کتاب استاد یک تریلیون دلاری (خلاصه کتاب)
معرفی کتاب استاد یک تریلیون دلاری (خلاصه کتاب)
کتاب استاد تریلیون دلاری نوشته اریک اشمیت و جاناتان روزنبرگ و آلن ایگل است که فاطمه فراهانی آن را به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب شرح حال تکنیکهای بیل کمپل، از مدیران بزرگ سیلیکون ولی است.
درباره کتاب استاد یک تریلیون دلاری
در این کتاب نویسنده معتقد است آنچه که باعث موفقیت کسب و کارها میشود، هنر رهبری است و بیل کمپل توانست شکل جدیدی از آن را در سیلیکونولی اجرا کند. او نقش پررنگی در رشد شرکتهای مهمی چون گوگل و اپل داشته و تکنیک رهبری که از خود به جا گذاشته اکنون در تمام شرکتهای سیلیکونولی استفاده میشود. این کتاب توانسته عنوان پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز را نیز به خود اختصاص دهد. اریک اشمیت (Eric Schmidt)، مدیرعامل سابق گوگل و عضو سابق هیئت مدیره اپل است. اریک در اولین مصاحبه کاریاش در گوگل چنان نظر لری پیچ و سرگی برین را به خود جلب کرد که آنها بلافاصله او را در سمت مدیرعاملی گوگل منصوب کردند و از همان زمان نام گوگل با او گره خورد به طوری که بعضی او را یکی از بنیانگذاران گوگل میدانستند. او در سال ۲۰۱۷ از تمام سمتهایش در گوگل استعفا کرد و اعلام کرد که باقی عمر را میخواهد به خیریه شخصی و تدریس در دانشگاه بپردازد. در نگارش این کتاب جاناتان روزنبرگ و آلن ایگل به اریک کمکهای زیادی کردند.
خواندن کتاب استاد یک تریلیون دلاری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام صاحبان کسب و کار و مدیران پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب استاد یک تریلیون دلاری
در ۳۹ سالگی بیل با فوتبال به عنوان یک حرفه، خداحافظی کرد و کار جدیدش در آژانس تبلیغاتی والتر تامپسون را شروع کرد. دنیای کسب و کار مسیرهای تازهای را برای او فراهم کرده بود. او با تکنیک دلسوزی توانست نظر مشتریان خود را جلب و همه را تحت تاثیر قرار دهد.
بیل در دوران حرفهای خود به شهرهای مختلفی سفر کرد. از شیکاگو به نیویورک و از آنجا به لندن. در همین بین پیشنهادی به بیل شد تا به اپل بپیوندد. او همیشه میگفت که نباید وقت خود را در فوتبال هدر میداد و باید هر چه سریعتر کار حرفهای خود را آغاز میکرد. برای اینکه دیگر زمان ارزشمندش را هدر ندهد، پیشنهاد پیوستن به اپل را پذیرفت.
بیل در مدت کوتاهی توانست در شرکت اپل ارتقا درجه پیدا کند و این ارتقا درجه با ساخت یک آگهی تلویزیونی معروف صورت گرفت. مدتی بعد هم با تصمیم اپل بخشی به عنوان کلاریس راهاندازی شد و تصمیم گرفتند تا بیل را به عنوان مدیر آن انتخاب کنند. اما کلاریس نتوانست آنطور که باید به موفقیت برسد و باعث شد بیل از آن برنامه کنار گذاشته شود.
شرکت Intuit و مدیر آن اسکات کوک به دنبال یک مدیرعامل حرفهای میگشت. وقتی بیل را به او پیشنهاد دادند در ابتدا مقاومت کرد اما بعد از مدتی که نتوانست یک شخص حرفهای پیدا کند، تصمیم گرفت تا با بیل یک گفتوگوی دوستانه داشته باشد.
کوک میگوید: «تا به حال چنین مدیری ندیده بودم. او معتقد بود که هر انسانی ویژگیها و مهارتهای ویژه خود را دارد و وقتی بتوانیم از افراد مختلف، با استعدادهای گوناگون در کار خود استفاده کنیم، موفقیت به سمتمان سرازیر خواهند شد».
حجم
۴۹٫۳ کیلوبایت
حجم
۴۹٫۳ کیلوبایت