دانلود و خرید کتاب خاطرات یک لباس شخصی ص. خ.
تصویر جلد کتاب خاطرات یک لباس شخصی

کتاب خاطرات یک لباس شخصی

نویسنده:ص. خ.
انتشارات:انتشارات سدید
امتیاز:
۳.۵از ۱۰۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب خاطرات یک لباس شخصی

از مقدمه کتاب: مدتی پیش رمان ارزشمند "شبیخون به خفاش" به دستم رسید. فکر نمی‌کردم تا این حد جذّاب و خواندنی باشد. بار اول را اصطلاحاً یک نفس خواندم. از خودم میپرسیدم چه ضرورتی دارد بعد از گذشت قریب به ۳۰ سال این خاطرات به این نحو بیان شود؟ پیداکردن جواب خیلی مشکل نبود، چون نویسنده‌ی کتاب خودش به این صورت پاسخ داده بود که: این کتاب را نوشتم تا حزب‌اللهی‌ها و دوستداران نظام و انقلاب بدانند، این انقلاب چه امواج سهمگینی را از سر گذرانده تا به این‌جا رسیده ...
الحمدالله علی کل حال
۱۳۹۷/۱۲/۱۹

«لباس شخصی ها همان مردم عادی هستند، به اضافه دغدغه...» چه قدر این توصیف رو دوست داشتم کتاب بسیار خوب و مفیدی بود... و یک نفس خواندم خداوند حافظ تمام حافظین اسلام و ایران باشد ان شاءالله... و من الله التوفیق...

منمشتعلعشقعلیمچکنم
۱۳۹۷/۱۲/۱۷

‌شهید حاج محمد ابراهیم همت: زمان بازرگان به ما بر چسب چریک زدند، زمان بنی صدر هم برچسب منافق! الان هم بر چسب خشک مقدسی و تحجر؛ هر قدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم، برچسب بارانمان کردند. حالا

- بیشتر
نادری
۱۳۹۸/۰۸/۱۸

سلام.چرا کتاب تب مژگان و حیفا رو به کتاباتون اضافه نمیکنید که امثال این جنبش سبزیا بخونن و ببینند بنده چه کسانی هستند...این کتابها عالیئن. شده بخرید و بخونید.

ehsan
۱۳۹۷/۰۴/۱۸

فوق العاده بود

صالحه
۱۳۹۶/۱۱/۲۶

آخ که این کتاب چقدر حال و هوای فتنه و سال ۸۸ رو داره. من کلا از خوندن کتاب های ژانر جنایی که نه! ژانر امنیتی و اطلاعاتی و ... (نمیدونم چی باید بگم) خیلی خوشم میاد. دم نویسنده اش هم گرم.

- بیشتر
فطرس
۱۳۹۷/۰۴/۱۶

جالب بود.ابعادجدیدی ازاتفاقات 88 رابیان کرد

ابو سکینه
۱۳۹۷/۰۹/۲۵

خیلی راضی هستم. درود میفرستم به همه ی کسانی که در راه تامین امنیت ملت،زحمت میکشن. اجرشون با حضرت صاحب الزمان (عج)

فاطمه موسوی
۱۳۹۸/۰۴/۱۱

من کتاب رو نتونستم تموم کنم،از بس که جهت دار و مسخره بود.حداقل واسه یکی مثل من که تو اون روزها و درگیری‌ها بوده و چند تا از نزدیکانش هم زندانی شدن مسخره بود.اگه راست میگین و چنته‌تون پره و

- بیشتر
مهدی
۱۳۹۵/۰۲/۲۸

کتاب عالی‌ای‌ست ، پیشنهاد می‌کنم بخونید.

محمد
۱۳۹۸/۰۶/۰۵

نویسنده سعی داشت با بیان شجاعت ، کارآمدی و نترسیه جماعتی که به حکم صریح رهبری(رساله رهبری. بخش امربه معروف) کارهاشون همگی حرام و غیرقانونیه، کارهایی اشتباه خودشون رو توجیه کنه، طبیعتا خوندن این کتاب برای احساسات ی بچه مذهبی

- بیشتر
بچه‌ها گفتن: «چه کاره‌ایم؟» گفتم: «اولاً خاک بر سرِ همَمون که هنوز نماز نخوندیم.»
نرگس
لباس شخصی‌ها همان مردم عادی هستند به اضافه‌ی دغدغه. یعنی تنها چیزی که مایه‌ی تفاوت لباس‌شخصی‌ها از مردم عادی می‌شود، دغدغه‌های آن‌هاست والاّ نه سازمانی هست و نه ساماندهی‌ای، نه امکاناتی هست و نه یارکشی‌ای و...
محمدحسین
نکته‌ی خیلی جالب دیگه‌ای که اونجا به ذهنم رسید و کاملاً با چشم قابل رؤیت بود دلبستگی قشر متوسط و رو به پایین نسبت به نظام و انقلابه، شاهدش هم اینه که هر وقت راهپیمایی در حمایت از نظام و انقلاب و اسلام وخدا پیغمبر باشه، سیل جمعیت از جنوب به سمت شماله! ولی هر وقت درخواست ابطال و سقوط ولخت و پتی راه‌رفتن و لباس درآوردن و اعتراض باشه، هم قیافه‌ها هم مسیرها و هم حتی نگاه‌ها از بالا به پایین می‌شه.
هشنا
ایستاد برگشت گفت: «چیه مزدور؟» گفتم: «اگر می‌خوای شعار بدی فرارکردنت چیه؟ اگر می‌خوای فرار کنی شعار‌دادنت چیه؟»
فطرس
ایران اسلامی بیدی نیست که با نسیم‌هایی مثل آنچه در سال ۸۸ وزیدن گرفت بلرزد".
کتابخوان🤓
اخبار خیلی زیاد بود. شایعه هم چندین برابر اخبار بود. آدم اگه می‌خواست به همه چیز گوش بده واقعاً دیوانه می‌شد. سعی می‌کردم موضوعات با اطمینان بالا را قبول کنم.
محمدحسین
گفتم: «اگر می‌خوای شعار بدی فرارکردنت چیه؟ اگر می‌خوای فرار کنی شعار‌دادنت چیه؟»
محمدحسین
دیدم یک نفر بچه‌حزب‌اللهی، موتورش رو گذاشته بود کنار خیابون و تنهایی این سطل آشغال‌های آتیش گرفته رو به هزار زحمت از وسط راه برمی‌داشت. دیدم بزرگترین کمک، همین کاریه که این بنده خدا داره انجام می‌ده.
محمدحسین
یکی می‌گفت بعدازظهر کار تمومه، اون یکی هم می‌گفت بعدازظهر کار تمومه. اولی کار نظام رو می‌گفت و دومی کار سبز به دست‌ها رو.
محمدحسین
گفت: «ماها موج‌سواریم و هدفمون رسیدن به ساحله، ولی برای این به ساحل‌رسیدن که ساقط‌کردن جمهوری‌اسلامی یا لااقل ساقط‌کردن تمام آخوندهاست، از هر موجی استفاده می‌کنیم، الآن هم بلندترین موج موجود این موضوعه.»
محمدحسین
من با صدای بلند و به تنهایی فریاد می‌زنم که لباس شخصی مظلوم است.
محمدحسین
را؛ لباس شخصی‌ها همان مردم عادی هستند به اضافه‌ی دغدغه
محمد
یه نکته‌ی خیلی جالب دیگه‌ای که اونجا به ذهنم رسید و کاملاً با چشم قابل رؤیت بود دلبستگی قشر متوسط و رو به پایین نسبت به نظام و انقلابه، شاهدش هم اینه که هر وقت راهپیمایی در حمایت از نظام و انقلاب و اسلام وخدا پیغمبر باشه، سیل جمعیت از جنوب به سمت شماله! ولی هر وقت درخواست ابطال و سقوط ولخت و پتی راه‌رفتن و لباس درآوردن و اعتراض باشه، هم قیافه‌ها هم مسیرها و هم حتی نگاه‌ها از بالا به پایین می‌شه.
ali
دانشجوها خیلی زودتر به اون چیزی که در روزهای بعد در تجمعات مردمی دیدم پرداختند و اون شب تقریباً متوجه شدم که نخبه‌های جامعه نسبت به هدف نهایی مطرح شدن اعتراضات و پیش‌کشیدن بحث تقلب و... کاملاً توجیه هستند (از حرف‌ها و شعارهاشون کاملاً عیان بود.) اون‌ها فقط دنبال سرنگونی نظام بودند
pasdarvelayat
یه نکته‌ی خیلی جالب دیگه‌ای که اونجا به ذهنم رسید و کاملاً با چشم قابل رؤیت بود دلبستگی قشر متوسط و رو به پایین نسبت به نظام و انقلابه، شاهدش هم اینه که هر وقت راهپیمایی در حمایت از نظام و انقلاب و اسلام وخدا پیغمبر باشه، سیل جمعیت از جنوب به سمت شماله! ولی هر وقت درخواست ابطال و سقوط ولخت و پتی راه‌رفتن و لباس درآوردن و اعتراض باشه، هم قیافه‌ها هم مسیرها و هم حتی نگاه‌ها از بالا به پایین می‌شه. «البته قطعاً لازم به تذکر نیست که حتماً این موضوع استثنائات و اونائی هم داره و با خط‌کش نمی‌شه این قسمت‌بندی رو انجام داد.»
الی هستم
ولی در عوض طرف مقابل به هر رنگ و در هر لباسی که ظاهر می‌شه به‌خاطر بی‌‌قیدی و بی‌تعهدی که نسبت به همه چیز داره و چون تنها خواسته و آرزویش ریشه‌کن‌کردن ایران با وضعیت موجوده، هیچ‌گاه از حمله دست برنمی‌داره و فقط لباس و رنگ و لعاب عوض می‌کنه.
کاربر ۳۷۹۹۲۵۳
ولی آن موضوعی که برایم قابل هضم نبود و باعث نوشتن این چند صفحه هم شد، این بود که یک طرف منازعه که به قول ما سبز به دست‌ها بودند تمامی اسباب اثرگذاری بر شبکه‌های اجتماعی مثل کتاب، مجله، روزنامه و فضای مجازی را در اختیار داشته باشند ولی طرف دیگر داستان که از قضا به حمایت نظام و انقلاب و... به میدان آمده بود و طبیعتاً می‌بایست هر نوع امکاناتی را در اختیار می‌داشت بدون حتی یک تریبون در وسط میدان باشد.
زینب هاشم‌زاده
لباس شخصی بالذات اصلاً اسم و یا نماد بدی نیست، ولی میزان تبلیغات و شعارها و تخریب‌های اطراف این واژه آن‌قدر زیاد و حجم آن به قدری بالاست که این اسم را باردار کرده، مثل واژه‌هایی شبیه مجنون و عاشق و امثال آن. این درسته که لباس شخصی معصوم نیست، گاهی اشتباه می‌کنه، بعضی مواقع تندروی می‌کنه، ولی این را هم باید در نظر گرفت که چون جماعت لباس شخصی از خودش دفاع نمی‌کنه، همی‌شه محکوم می‌شود. نه این‌که نتواند از خودش دفاع کند، نمی‌خواهد که دفاع کند. همین می‌شود که پلیس، سپاه، ارتش، قوه قضائیه و هرکسی که در این مملکت کار انجام می‌دهد که به هر دلیلی نمی‌خواهد مسئولیت آن را بپذیرد گردنی باریک‌تر از لباس شخصی پیدا نمی‌کند.
زینب هاشم‌زاده
خدا می‌داند حتی برای یک لحظه هم علاقه‌ای به آشوب و درگیری و فتنه نداشته و نداریم، اما به همان دلیل که اول گفتم، نمی‌توانیم از حداقل معیارها و عقایدی که برایمان باقی‌مانده عقب بنشینیم، دعوا و درگیری با هم‌شهری، هم‌محله‌ای و احیاناً دوستان غافل را دوست نداریم، حتی از آن متنفر هم هستیم، ولی فرار هم نمی‌کنیم، ‌می‌مانیم و دفاع می‌کنیم (بازهم دور از هرگونه شعار و شعارزدگی) ، دفاعی جانانه، حالا می‌خواهد طرف مقابلم دستبند سبز داشته باشد یا دور دستش پرچم ایران نقش بسته باشد.
محمد
«ماها موج‌سواریم و هدفمون رسیدن به ساحله، ولی برای این به ساحل‌رسیدن که ساقط‌کردن جمهوری‌اسلامی یا لااقل ساقط‌کردن تمام آخوندهاست، از هر موجی استفاده می‌کنیم، الآن هم بلندترین موج موجود این موضوعه.»
ali

حجم

۶۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۶۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۳۲,۰۰۰
تومان