کتاب خلوت مدیر

کتاب خلوت مدیر نوشته علی‌اکبر والایی است. این کتاب تصویری از فساد سیستماتیک یک جامعه کوچیک است که تصویری از جامعه‌ی بزرگتر است. کسی که به تنهایی تلاش می‌کند دیگران را نجات دهد.

درباره کتاب خلوت مدیر

این کتاب ماجرای مردی به نام مهران است که در دوران پیش از انقلاب از طرف وزارت فرهنگ به یک مدرسه فرستاده می‌شود. او متوجه می‌شود همه چیز مشکل دارد از معاون زیرآب زن تا بچه هایی به کتک خوردن عادت کرده‌اند. کتاب خلوت مدیر تلاش یک مدیر است برای اصلاحاتی که فکر می‌کند ممکن است اما متوجه می‌شود اشتباه می‌کند. این کتاب فضایی جذاب دارد و با زبان خوش‌ساخت و ساده خود خواننده را با خودش همراه می‌کند. 

خواندن کتاب خلوت مدیر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی ایران پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب خلوت مدیر

رفتم داخل دفتر و سری به میزی که باید ساعت‌هایی از عمرم را پشتش می‌نشستم، زدم و داخل کشوها را وارسی کردم، در جستجوی نشانی از یادداشت‌های مدیر قبلی و یا هر چیز دیگری که من را با وضع مدرسه بیشتر آشنا می‌کرد، ولی زود منصرف شدم و از دفتر زدم بیرون و در راهروی همکف شروع به قدم زدن کردم. ناظم زنگ را که به صدا درآورد،‌ جنب و جوشی به راه افتاد که انگار زلزله‌ای رخ داده است. صدای درهایی که به یک‌باره باز می‌شدند و صدای قدم‌هایی که بر تن پله‌ها می‌کوفتند و با عجله سرازیر می‌شدند پایین و همهمه و فریاد گاه و بی‌گاه بچه‌های داخل طبقات و راهروی همکف، فضای دقایقی پیش را به کلی دگرگونش کرد.

بچه‌های پایه دوم هجوم می‌آوردند که زودتر از پله‌ها خود را به راهرو و حیاط برسانند که ناظم با ضرب ترکه وادارشان کرد که به ترتیب صف حرکت کنند. و اصلاً خیلی‌هایشان با دیدن هیکل ناظم، قدم آهسته می‌کردند و پس رفته و خود را به دیوار می‌چسباندند و پشت سر نفر جلویی خود قرار می‌گرفتند.

در این میان، دبیران هم یکی‌یکی سر و کله‌شان پیدا شد. با دست‌ها و برخی با لباس‌هایی که گرده‌های گچ سفید رویشان نشسته بود و اغلب با قیافه‌های خسته و کلافه و البته خیلی‌هایشان حتی متوجه من که میان راهرو ایستاده بودم، نشدند و یک‌سر راه دفتر را در پیش گرفتند.