دانلود و خرید کتاب بهشت تاریک باربارا کورن ترجمه سمیرا رجبی‌منش
تصویر جلد کتاب بهشت تاریک

کتاب بهشت تاریک

انتشارات:انتشارات نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بهشت تاریک

کتاب بهشت تاریک داستانی از باربارا کورن با ترجمه سمیرا رجبی منش است. این کتاب داستان دختری جوان است که عمارت بزرگی را از یک غریبه به ارث می‌برد. داستان‌هایی که در این خانه برای او پیش می‌آید، ماجراهایی خطرناک برایش رقم می‌زند. 

درباره کتاب بهشت تاریک

الیزابت گیلمور، عمارت بزرگی را از مرد پیری به نام آقای هارمر به ارث می‌برد. آن‌ها بیست سال پیش یکدیگر را ملاقات کرده‌اند و خواهر آقای هارمر هنوز زنده است و در این خانه زندگی می‌کند. الیزابت نمی‌داند در این خانه پر رمز و راز چه چیزی در انتظارش است و از منطق عجیبی که سبب شده تا او، یک غریبه، خانه را به ارث ببرد هم سر درنمی‌آورد. اما زندگی الیزابت در این خانه او را به ماجراهای خطرناکی وارد می‌کند. درگیری با مرگ و زندگی و روبه‌رو شدن با ارواحی که آنجا را تسخیر کرده‌اند... 

کتاب بهشت تاریک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر به مطالعه رمان‌های خارجی علاقه دارید و دوست دارید داستانی مهیج و فانتزی بخوانید، کتاب بهشت تاریک انتخاب خوبی برای شما است. 

بخشی از کتاب بهشت تاریک

زمانی که ماشین را نزدیک ورودی هارمر هاوس پارک کردم، باران می‌بارید. موتور را خاموش کردم و منتظر ماندم تا از شدت باران کاسته شود. داخل ماشین گرم بود و نشستن و گوش دادن به صدای طبل مانند و مقطع برخورد قطره‌های باران به سقف تاشوی ماشین بسیار لذتبخش بود.

خـودم را به صـندلی کنار راننـده رساندم و بخار روی پـنجره را پاک کردم تا به نـمای خاکستری ایـن عمارت عظیم نگاهی بیـندازم. شش ستون سربه فلک کشیده آن، درختان بلوط جنگل‌های اطراف را از جلوه انداخته بود. زمان نیز با این عمارت سر لطف داشت. کرکره پنجره‌های جلوی ساختمان با توجه به نزدیک بودن زمستان کشیده شده و رنگشان پوسته پوسته شده بود؛ و پله‌هایی نیز که به پاگرد اول منتهی می‌شد، ترک خورده و در حال فروپاشی بود، اما به نظر نمی‌رسید دو دهه از عمر این عمارت گذشته باشد.

حال که داشتم از محیط امن، آشنا و گرم ماشینم به این نمای سرد و بی‌روح و بزرگ نگاه می‌کردم ترس وجودم را فرا گرفت. در تمام طول راه حین رانندگی از نیویورک آرزو کرده بودم هارمر هاوس کوچک‌تر از این‌ها باشد و امیدوار بودم سال‌ها دوری از آنجا باعث شده باشد تا ذهنم در مورد آن بزرگ‌نمایی کرده باشد. انگار مشکل من به بزرگی یا کوچکی آنجا ربط داشت! حال می‌دیدم که افکارم به طرز کودکانه‌ای غیرمنطقی بود. درهرصورت، مشکل اصلی خود این عمارت بود که باید با آن مواجه می‌شدم.

به نامه‌ای که از وکیل مارک شوروود به دستم رسیده بود فکر می‌کردم. من هارمر هاوس را ارث برده بودم. تعجبی نداشت که آقای هارمر در وصیت‌نامه‌اش از من یاد کرده بود؛ اما به ارث گذاشتن این خانه برای من درحالیکه ادیت، خواهر آقای هارمر، هنوز آنجا زندگی می‌کرد، بسیار غیرمنتظره بود. عجیب بود که آقای هارمر این عمارت خانوادگی را برای یک غریبه بگذارد؛ آن هم کسی که از آخرین باری که او را دیده بود، تقریباً بیست سالی گذشته بود. 

Arad
۱۴۰۰/۰۵/۰۸

داستان بدی نیست ولی عالی هم نیست یه جورایی راحت میشد حدس زد قضیه از چه قراره

یحیی
۱۴۰۰/۰۱/۰۳

یکی از کتاب های دیده نشده همین کتاب است واقعا آدم از خوندش لذت بردم داستانی هول انگیز ولی جذاب و پایانی غیر قابل پیش بینی با اینکه pdf بدم میاد ولی خوندم البته چون کتاب قدیمی است احتمالا کتابهای

- بیشتر
جواد
۱۴۰۰/۰۵/۱۶

خیلی هیجان داشت

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۳۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۳۹ صفحه

حجم

۸۳۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۳۹ صفحه

قیمت:
۴۴,۰۰۰
تومان