دانلود و خرید کتاب گام زدن بر یخ‌های نازک غلامحسین دولت آبادی
تصویر جلد کتاب گام زدن بر یخ‌های نازک

کتاب گام زدن بر یخ‌های نازک

انتشارات:یکشنبه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب گام زدن بر یخ‌های نازک

گام زدن بر یخ‌های نازک یک تراژدی ۱۴ پرده‌ای نوشته غلامحسین دولت آبادی و آراز بارسقیان است. در این نمایش‌نامه سرگذشت یک استاد تئاتر در دهه بیست و سی ایران روایت می‌شود.

 درباره کتاب گام‌زدن بر یخ‌های نازک

 داستان درباره یک استادتئاتر تحصیل‌کرده مسکو به اسم حسن گلشن است که در دهه بیست و سی در ایران زندگی می‌کند و به کار تدریس تئاتر ‌می‌پردازد، اما به خاطر عموی کمونیستش انگ کمونیست بودن بی‌آنکه فعالیتی در حزب داشته باشد بر پیشانی او هم می‌خورد و در واقع قربانی ارتباطی ناخواسته با حزب توده می‌شود.

داستان بین زمان حال و گذشته رفت و آمد دارد. در دهه ۸۰ امین پارسا در صدد است تا پایان‌نامه‌ای درباره تئاتر رئالیستی در ایران بنویسد که با نام حسن گلشن از طریق استادش آشنا می‌شود و شروع به تحقیق راجع به زندگی و فعالیت او می‌کند.

 خواندن کتاب گام زدن بر یخ‌های نازک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به تئاتر ایران و نمایشنامه‌خوانی از خواندن این اثر جذاب و تاثیرگذار لذت خواهند برد.

 بخشی از کتاب گام‌زدن بر یخ‌های نازک

مستنطق: امروز آخرین روز کاریم با توئه. دیگه تمومه. امروز شما آزادین. سی دقیقهٔ دیگه ماشینی به سمت شهر حرکت می‌کنه. بالاخره بررسی‌های ما تو این چند ماهه نشون داد که شما می‌تونین تو ایران اقامت داشته باشین. ولی کماکان ارتباطی که با عموتون تو اونجا داشتین برای ما کاملاً مشخص نشده. ولی خُب، ما اظهارات شما رو صادقانه ارزیابی کردیم. (مکث) دوست عزیز عنایت کنین حالا که کشور در جادهٔ پیشرفت و ترقی قرار گرفته، نبایست کاری کرد که بندازیمش دست بلشویک‌ها. عنایت کنین روسیهٔ تزاری فقط قصد داشت شهرهای شمالی رو از چنگمون در بیاره، اما این شوروی می‌خواد تمام ایران رو ببلعه. از شما می‌خوام که از حالا به بعد سرتون تو کار خودتون باشه و جوری زندگی کنین که ما دیگه هیچ وقت با هم ملاقاتی نداشته باشیم. التفات کنین اینجا افرادی هستن که ممکنه هیچ‌وقت آزاد نشن. پس از این فرصتی که به شما داده شده حداکثر استفاده رو ببرید.

مکث. سیگاری در می‌آورد و به مرد تعارف می‌کند اما او نمی‌پذیرد. خودش سیگار را روشن می‌کند.

(ادامه) شما جوان هستین و آینده‌دار. در رکاب ما باشین تا بتونین سال‌ها به این مملکت خدمت کنین. اما... (پوشه را باز می‌کند و برگه‌ای از آن بیرون می‌آورد و مقابل مرد می‌گذارد) عنایت کنین، لازمه که شما زیر این تعهدنامه رو هم امضا کنین.

قلمی به او می‌دهد،‌ مرد نگاهی سَرسَری به برگه می‌اندازد و آن را امضا می‌کند و بعد یک استامپ از کیفش بیرون می‌آورد و مقابل مرد می‌گذارد.

(ادامه) انگشت هم بزنین. ضمناً تاریخ رو هم مرقوم کنین. بیست و دو اسفند ۱۳۱۷ خورشیدی. (برگه را بر می‌دارد، نگاه می‌کند) ممنون. وسایلتون رو بی‌کم و کاست می‌تونین تحویل بگیرین. (به ساعتش اشاره می‌کند) عجله کنین فقط بیست و پنج دقیقه وقت دارین.

تاریکی.


 

مریم
۱۴۰۱/۰۵/۰۳

اون‌قدر جذاب بود و پرکشش که واقعا گاهی نمی‌تونستم کنار بذارمش. بعد از مدت‌ها، یک نمایش‌نامه ایرانی خوب خوندم. فقط ای کاش پایان بهتری داشت و ای کاش پرده «تکیه بر دیوار نمناک» کمی مفصل‌تر بود. ای کاش نمایش احمد

- بیشتر

حجم

۱۸۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۳ صفحه

حجم

۱۸۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۳ صفحه

قیمت:
۲۷,۵۰۰
تومان