کتاب آقای گام شما بدجنسید
معرفی کتاب آقای گام شما بدجنسید
کتاب آقای گام شما بدجنسید جلد اول مجموعه گام به گام با آقای گام نوشته اندی استنتون است که با ترجمه رضی هیرمندی منتشر شده است. مجموعه گام به گام با آقای گام یکی از مشهورترین کتابهای نوجوان است که کودکان و بزرگسالان از آن لذت میبرند.
درباره مجموعه گام به گام با آقای گام
مجموعه کتابهای گام به گام با آقای گام داستانهای جذاب پیرمرد عجیبی به نام آقای گام است که کودکان و بزرگسالان را شیفته خودش کرده است.
آقای گام پیرمرد بداخلاقی است با ریش قرمز و یک جفت چشم خون گرفته که مثل هشت پایی که در غاری ناجور چنبره زده باشد، به آدمها میشود. از آن موجودات یک پارچه وحشتناک که عشقش تمام روز چرت زدن توی رختخواب و تنهایی و غر زدن به زمین و زمان است. یا ول بودن در رختخواب یا غرولند میکرد یا دماغش را فین می کرد و لیس می زد. بیشتر مردم شهر لامونیک بیبر از او فراری هستند و بچهها از او میترسیدند. مادرها به بچهها میگفتند: وقتی میگم بخواب، بگیر بخواب وگرنه آقای گام میاد سر عروسکهات داد میزنه و کتابهاتو لک پک میکنه. این کلک معمولا میگرفت.
در هر جلد از مجموعه گام به گام به آقای گام با یک داستان بامزه از این شخصیت همراه میشوید.
خواندن کتاب آقای گام شما بدجنسید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کودکان و نوجوانان علاقهمند به داستان پیشنهاد میکنیم
درباره اندی استنتون
اندی استیتون، متولد ۱۹۷۳ است. او نویسنده کتاب کودک و نوجوان است و همزمان خواننده سبک بلوز هم است. اندی استیتون اصالتا اهل انگلستان است. او در اطراف شهر لندن بزرگ شد و در مدرسه لاتیمر درس خواند. استیتون در دانشگاه آکسفورد در رشته زبان انگلیسی تحصیل کرد اما مدتی بعد از دانشگاه اخراج . او شغلهای کمدین، نمایشنامه خوان، کاریکاتوریست و ... را تجربه کرده است و عاشق کارتون، کتاب و موسیقی است. او این روزها در شمال لندن زندگی میکند و مشهورترین شخصیتی که خلق کرده است آقای گام در مجموعه گام به گام با آقای گام است که اثرش را با آثار رولد دال مقایسه میکنند.
حجم
۳٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۳٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
نظرات کاربران
چقدر مجموعه آقای گام بامزه ست!😂👏🏻 هرچقد بخونم ازش خسته نمیشم! پیشنهاد میکنم همه جلدهاشو بخونید🌱
خیلی کتاب باحالی نبود این مجموعه یعنی جوری بود که همیشه آرزو می کردم به صفحه آخر برسم و از شرش خلاص بشم . از اون کتابایی نبود که آدم نتونه ازشون دست بکشه من تو کانون فکری و پرورشی