کتاب محیی الدین ابن رشد
معرفی کتاب محیی الدین ابن رشد
کتاب محیی الدین ابن رشد نوشته احمد علامه فلسفی است. این کتاب داستان زندگی فیلسوف، شارح و مفسر بزرگ جهان اسلام، ابن رشد است.
درباره ابن رشد
اِبْنِ رُشد، ابومحمد بن احمد بن محمد بن رشد، (Averroses) ، مشهور به حفید (نواده) فیلسوف، شارح و مفسر آثار ارسطو، فقیه و پزشک برجستهی غرب اسلامی (اندلس). وی در ۱۱۲۶ میلادی مصادف با ۵۲۰ هجری قمری در شهر قُرطبه در اندلس زاده شد. پدربزرگ و پدرش هر دو از فقیهان و عالمان نامدار و بلندپایهی زمان خود بودهاند. پدربزرگش محمد بن احمد بن احمد بن رشد، ابوالولید (۴۵۰-۵۲۰ ق/۱۰۵۸-۱۱۲۶م)، قاضیالقضاة و امام مسجدِ جامع شهر قرطبه و دارای نوشتههای مهمی در فقه مالکی بوده است. پدرش احمد بن محمد بن محمد بن احمد، ابوالقاسم نیز فقیه و قاضی قرطبه بوده است.
ابن رشد نخست نزد پدرش فقه آموخت و کتاب مُوَطَّأ را به حافظه سپرد، همچنین اندکی فقه نزد ابوالقاسم ابن بَشکوال و سپس نزد ابومحمد بن رِزق و ابومروان بن مَسَرَّة، و ادبیات عرب را نزد سَمحون آموخت و از ابوجعفر بن عبدالعزیز و ابوعبداللّه المازِری اجازه گرفت، پزشکی را نیز نزد ابومروان بن جُرَّیول بَلَسی و به ویژه نزد ابوجعفر بن هارون التُّجالی یا التُّرُجالی (از شهر تُرُجاله «تروخیلو» (Trujillo) در اندلس) فرا گرفت. در فقه بیشتر به «درایت» دلبستگی داشت تا «روایت» و در آن زمینه کتاب بِدایةالمُجتهِد و نَهابةالمُقتصد را تألیف کرد.
استادان وی در فلسفه شناخته نیستند و ما تنها میدانیم که وی طی مدتی که نزد ابوجعفر بن هارون التُّرُجالی میگذرانده از وی ریاضیات و نیز بسیاری از «علوم حِکمیه» را آموخته بوده است. ابن رشد بر علم کلام و به ویژه کلام اشعری نیز تسلط داشته، هر چند بعداً در نوشته هایش از متکلمان انتقاد کرده است. در برخی گزارشها آمده است که استاد ابن رشد در فلسفه، فیلسوف مشهور ابن باجَّه (هم) بوده است، اما این گزارش از لحاظ تاریخی نمیتواند درست باشد؛ زیرا درگذشت ابن باجه در ۵۳۳ ق/۱۱۳۸ م روی داده بوده، یعنی هنگامی که ابن رشد نوجوانی ۱۲ یا ۱۳ ساله بوده است؛ ولی به گفتهٔ ارنست رنان «همانندی عقاید و احترام ژرفی که ابن رشد با آن دربارهٔ آن مرد بزرگ (ابن باجه) سخن میگوید، حق میدهد که به معنایی کلی، ابن رشد را شاگرد وی تلقی کنند».
خواندن کتاب ابن رشد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دانشجویان و علاقهمندان به رشته فلسفه و سرگذشت دانشمندان جهان اسلام.
بخشی از کتاب محیی الدین ابن رشد
ابن رشد در سراسر سدههای میانه و نیز در دوران رنسانس اروپا پیش از هر چیز به عنوان شارح بزرگ نوشتههای ارسطو مشهور بوده است و این عنوان به حق به وی داده شده است. وی را میتوان یکی از بزرگترین مفسران آثار ارسطو در همهٔ دورانها به شمار آورد. شهرت و نفوذ تفاسیر و شرحهای او بر نوشتههای ارسطو تا بدان حد رسیده بود که در سدههای میانه شعاری در این باره معروف شده بود که میگفت «طبیعتِ تفسیر شده از سوی ارسطو و ارسطوی تفسیر شده از سوی ابن رشد». ابن رشد افزون بر تفسیرها و شرحهای خود بر آثار ارسطو، دارای نوشتههای مستقلی است که هر یک از ارزش ویژهٔ فلسفی و پژوهشی برخوردار است. شرحهای ابنرشد بر آثار ارسطو به سه دسته تقسیم میشوند: شرحهای مفصل و بزرگ که «تفسیر» یا «شرح» نامیده میشوند، شرحهای متوسط موسوم به «تلخیص» و خلاصههای نوشتههای ارسطو که «جامع» و در جمع «جوامع» نام دارند. شیوهٔ کار ابن رشد در «تفسیرها» چنین است که نخست پارههایی از متن ارسطو را از ترجمهٔ عربی آنها نقل میکند و سپس به تفسیر دقیق و ژرف آنها میپردازد و در این رهگذر از آنچه از تفاسیر شارحان یونانی ترجمه شده به عربی در دست داشته است، بهره میگیرد و گاه نیز از آنها انتقاد میکند، و سرانجام برداشت خود را از متن ارسطو توضیح میدهد. در شرحهای متوسط یا «تلخیصها»، کلمات اول متن ارسطو را نقل و سپس بقیهٔ مطالب را به زبان خودش شرح میدهد و توضیحات و نظریات شخصی و مطالبی از منابع فیلسوفان اسلامی نیز بر آنها میافزاید، به گونهای که اثر به صورت نوشتهٔ مستقلی آشکار میشود که گفتههای ارسطو و ابن رشد به هم آمیخته شده و نمیتوان آنها را از یکدیگر تشخیص داد. اما شیوهٔ کار ابن رشد در خلاصهها یا «جوامع» چنین است که وی در آنها همیشه از سوی خود سخن میگوید، در حالی که عقاید و نظریات ارسطو را بیان میکند و در این رهگذر از نوشتههای دیگر وی برای توضیح و تکمیل متن در دست، بهره میگیرد و از خودش نیز مطالبی بر آنها میافزاید. اما از لحاظ زمانبندی تاریخی این نوشتهها، این پرسش به میان میآید که کدام دسته بر دیگری تقدم زمانی داشته است؟
جوامع، تلخیصها و تفسیرها
۴۰-۱۴- در طی سدههای میانه و رنسانس عقیده بر این بود که ابن رشد «جوامع» را در جوانی، «تلخیصها» را در میان سالی و «تفسیرها» را در دوران سالخوردگی پدید آورده بوده است. رنان نیز بر این عقیده است که ابن رشد تفسیرهای بزرگ را پس از آن دو دستهٔ دیگر نوشته بوده، چنان که در پایان ترجمهٔ عبری «تفسیر بزرگ طبیعت» ارسطو، که آن را در ۵۸۲ ق/۱۱۸۶ م نوشته بوده است، میآید که «من در جوانی شرح کوتاهتر دیگری از این کتاب دادهام». وی همچنین در برخی «تلخیصها» وعده میدهد که شروح مفصلتری بر آنها بنویسد. از سوی دیگر بسیاری از نوشتههای ابن رشد، که اصل عربی آنها گم شده، در پایان دارای زیرنویسهایی است که در ترجمهٔ عبری آنها حفظ شده و تا اندازهای به تعیین زمانبندی آنها یاری میکند. ما در اینجا عناوین مجموع نوشتههای ابنرشد را که اکنون با اصل عربی یا ترجمهٔ لاتینی و عبری در دست است، میآوریم:
تفسیرها یا شروح مفصل ابن رشد
* تفسیر مابعدالطبیعه دست نوشتهٔ آن در لیدن است. این اثر را موریس بویژ (Maurice Bouyges) با دقت تدوین و در سه جلد طی سالهای ۱۹۳۸، ۱۹۴۲ و ۱۹۴۹ م، در مطبعهٔ الکاثولیکیه در بیرت منتشر کرده است (ترجمه لاتینی آن در «مجموعهٔ آثار ارسطو» (Opera omnia)، همراه با «مجموعهٔ تفاسیر ابن رشد قرطبی»، در ونیز، ۱۵۶۰ م، چاپ شده است).
* شرح کتاب البرهان (تفسیر بزرگ بر کتاب «تحلیهای پسین یا دومین» ارسطو) که اصل عربی آن گم شده است (ترجمهٔ لاتینی در «مجموعهٔ آثار ارسطو»).
* شرح کتاب النفس (تفسیر بزرگ بر کتاب «دربارهٔ روان» ارسطو)، اصل عربی آن گم شده است (ترجمهٔ لاتینی، در همان مجموعه. همین اثر را اف.استوارت کرافورد (F.Stuart Crawford) تدوین و همراه مقدمه و فهارس بسیار سودمند، منتشر کرده است.
* شرح السماء و العالَم (تفسیر بزرگ بر کتاب «دربارهٔ آسمان» ارسطو)، اصل عربی آن گم شده است.
شرحهای متوسط (تلخیصات) ابن رشد
* تلخیص الخطابة (شرح متوسط بر کتاب «سخنوری، رِتوریکا» ی ارسطو). دست نوشتههای آن در فلورانس، ولیدن موجود است. متن عربی آن به کوشش عبدالرحمن بدوی، زیر همان عنوان تدوین و در قاهره (۱۹۶۰ م) منتشر شده است. ترجمه عبری آن به وسیلهٔ توکوس نیز در دست است. این کتاب به کوشش محمد سلیم سالم در قاهره (۱۹۶۷ م) به چاپ رسیده است.
حجم
۱۰۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱۰۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه