، گفت: «آیا تو ایان، جوانترین فرزندم هستی؟»
در پاسخ گفتم: «بله مادر خودم هستم.»
پرسید: «پسرم روی چه پروژهای کار میکنی؟»
من در آن زمان روی پروژه خاصی کار نمیکردم. درحالیکه شلوارک به پا داشتم و در آشپزخانه ایستاده بودم، در این فکر بودم که چرا دستگاه قهوهساز بدجوری به سروصدا افتاده است و درصورتیکه دستگاه قهوهسازم خراب شود و امروز نتوانم اولین فنجان قهوه خودم را بخورم، مکالمه صبحگاهی من با مادرم به کدام شیوه غمانگیزی به پایان خواهد رسید.
درحالیکه با خوشحالی میدیدم که چگونه قهوهسیاهرنگ، فنجان دستهدار مرا پر میکند، گفتم: «مادر دارم به نگارش یک کتاب درسی مقدماتی درباره اینیاگرام۱ فکر میکنم.»
مادرم در پاسخ گفت: «سونوگرام؟»
گفتم: «نه.»
پیش از آنکه بتوانم او را متوقف سازم، دوباره به حرف خود ادامه داد و گفت: «اناگرام؟»
من تکرار کردم: «اینیاگرام، اینیاگرام!»
او گفت: «انی یاگرام دیگه چیه؟»
مادرم هشتادودوساله است و باید بگویم که شصتوهفت سالِ آن را سیگار کشیده و بهطرز موفقیتآمیزی از نرمش و ورزش دوری کرده و بدون ترس ژامبون خورده است. او هرگز نیازمند استفاده از عینک یا سمعک نشده و آنقدر با نشاط و از لحاظ روانی سرحال و دقیق است که شما به این فکر میافتید که نکند نیکوتین و عدم فعالیت، رمز یک زندگی شاد و طولانی است. باید بگویم او حرفهای مرا فورآ و بدون مشکل میشنود.
من خندیدم و یکی از سخنرانیهای موجز خود درباره اینیاگرام را ایراد کردم: «اینیاگرام یک سیستم باستانی نوع شخصیت است. به مردم کمک میکند بفهمند که هستند و چه خلقوخویی دارند.»
برای مدتی در آنسوی خط سکوت کامل برقرار شد. احساس کردم ناگهان بهسوی سیاهچالهای در کهکشانی دوردست پرتاب شدهام.
او گفت: «انژیوگرام را فراموش کن و درباره رفتن به بهشت و بازگشت از آنجا کتاب بنویس. این نوع نویسندهها پولساز هستند.»
من یکه خوردم: «در ضمن آنها باید اول از همه بمیرند.»
او بهآرامی گفت: «جزئیات.»
واکنش بیشوروشوق مادرم درباره ایده من برای نگارش کتابی درباره اینیاگرام قدری مرا به تأمل واداشت. خود من هم درباره این پروژه ملاحظاتی داشتم.
وقتی مادربزرگم از موضوعی سر در نمیآورد، آن را «جدید و بدیع» میپندارد. حدس میزنم نظر او درباره اینیاگرام همینگونه خواهد بود. هیچکس به جِد نمیداند در چه زمان، کجا و چه کسی برای نخستینبار این نقشه شخصیت انسانی را مطرح ساخته است، اما روشن است که در یک بازه زمانی طولانی توسعه یافته است. عدهای منشأ آن را به یک راهب مسیحی به نام اواگریوس۲ نسبت میدهند. از قرار معلوم آموزههای او مبنای چیزی را تشکیل داده که بعدهها به هفت گناه مرگبار تبدیل شده است. یا منشأ آن را به پدر و مادران صحرانشین در قرن چهارم نسبت میدهند که از آن برای مشاوره معنوی استفاده میکردهاند. عدهای نیز میگویند عناصر اینیاگرام در سایر مذاهب از جمله صوفیگری (مکتب رمزآلود در جهان اسلام) و یهودیت وجود دارد.
حجم
۳۱۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۳۱۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
نظرات کاربران
توصیه میکنم با صبر و حوصله از ابتدا تا انتهای کتاب را مطالعه بفرمایید، قدرت خوبی بهمون میده تا اعماق افکار و رفتار خودمون را بشناسیم و بتونیم اصلاح و تغییر کنیم، همچنین در مواجهه با دیگران بجای ایجاد تعصب،