کتاب خرد؛ ماهیت، خاستگاه و توسعه آن

کتاب خرد؛ ماهیت، خاستگاه و توسعه آن اثری از رابرت جی. استرنبرگ با ترجمه بهزاد شوقی، محبوبه فرشاد و سارا یاوری محبوب است. این کتاب به بررسی ماهیت و خاستگاه پدیده‌ای می‌پردازد که آن را خرد می‌نامیم و سیر توسعه آن را بررسی می‌کنیم.

درباره کتاب خرد؛ ماهیت، خاستگاه و توسعه آن

خرد، یکی از سازوکارهایی است که کمتر از دیگر موضوعات در روانشناسی مورد بحث و مطالعه قرار گرفته است. چون تعداد کمی از مردم آن را یک حوزه پژوهشی می‌دانند. اما رابرت جی. استرنبرگ معتقد است که باید خرد را درک کرد و به این ترتیب، زمینه برای پژوهش‌های آینده فراهم می‌شود. نه اینکه خرد را فقط درک، یادگیری، تفکر، هوش یا خلاقیت حوزه‌های پژوهشی بدانند.

بنابراین برای اینگه بتوانیم از خرد استفاده کنیم یا آن را در حوزه‌های مختلف به کار بندیم، لازم است تا ابتدا با ماهیت آن آشنا شویم و این ماهیت در پژوهش‌های جدید با آنچه از قبل می‌دانستم، تفاوت پیدا کرده است. این ماهیت چیزی است که در کتاب خرد؛ ماهیت، خاستگاه و توسعه آن مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است.

کتاب خرد؛ ماهیت، خاستگاه و توسعه آن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

خواندن کتاب خرد؛ ماهیت، خاستگاه و توسعه آن را به تمام علاقه‌مندان به موضوع خرد و همچنین دوست‌داران حوزه موفقیت پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کتاب خرد؛ ماهیت، خاستگاه و توسعه آن

خرد به اندازه سایر سازه‌های روان شناسی فریبنده است. شاید به این دلیل که خرد یکی از سازه‌هایی است که کمتر مطالعه شده است. در واقع افراد محدودی هستند که خرد را یک حوزه پژوهشی تعریف می‌کنند، به نحوی که می‌گویند درک، یادگیری، تفکر، هوش یا خلاقیت حوزه‌های پژوهشی را تعیین می‌کنند. اما در چند سال گذشته حوزه جدیدی به وجود آمده است و این کتاب در صدد نشان دادن پیشرفت این حوزه غالباً طی دهه ۱۹۸۰ به سمت درک خرد و مهیا کردن زمینه برای تئوری و پژوهش آینده است. حوزه‌های دانش مجموعه‌ای از دوره‌های هم زمان را پشت سر می‌گذارند که می توان آن ها را به ۴ مرحله تقسیم کرد:

۱. مرحله اولیه که در آن افراد به یک پدیده علاقه مند می‌شوند و به نحوه مطالعه آن می‌اندیشند.

۲. مرحله توسعه اولیه که در آن تئوری و پژوهش واقعا ادامه می یابند و افراد در صدد تعیین پارادایم‌ها و متقاعد کردن دیگران نسبت به ارزش پارادایم‌هایشان هستند.

۳. مرحله ی بالیدگی که در آن یک یا چند پارادایم غالب می شوند. در حالی که سایر پارادایم ها همانطور می مانند و گروهی از محققان در آینده این پارادایم‌ها را که مراحل اولیه را پشت سر گذاشته‌اند توسعه می‌دهند.

۴. مرحله پس از بالیدگی که در آن محققان از ناهماهنگی‌های موجود در نتایج تجربی و عدم توانایی پارادایم یا پارادایم ها برای پاسخ به سوالاتی که واقعاً می خواهند پاسخشان را بدانند ناامید می‌شوند.

در مرحله پس از بالیدگی افراد در جستجوی پارادایم های جدیدی هستند. اگر موفق شوند وارد مرحله اول می‌شوند که به تدریج با مرحله آخر ادغام می‌شود. اگر موفق نشوند حوزه معمولاً تا زمانیکه یک یا چند محقق با ایده‌های جدید مرحله اول را آغاز کنند متوقف می‌شود. من معتقدم بهترین زمان برای ویرایش یک کتاب پیرامون یک موضوع طی مرحله دوم توسعه است. در مرحله اول توسعه پژوهش کافی و ایده‌های خوب طراحی شده کافی برای تایید یک کتاب مهم وجود ندارد. در مرحله سوم پارادایم‌ها قبلا ایجاد شده اند و از یک کتاب ویرایش شده کمتر برای جهت دهی یک حوزه استفاده می‌شود تا بررسی آنچه قبلا انجام شده است. این آخری کار ارزشمندی است. اما من معتقدم نتایج چنین کتابی تاثیر کمتری خواهند داشت چون روش‌های حوزه قبلا تعیین شده‌اند. البته در این مرحله سوم مطالب بیشتری هست که باید آن‌ها را بررسی کرد و احتمال اینکه ایده‌های مطرح شده در کتاب غلط پنداشته شوند کم است. اما جای نگرانی نیست چون در پایان مرحله چهارم تمام مدارک و شواهد به هر حال اشتباه تصور می‌شوند چون منجر به یک بن بست شده‌اند یا منجر به مسیری شده‌اند که مقصد مشخصی ندارد.