کتاب آموزش استفاده از قلک

کتاب آموزش استفاده از قلک نوشته علی رنجبر است. این کتاب درباره پس‌انداز کردن و خرج کردن عاقلانه است. 

کتاب آموزش استفاده از قلک به کودکان یاد می‌دهد برای هزینه کردن باید برنامه‌ریزی کنند و بتوانند پول‌هایشان را تقسیم کنند. این کار باعث می‌شود بدانند برای هرکار چه مقدار پول دارند و باید عاقلانه تصمیم بگیرند. 

خواندن کتاب آموزش استفاده از قلک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کودکان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آموزش استفاده از قلک

هنگامی که اتوبوس مهد کودک به سمت ورودی شهربازی دور زد ف بچه ها با هیجان زیادی از پنچره داشتن بیرون را نگاه می کردند. زهرا با صدای بلند گفت : شهربازی همین جاست، علاوه بر زهرا سایر بچه ها نیز با چشم‌های از حدقه بیرون زده و با هیجان زیادبه ورودی شهربازی با تعجب نگاه می‌کردند.

آن‌ها گفتند: اوه اینجا باید خیلی جالب و شگفت انگیز باشد.

یاسمن گفت: هنوز هم باور نمی‌کنم ما اینجا هستیم! لیلا هم سرش را به علامت تایید تکان داد.

خانم کاظمی در حالی که جلوی اتوبوس ایستاده بودگفت: بسایر خوب بچه‌ها ما یک گروه هستیم و از شما می‌خواهم که در تمام لحظات در کنار من یا آقای رضایی بمانید تا همدیگر را گم نکنیم آیا شما قلک‌های مخصوص پول خود را آورده‌اید؟

لیلا، یاسمن و مانی و سایر بچه‌ها با هم فریاد زدند بله. یاسمن به زهرا و ایلیا نگاهی کرد و سوال کرد: شما قلک مخصوص نگهداری پول ندارید؟

ایلیا در حالی که خودش را تکان می‌داد گفت: من قلک‌های خودم را داخل کوله پشتی گذاشته‌ام و فعلا دوست دارم هر چه زودتر به شهربازی بروم. یاسمن به زهرا نگاهی کرد و گفت: تو چطور زهرا ؟

زهرا هم گفت: من قلک‌هایم را در خانه جا گذاشته‌ام و فراموش کردم آنها را بیاورم.

لیلا پرسید : پول‌هایت را چطور؟ آنها را هم جا گذاشتی؟

زهرا گفت : نه تمام پول‌هایم اینجا هستند ف او یک ۵۰۰۰۰ تومانی مچاله شده را به لیلا و یاسمن نشان داد . مانی از زهرا پرسید : اما بدون قلک پول چگونه می‌خواهی مشخص کنی که برای هرچیزی چقدر باید پول خرج کنی ؟

زمانی که بچه‌ها از اتوبوس مشغول پیاده شدن بودند زهرا گفت: من واقعا نمی‌دانم چکار کنم .

در حالی که بچه‌ها منتظر بودند تا خانم کاظمی بلیط‌های ورود به شهر بازی را به مسئول پارک تحویل دهد یاسمن گفت: پدرم دیشب به من کمک کرد تا قلک هایم را آماده کنم. نگاه کنید ، او ۳۰۰۰۰ تومان در قلک مخصوص وسایل سوار شدنی گذاشته، ۲۰۰۰۰تومان در قلک مخصوص خوراکی و تنقلات و ۱۰۰۰۰ تومان هم برای خرید اسباب بازی از فروشگاه شهربازی گذاشته است.

زهرا گفت: خیلی خوب است من هم می‌خواهم مثل تو پول‌هایم را به همین صورت تقسیم کنم.

لیلا گفت: اما تو برای این کار قلک پول می‌خواهی که نداری: پس پول‌هایت را کجا می‌خواهی بگذاری؟

زهرا جواب داد: خوب در جیبم می‌گذارم. زودتر بیایید برویم و بچه‌ها همگی با هم با خوشحالی دویدند.

ایلیا به مانی گفت: نگاه کن غرفه مخصوص شیرینی و شکلات، آنها خیلی سریع می‌دویدند تا شکلات های راه راه رنگی بخرند . ایلیا گفت: من عاشق شیرینی و شکلات هستم. او خیلی سریع قلک مخصوص خرید تنقلات را از کوله پشتی‌اش بیرون آورد. 

اما یک شکلات ادامسی که ایلیا قبلا خورده بود به قلک پولش چسبیده بود.