کتاب چنین میگوید خیام
معرفی کتاب چنین میگوید خیام
چنین میگوید خیام (کتابی برای همه کس آنانی که میخواهند بدانند) نوشته جمال بوالحسنی کندو کاوی است در تفکرات و دیدگاههای حکیم عمر خیام، دانشمند و شاعر قرن پنجم هجری در قالب داستان.
درباره کتاب چنین میگوید خیام
یک روز خیام از خوابی طولانی برمیخیزد و دنیای کنونی را میبیند با خیابانها و کوچههایی که نام او را برخود دارند. او به تهران میآید و به خیابان همنام خودش میرود و میبیند که خیابان اصلا تطابقی با افکار او ندارد. در همین احوال است که جوانی روی شانهاش میزند و او را میشناسد. خیام متعجب از پسر میپرسد که از او چه میخواهد و پسر میگوید چند سوال از او دارد و می خواهد او را به دوستدارانش معرفی کند.
در این کتاب سعی شده حرفها، فرمولها و روشهایی، با نیم نگاهی به دیدگاههای خیام گفته شود که ما نسبت به خود، شناخت بهتری پیدا کنیم و به شادمانی و آرامش درونی بهتری برسیم.
خواندن کتاب چنین می گوید خیام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به حکمت ایرانی و افکار و فلسفه حکیم عمر خیام را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
درباره حکیم عمر خیام نیشابوری
غیاثالدین ابوالفتح عُمَربن ابراهیم خَیّام نیشابوری، زادهی ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ در نیشابور و درگذشتهی ۱۲ آذر ۵۱۰ در همان شهر، از مردان بزرگ دانش ایرانی بود که کشفیات و خدمات او در ریاضیات و نجوم، شهرت جهانی او را تا به امروز پابرجا نگاهداشتهاست. حکیم، همهچیزدان و فیلسوف نیز بود با این حال شهرت امروزی او علیالخصوص میان پارسی زبانان مرهون رباعیت نغز اوست. سر و سامان دادن و تدقیق محاسبات گاهشماری ایران در زمان وزارت «خواجه نظامالملک»، در دورهی پادشاهی «ملکشاه سلجوقی» (۴۲۶–۴۹۰ هجری قمری) از خدمات برجایماندهی اوست که جهانیان را در محاسبهی گردش زمین به دور خورشید بینیاز ساخت. خیام در علوم ادبی، دینی و تاریخی نیز استاد بود و نقش او در حل معادلات درجهسوم و مطالعاتش دربارهی اصل پنجم اقلیدسی نام او را به عنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کردهاست.
بخشی از کتاب چنین میگوید خیام
جوان گفت: خیام بزرگ از شما چند سوال دارم و میخواهم شما را، به دوستانم که، از دوستداران شما هستند معرفی کنم.
خیام گفت: پس بهتره، به جای ساکتتری برویم تا راحتتر صحبت کنیم.
جوان نیز پذیرفت و خیام را به یک کافی شاپ مدرن، که پاتوق دوستانش بود برد و در آنجا شروع به گفتمان کردند.
جوان از خیام پرسید: استاد رمز و فرمول شاد زیستن، از دید شما چیست و منظور شما از فلسفه خوشباشی چیه؟
خیام گفت: برای خوشباشی و شاد زیستن، فرمولها و راهکارهای زیادی وجود داره، که همه آنها به هم مرتبطه، ولی بهتره بدانیم؛ همه رموز و مراحل خوشباشی، برای رسیدن به آرامش است و بطور کلی ما انسانها، هر کاری میکنیم، در انتها به دنبال آرامش می گردیم. یعنی کار میکنیم، پول در میآوریم، مسافرت میرویم، و هر آنچه میکنیم، در انتهای آن کار، طلب آرامش میکنیم. و خوشباشی و شاد زیستن نیز، برای این است که، ما به آرامش درونی برسیم.
یکی از دوستان جوان گفت: استاد میشود چند تا از آن راهکارها را بگویید؟
خیام گفت: بله. سعی میکنم مساعلی را که، باعث ناشادی و شادمانی ما میشود، بصورت کلی، خلاصه و فرمولی برای شما بگویم.
حجم
۳۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۶۵ صفحه
حجم
۳۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۶۵ صفحه
نظرات کاربران
درود. با دو سه بیت از خیام و سفرخونه رفتن نوشتن اجتماعی خیام تحلیل شد. چنین بود ینی خیام . این نظر خودتون تا خیام
واقعا نفهمیدم