دانلود و خرید کتاب باغبانی فرهنگ
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب باغبانی فرهنگ اثر فرزاد جهان بین

کتاب باغبانی فرهنگ

گردآورنده:فرزاد جهان بین
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب باغبانی فرهنگ

کتاب باغبانی فرهنگ نوشته فرزاد جهان‌بین به مدیریت فرهنگ در اندیشه حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) می‌پردازد و با بیانی روشن و دقیق دیدگاه ایشان را برای خواننده تحلیل می‌کند.

درباره کتاب باغبانی فرهنگ

روش استنتاج فرارونده، از درون مبانی هستی شناسانه، انسان شناسانه، معرفت شناسانه و جامعه شناسانه، اصول حاکم بر مدیریت فرهنگ استخراج شده است و بر اساس مبانی و اصول، مدل مختار رهبر معظم انقلاب(باغبانی فرهنگ) در مدیریت فرهنگ تبیین شده است. عمده آثاری که به مدیریت فرهنگ از منظر رهبر معظم انقلاب پرداخته اند، نقل بیانات معظم له به همراه باب بندی استکباحثی هستند که در این کتاب به آن‌ها پرداخته شده است. در این کتاب تلاش شده است نظام اندیشه و به عبارتی نظریه رهبر معظم انقلاب فهم و ارائه شود.

خواندن کتاب باغبانی فرهنگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کسانی که می‌خواهند با رشد فرهنگ در جوامع آشنا شوند پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب باغبانی فرهنگ

ریشه و پیدایش این دیدگاه را باید در فلسفهٔ حاکمیّت نظام سرمایه‌داری جستجو کرد. با دگرگونی‌های به‌وجودآمده در اقتصاد و بحرانهایی که در حوزهٔ اقتصاد در سالهای پس از جنگ جهانی دوّم ایجاد شد، کارایی دولت در ادارهٔ امور مختلف اجتماع با چالش روبرو شد. از دههٔ ۱۹۸۰ با مطرح شدن خصوصی‌سازی یعنی واگذاری امور از نهاد دولت به مردم در برخی کشورها وارد مرحلهٔ تازه‌تری شد. در چنین نظامی اعتقاد به این است که در بعد فرهنگی نیز دولت میباید به‌صورت واسط عمل نماید و خود در فرهنگ نباید دخالت کند. ازجمله قائلین به این دیدگاه «فردریش اگوست فون هایک» است که یکی از مهم‌ترین نمایندگان موج تازهٔ لیبرالیزم در بعد از جنگ جهانی دوّم میباشد. از نظر وی اندیشهٔ بازسازی جامعه به‌صورت عقلانی بیهوده و عبث بوده و نظم موجود در جامعه نه حاصل یک طرح عقلانی و ازپیش‌تعیین‌شده بلکه «خودجوش»۶ میباشد. وی با تمییز دو نوع «عقلانیّت معطوف به سازندگی»۷ و «عقلانیّت تکاملی»به ردّ عقلانیّت نوع اوّل میپردازد. عقلانیّت نوع اوّل بر اعتقاد به شناخت کامل و هدایت جامعه بنا شده است و پایهٔ اندیشهٔ سوسیالیسم و برنامه‌ریزی است و عقلانیّت نوع دوّم بر تکامل تدریجی و خودجوش نهادهای اجتماعی تأکید مینماید. هایک نظم خودجوش را درمورد جامعه از دو حیث به‌کار میبرد؛ یکی از جهت نهادهای اجتماعی که هرچند به‌واسطهٔ عمل انسان پدید می‌آیند امّا نتیجهٔ طرح و نقشهٔ آگاهانهٔ او نیستند و دستی پنهان در تکوین این نهادها وجود دارد و دیگری دربارهٔ روند انتخاب طبیعی در میان سنّت‌های رقیب که تکامل فرهنگی نتیجهٔ همین روند است. به عبارتی اگر بخواهیم نظام فرهنگی مدّ نظر هایک را بفهمیم، با تبیین مفهوم بازار آزاد در اقتصاد ممکن میگردد. آقای بشیریه در این خصوص مینویسد:

«مفهوم نظم خودجوش با مفهوم بازار آزاد رابطه‌ای نزدیک دارد. بازار مهم‌ترین نمونهٔ نظامی خودجوش است که از توانایی‌ها و شناخت پراکندهٔ افراد بهره میگیرد... هایک بر آن است که نمیتوان نظام اقتصادی را با سازمانهای ساختگی مانند ارتش یا شرکت تجاری یا مدرسه مقایسه کرد و بازار را نیز مانند چنین سازمانهایی هدفمند دانست». از نظر «هایک» همهٔ نظمها ازجمله نظمهای اجتماعی به‌طور خودجوش و تحت قواعدی به‌وجود می‌آید که خارج از ارادهٔ سازمان‌بخش انسانها است.

نظرات کاربران

حمید
۱۴۰۰/۰۸/۲۰

عالی بود.ممنون از نویسنده. پیشنهاد میکنم هرکس با هر عقیده ای این کتاب را بخواند.

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱۲)
کنترل فرهنگ به‌صورت کامل نه ممکن است، نه جایز؛ اصلاً رشد فرهنگی با ابتکار و آزادگی و آزادی و میدان دادن به اراده‌ها است؛ در این تردیدی نیست؛ منتها هوای کار را باید داشت. در تربیت کودک گفته میشود که بچّه را خیلی امر و نهی و کنترل و مهار نکنید؛ بگذارید آزادانه برود بازی کند؛ امّا معنایش این نیست که اگر لب ایوان رفت و خواست پایین بیفتد، جلویش را نگیریم! باید مراقبت کرد و مواظب بود.
فاطمه تقی زاده
هرجا در میان مؤمنین و بندگان صالح خدا وحدت هست، آنجا توحید و خدا هم هست؛ هرجا بین مؤمنین و بین بندگان صالح خدا اختلاف هست، آنجا قطعاً شیطان و دشمن خدا حاضر است. هرجا شما اختلاف دیدید، جستجو کنید، بدون دشواری شیطان را در آنجا خواهید یافت، یا شیطانی را که در درون نفوس خود ما است و نفس امّاره نام دارد و خطرناک‌ترین شیطانها هم است، پیدا خواهید کرد.
ع.ث
بر اساس نظریّهٔ سیّدمحمّدباقر صدر، آرمانها و ایده‌آل‌ها در جامعهٔ جاهلی از نوع رضایت به وضع موجود بود که پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) از طریق آوردن یک دین جدید به نام اسلام و به کمک «وحی» آن آرمانها را تغییر داد. تغییر در محتوای باطنی اعراب سبب شد تا آنها متوجّه «الله» یعنی «ایده‌آل مطلق» گردند و در این هنگام بود که با ابراز نارضایتی از وضعیّت موجود، در کنار پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم)، برای رسیدن به وضع مطلوب تلاش نمودند؛ تلاشی عمومی و همگانی که به قدرتمند شدن مسلمانان منجر شد. اگر انسانها ارتقای آرمانی بیابند، خود به وظایفشان عمل خواهند کرد.»
بانو وفا
«انقلاب اسلامی آمد تا... فضایی بسازد که در آن، «آزادی بیان»، مقیّد به «منطق و اخلاق و حقوق معنوی و مادّی دیگران» و نه به هیچ‌چیز دیگری، تبدیل به فرهنگ اجتماعی و حکومتی گردد و حرّیّت و تعادل و عقلانیّت و انصاف، سکّهٔ رایج شود تا همهٔ اندیشه‌ها در همهٔ حوزه‌ها فعّال و برانگیخته گردند و «زاد و ولد فرهنگی» که به تعبیر روایات پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و اهل‌بیت ایشان (علیهم‌السّلام)، محصول «تضارب آراء و عقول» است، عادت ثانوی نخبگان و اندیشه‌وران گردد. بویژه که فرهنگ اسلامی و تمدّن اسلامی همواره در مصاف با معضلات جدید و نیز در چالش با مکاتب و تمدّنهای دیگر، شکفته است و پاسخ به شبهه نیز بدون شناخت شبهه، ناممکن است.
بانو وفا
یکی از مهم‌ترین تکالیف ما در درجهٔ اوّل مهندسی فرهنگ کشور است؛ یعنی مشخّص کنیم که فرهنگ ملّی، فرهنگ عمومی و حرکت عظیم درون‌زا و صیرورت‌بخش و کیفیّت‌بخشی که اسمش فرهنگ است و در درون انسانها و جامعه به‌وجود می‌آید، چگونه باید باشد؛ اشکالات و نواقصش چیست و چگونه باید رفع شود؛ کندی‌ها و معارضاتش کجا است؟ مجموعه‌ای لازم است که اینها را تصویر کند و بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشد. نمیگویم به‌طور کامل کنترل کند؛ چون کنترل فرهنگ به‌صورت کامل نه ممکن است، نه جایز؛ اصلاً رشد فرهنگی با ابتکار و آزادگی و آزادی و میدان دادن به اراده‌ها است؛ در این تردیدی نیست؛ منتها هوای کار را باید داشت. در تربیت کودک گفته میشود که بچّه را خیلی امر و نهی و کنترل و مهار نکنید؛ بگذارید آزادانه برود بازی کند؛ امّا معنایش این نیست که اگر لب ایوان رفت و خواست پایین بیفتد، جلویش را نگیریم! باید مراقبت کرد و مواظب بود. این یک متولّی و یک مرکز میخواهد تا از یک طرف مهندسی کند؛ یعنی با یک فکر کلان، با یک نگاه برتر و بالاتر از همهٔ جریانهای فرهنگی در داخل کشور، ببیند حقیقت فرهنگی و عنصر فرهنگی چگونه و با چه کیفیّتی باید باشد؛ به کدام سمت باید برود و کجاهایش ایراد دارد؛ و از سوی دیگر مراقبت کند که این کارها انجام بگیرد.
بانو وفا
«اصلاح فرهنگ عمومی، از همهٔ کارها مهم‌تر است؛ چون این کار، محور همهٔ کارهای دیگر است. کتاب باید برای اصلاح فرهنگ عمومی منتشر شود؛ فیلم باید برای اصلاح فرهنگ عمومی ساخته شود؛ هنر باید در جهت فرهنگ عمومی هدایت شود؛ صداوسیما، در همهٔ برنامه‌هایش _ چه هنری، چه خبری و چه گزارشی _ دائماً باید در خدمت فرهنگ عمومی کار کند؛ علما و امامان جمعه و خطیبان و مبلّغان و جامعهٔ روحانیان محترم و معظّم نیز _ در هر بخشی که هستند _ باید برای ترویج فرهنگ صحیح اسلامی تلاش کنند، عدّه‌ای تحلیل کنند، عدّه‌ای آیات الهی را بخوانند و عدّه‌ای کلمات معصومین را بیان کنند. جهت‌گیری عمدهٔ مطبوعات، باید اصلاح فرهنگ عمومی باشد. سازمانهایی که مخصوص کار تبلیغی هستند (مثل سازمان تبلیغات اسلامی و بخشهایی که تابع و در کنار آنند) باید در این جهت بکوشند. اگر ان‌شاءالله یک تلاش هماهنگ صحیح جهت‌یافته وجود داشته باشد، ملّت ما هم آمادهٔ پذیرشند.
بانو وفا
اوّلین کار پیامبر مکرّم اثارهٔ عقل است، برشوراندن قدرت تفکّر است؛ قدرت تفکّر را در یک جامعه تقویت کردن. این، حلّال مشکلات است. عقل است که انسان را به دین راهبرد میدهد، انسان را به دین میکشاند. عقل است که انسان را در مقابل خدا به عبودیّت وادار میکند. عقل است که انسان را از اعمال سفیهانه و جهالت‌آمیز و دل دادن به دنیا بازمیدارد؛ عقل این است. لذا اوّلْ کار این است که تقویت نیروی عقل و خرد در جامعه انجام بگیرد؛ تکلیف ما هم این است
بانو وفا
«در درجهٔ اوّل، تربیت عقلانی است؛ یعنی نیروی خرد انسانی را استخراج کردن، آن را بر تفکّرات و اعمال انسان حاکم قرار دادن، مشعل خرد انسانی را به دست انسان سپردن، تا راه را با این مشعل تشخیص بدهد و قادر بر طی کردن آن راه باشد؛ این اوّلین مسئله است؛ و مهم‌ترین مسئله هم همین است. علاوه بر اینکه در درجهٔ اوّل در بعثت پیغمبر، مسئلهٔ عقل مطرح شده است، مسئلهٔ دانایی مطرح شده است، در سرتاسر قرآن و تعالیم غیر قرآنی پیغمبر هم، هرچه شما نگاه میکنید، می‌بینید تکیهٔ بر عقل و خرد و تأمّل و تدبّر و تفکّر و این‌گونه تعبیرات است. ...در کارنامهٔ همهٔ پیغمبران، در زندگی همهٔ پیغمبران _ این مخصوص پیغمبر خاتم هم نیست _ دعوت به عقل در درجهٔ اوّل است. ...به عقل وقتی مراجعه نمیکنیم، عقل را حَکم وقتی قرار نمیدهیم، عقل را تربیت وقتی نمیکنیم، زمام نفس را به دست عقل وقتی نمی‌سپریم، وضع ما همین است. این گنجینه در اختیار ما هست، امّا از آن استفاده نمیکنیم. آن‌وقت از بی‌عقلی و از جهل و عوارض فراوان آن دچار مشکلات فراوان زندگی در دنیا و در آخرت میشویم.»
بانو وفا
مادامی که در اظهارنظری، دروغ و تهمت و فتنه و فریب نباشد، مانعی ندارد. اگر دروغ و افترا و فریب بود، ما به‌عنوان مسئول نباید اجازه بدهیم یک نفر بیاید مردم را فریب بدهد، یا به آنها دروغ بگوید. امّا آنجایی که دروغ و تهمت و فریب و اهانت به کسی نیست، چه مانعی دارد هرکسی نظرش را بگوید. نویسندگان و صاحب‌نظران و قلم‌به‌دستان و تریبون‌داران از حرف مخالف آشفته نشوند. چرا ما آشفته بشویم؟ ما منطق و استدلال داریم. بله، هر حرفی را نباید بی‌جواب گذاشت. اگر خلاف هست، باید جواب داد؛ منتها از جادّهٔ ادب نباید خارج شد.
بانو وفا
البتّه جلوی نظرات غلط را نباید گرفت. نظرات غلطِ فلسفی، اجتماعی و گوناگون اشکالی ندارد که به داخل جامعه بیاید و نقد شود؛ این خوب است. جلوگیری از نظرات غلطِ فلسفی موجب میشود که کسانی خیال کنند این نظرات درست است؛ این عکس مطلوب اثر خواهد گذاشت. نه؛ طرح نظرات فلسفی، اجتماعی، سیاسی _ آنهایی که یک نظریّه است _ اشکالی ندارد.
بانو وفا

حجم

۱۲۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

حجم

۱۲۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان