کتاب من، منم؟!؛ جلد یکم
معرفی کتاب من، منم؟!؛ جلد یکم
امیررضا آرمیون در جلد اول مجموعهی من، منم داستانهایی کوتاه و فوقالعاده را به تنهایی جمعآوری و ترجمه کرده است. او در این کتاب و البته مجموعه کتابهای دیگرش از جمله: تو تویی، زندگی کن و جملات تکان دهنده هشت ریشتری سالها مطالعه و تحقیق داشته و در سمینارهای روانشناسی شرکت کرده و آنها را جمعآوری کرده است.
درباره کتاب
یکی از معروفترین موسیقیدانهای قرن بیستم به نام جان لنون خاطرهای زیبا تعریف میکند که ارزش فکر بسیار زیادی دارد. «وقتی پنج ساله بودم، مادرم همیشه میگفت «شادی کلید زندگیست». مدرسه که رفتم، یک روز معلممان از ما خواست که بنویسیم وقتی بزرگ شدیم، در زندگی میخواهیم چهکاره شویم. من نوشتم: میخواهم شاد باشم. معلم به من گفت: نه... این چه جوابی است؟! سؤال را نفهمیدی! جواب دادم: چرا فهمیدم؛ این شمایید که مفهوم زندگی را نفهمیدید! اگر میخواهید شاد باشید، فقط اراده کنید.»
کتاب من، منم با بیش از 50 داستان کوتاه، عقاید و خواستههای متفاوت انسانها را نقد و از دیدگاههای مختلف بررسی میکند. بخش زیادی از این کتاب پر از داستانهای کوتاهی است که نویسندگان ناشناسی دارند که امیررضا آرمیون بعد از گذشت ماه و سالها با تحقیق و مطالعه و یا شرکت در کلاسهای روانشناسی موفق به گردآوری داستانها شده و تبدیل به کتاب کرده است. اگر رفتار انسانها بیدلیل بود واز قانون و دلایل خاصی پیروی نمیکرد، ما هرروز رفتارهای متفاوت خود و اطرافیانمان را میدیدیم. بعضی وقتها مهربان، گاهی عصبانی و گاهی سنگدل، حتی بعضی اوقات خیلی خسیس میشدیم، اما بعضی اوقات هم ولخرج!! پس نتیجه میگیریم که در کردار و کردههای ما دلیلی وجود دارد و تا زمانی که دلایل هستند، ما در تمام شرایط متفاوت زندگی رفتار خاصی نشان میدهیم و اگر اینطور نباشد اطرافیان سلامت عقلیمان را مورد قضاوت قرار میدهند!
این کتاب دربارهی عامل تشکیلدهندهی رفتارهای آدمها از نظر روانشناسی و پزشکی توضیح میدهد و اتفاقا پایان جالبی دارد. اگر میخواهید این داستانها رویتان تاثیر بیشتری بگذارد، به طور مداوم نخوانید و هرروز تعداد محدودی را مطالعه کنید و بعد از هر داستان خیلی خوب فکر کنید، پشت هر داستانی که میخوانید معنای مهم و عمیقی وجود دارد که در ظاهر ساده است، اما پس از گذشت زمان کمی فکر شما را مشغول شده و به فکر فرو میروید.
چرا باید کتاب من منم را مطالعه کنیم؟
در این کتاب داستانهای حیرتانگیزی دربارهی زندگی نوشته شده و از آنها میتوان درسهایی گرفت. با خواندن این داستانهای کوتاه حوصله شما سر نخواهد رفت و به کتاب خواندن علاقهمند میشوید.
خواندن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
اگر در اطراف خود کسی را دارید که زندگی را بسیار سخت میگیرد و یا به خواندن کتاب علاقهای ندارد میتوانید این کتاب را به او هدیه دهید.
درباره امیررضا آرمیون
یکی از نویسندههای موفق دربارهی موضوعا روانشناسی و انگیزشی امیررضا آرمیون است. او کارشناسی ارشد برق و دکتری تخصصی مدیریت و مهندسی پزشکی دارد. از آثار مهم او میتوان به من و ما، تو تویی، خوشحالی یعنی، جملات هشت ریشتری و ریاضی را قورت بده اشاره کرد.
تکه هایی از کتاب من، منم؟!
· هرگاه كسي كار ناشايستي انجام مي داد، سايرين مي گفتند: «خدا لعنتش كند.» اما مادرم مي گفت: «خدا خيرش دهد.»
روزي از مادرم دليل اين كار را پرسيدم. او با چنان حيرتي به من نگاه كرد كه گويي علت چنين پرسشي را درك نمي كرد! آنگاه مانند آنكه براي كودكي خردسال توضيح بدهد، با مهر و از سر صبر و حوصله پاسخ داد: «من نمي خواهم خدا لعنتش كند. مي خواهم خدا خيرش بدهد. چون اين تنها راهي است كه او بهبود مي يابد.»
قوي ترين اقدامي كه مي تواني براي عوض كردن جهان انجام دهي آن است كه باورهاي خود را در خصوص ماهيت زندگي، انسان ها و حقيقت، مثبت تر از گذشته كني.
· خانمى کودک پنج ساله خود را براى خرید کریسمس به خیابان «براد وِى» برد. او فکر مىکرد که پسرک از نماها، تزئینات ویترینها، موسیقى، اسباببازىها و بابانوئل لذت خواهد برد؛ اما به محض اینکه به آن جا رسیدند، بچه شروع کرد به فریاد و شیون!
مادر با تعجب گفت: «عزیزم! مشکلى دارى؟» و سپس ادامه داد: «اوه، شاید چون بند کفشهایت باز شده... » و خم شد تا آن را گره بزند. همین که کنار فرزندش نشست، سرش را بلند کرد و براى اوّلینبار، دنیا را از روزنه نگاه بچه پنج ساله خود مشاهده کرد. هیچ چیز معلوم نبود. فقط راهروهاى باریکى در میان پاهاى مردم که هر منظرهاى را سد کرده بود و لنگهاى درازى که همدیگر را کنار مىزدند و به زور راه خود را باز مىکردند... این نه تنها زیبا نبود، بلکه حتى ترسناک جلوه مىکرد! او بلافاصله فرزندش را به خانه برد و با خود عهد کرد که دیگر هرگز تفریح منقوش در ذهن خود را، به کودکش تحمیل نکند.
نتیجه:
به راستى چند بار تا به حال در زندگى خود از روزنه نگاه اطرافیانمان به موضوعى نگاه کردهایم؟
امروز کمى وقت بگذارید تا بشنوید، آنچه را فرزندتان نیاز به گفتنش دارند. همین امروز به آنها گوش دهید تا وقتى پیر شدید، آنها هم به شما گوش دهند...
حجم
۱۰۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
حجم
۱۰۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود، لطفا جلد دوم و سوم من منم رو هم در طاقچه بی نهایت بگذارید🌹
فوق العاده بود👌🌿
لطفا جلد دوم و سوم "من منم" و سه جلد "من و ما" رو هم تو طاقچه بی نهایت بذارین🌼💛
عالی بود♡
من این مدل مربعی این کتاب رو از چند وقت پیش داشتم و میتونم بگم واقعاااا عاالیه کلی داستان کوتاه کوتاه داره و بینظیره