کتاب قدم زدن روی شب
معرفی کتاب قدم زدن روی شب
کتاب قدم زدن روی شب، نوشته محمد یحیایی، خاطرات شفاهی تقی حسینپور یکی از رزمندگان شجاع و اسیر آزادهای است که از دوران کودکی تا روزهای اسارتش در اردوگاههای عراق میگوید.
دربارهی کتاب قدم زدن روی شب
تاریخ معاصر ایران سرشار از رخدادها و اتفاقاتی است که باید از آنها مطلع باشیم. تکتک آن اتفاقات در ساختن ایرانی که امروز میبینیم نقش داشتند. جنگ ویرانگر هشتسالهی ایران و عراق، یکی از مهمترین این رویدادها است. چه بسیار زنان و مردان شجاعی که خالصانه از جان، مال، خانواده و زندگیشان گذشتند و فدا شدند. چه بسیار خانههایی که در آتش جنگ، ویران شدند و چه بسیار آزادگانی که درد و رنج اسارت را به جان خریدند و سربلند و آزاد به کشورشان بازگشتند. خاطرات شفاهی تقی حسینپور از ابتدای تولد و دوران کودکیاش تا حضورش در جبهه و بعد اسیر شدنش در دست عراقیان، یکی از خواندنیترین روایات است. قدم زدن روی شب، نامی است که محمد یحیایی برای این اثر انتخاب کرده است. او دربارهی انتخاب نام قدم زدن روی شب اینطور میگوید: طبق ضوابط اردوگاه، اسرا هر روز ساعت هفت صبح از آسایشگاه خارج میشدند و ساعت پنج بعد از ظهر به داخل آسایشگاه میرفتند. به همین خاطر همیشه از دیدن آسمان شب و ستارهها محروم بودند، از طرفی تقی حسینپور خیلی به پیادهروی در شب علاقه داشته است؛ به طوری که نقل میکرد: «شبی که مرا آزاد کردند احساس میکردم روی زمین نیستم و انگار روی شب دارم قدم میزنم.»
کتاب قدم زدن روی شب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از مطالعه خاطرات شهدا و رزمندگان لذت میبرید، کتاب قدم زدن روی شب، انتخابی مناسب برای شما است.
بخشی از کتاب قدم زدن روی شب
حاضر بودم هر چه را که دارم بدهم تا این خواب حقیقت نداشته باشد. همیشه فکر میکنم که هیچ گاه نمیتوانم آن روزها را توصیف کنم. شاید برای یک نفر مشکلات یا اتفاقات بسیار بدتری نسبت به اسارت، بیفتد. ممکن است که در یک روز تمام داراییاش را از دست بدهد یا چند نفر از اعضا خانوادهاش فوت کنند. اما وقتی که این چند روز تمام شد دیگر تمام شده است و آن فرد پس از مدتی، با کم شدن فشار روانی ناشی از آن اتفاق به زندگی باز می گردد. اما یک اسیر نمیداند تا کی اسیر است و آیا زنده بر میگردد یا نه! این تردید، دودلی و بلاتکلیفی بزرگ ترین شکنجههاست. ما فکر نمیکردیم روزی ممکن است دوباره برگردیم، فکر نمیکردیم که شکنجههای روحی و جسمی اردوگاههای عراق را تاب بیاوریم و اگر نبود این درد جمعی که همه ی اسرا به آن مبتلا بودند، خیلی زود از بین میرفتیم...
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه