دانلود و خرید کتاب حقّ‌النّاس آیت‌الله العظمی مظاهری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب حقّ‌النّاس

حقّ النّاس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی نوشته مرجع عالیقدر حضرت آیت‌الله العظمی مظاهری (مدّظلّه‌العالی) است.

تحقیق و پژوهش درباره حق‌الناس همیشه بین دانشمندان رشته‌های مختلف علوم انسانی رواج داشته است.  در دوران معاصر هم، اندیشمندان، با گرایش‌های گوناگون دینی، مذهبی و فکری، پژوهش در این زمینه را رها نکرده‌اند. به‌ویژه حقوق‌دانان، با بهره‌گیری از قوانین رایج و مبانی علم حقوق، اقسام حقوق مردم را از منابع آن استخراج و منتشر ساخته‌اند.

در این میان، دین مبین و انسان‌ساز اسلام، در زمینهٔ تبیین حقوق انسان، در بین همهٔ ادیان و مذاهب پیشتاز بوده و در این خصوص، سخنان مهم و برجسته‌ای برای ارائه دارد.

درباره کتاب حق‌الناس

محور اساسی و اصلی مباحث کتاب پیش رو، آیات نورانی قرآن کریم و روایات شریف اهل‌بیت (ع) است که به‌عنوان دو منبع بدون جایگزین، برای تحقیق در زمینهٔ «حقوق انسان»، مورد توجه و استفاده قرار گرفته است. در این نوشتار، علاوه بر تمسّک به حدود یکصد و پنجاه آیه از قرآن شریف، دست کم چهارصد و سی مرتبه، به سخنان نورانی و روایات ارزشمند معصومین (ع)، با محوریّت «حقّ‌النّاس»، استشهاد شده است. به‌یقین، آیات و روایت استفاده شده در این کتاب، تنها بُرشی از جایگاه برجسته و والای حقّ‌النّاس در تعالیم ثقلین است و نمی‌تواند مبیّن و آشکار کنندهٔ تمام آن جایگاه عظیم باشد.

کتاب حاضر، حاصل دروس اخلاق فقیه اخلاقی، آیت‌الله العظمی مظاهری «مدّظلّه‌العالی» در سال ۱۳۸۹ شمسی است. متن آن درس گفتارها، پس از تنظیم و تحقیق، به شکل حاضر، در شش فصل، تدوین گردیده است.

در فصل اوّل کتاب، «حقوق» از نظر اسلام، به سه قسمِ «حقوق نفس»، «حقوق خالق هستی» و «حقوق مخلوقات» منقسم شده و حقوق مخلوقات، در سه عنوانِ «حقّ طبیعت و محیط زیست»، «حقّ حیوانات» و «حقّ مردم»، تبیین گردیده است.

فصل دوّم، عهده‌دار تبیین جایگاه حقّ‌النّاس در تعالیم قرآن و عترت است. در این راستا، عواقب اخروی و دنیوی تضییع حقوق مردم، بیان شده و برخی از جلوه‌های اهتمام معصومین (ع) و نیز عالمان دینی به رعایت حقّ‌النّاس، حکایت شده است.

در فصل سوّم، تقسیم‌بندی‌های حقوق مردم، به اعتبارهای مختلف بیان گردیده است. از جملهٔ آن تقسیمات، تقسیم به اعتبار ارتباطات انسانی، سن و جنس، دین و مذهب، تعلیم و تعلّم، جایگاه اجتماعی افراد و و نیز به اعتبار مقولهٔ سیاست، می‌باشد.

فصل چهارم، در برگیرندهٔ مراتب حقّ‌النّاس است که در قالب چهار مرتبهٔ «حقّ تکریم و خوش‌رفتاری»، «حقّ خدمت و یاری»، «حقّ دفاع و نجات» و «حقّ منع ظلم و آزار»، از منظر دیگری، به معرّفی حقوق مردم می‌پردازد. در ادامهٔ فصل چهارم، مسألهٔ «سوء استفاده از حق» نیز به‌صورت مختصر، طرح و بررسی شده است. در این راستا، با مروری کوتاه بر قاعدهٔ فقهی «لاضرر»، بر حرمت اضرار به دیگران، تأکید شده است. سپس، «قانون عدل و انصاف» تعریف شده و از آن، به‌عنوان حل‌کنندهٔ بسیاری از مشکلات و مسائل، یاد شده است.

فصل پنجم کتاب، به بیان تفصیلی و مشروح یکی از مهم‌ترین اقسام حقّ‌النّاس، با عناوین «حقّ‌النّاس مالی»، «حقّ‌النّاس آبرویی» و «حقّ‌النّاس فرهنگی» اختصاص دارد؛ و در آن، به ذکر و شرح مصادیقی از انواع حقّ‌النّاس یا انواع ظلم، به حقوق مردم پرداخته شده است.

در فصل ششم، راهکارهای توبه از «حقّ‌الله» و «حقّ‌النّاس» بیان شده و نیز روش جبران تضییع حقوق، نشان داده شده است.

 خواندن کتاب حق‌الناس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

پژوهشگران حقوق اسلامی و علاقه‌مندان به مسایل حقوقی و اخلاقی اسلامی

جملاتی از کتاب حق الناس

از نظر اسلام، هر انسانی نسبت به آنچه به نحو مشروع به‌دست می‌آورد، مالکیّت دارد. به تعبیر روشن‌تر، مالکیّت فردی و خصوصی اشخاص، از دیدگاه دین اسلام، محترم دانسته شده و امضاء گردیده است.

اساساً «مالکیت فردی» از دیدگاه دین اسلام و نیز سایر ادیان الهی، یک امر ضروری و بدیهی است. قرآن کریم در چند آیه، مالکیت شخصی را امری مسلّم دانسته و بدون نیاز به اثبات، صرفاً به‌عنوان یک امر حتمی، به بیان آن پرداخته است. در برخی آیات نیز با صراحت، امضای مالکیت فردی را گوشزد می‌کند. مثلاً در آیه‌ای، بهرهٔ کار هرکس و اموالی که زن یا مرد به‌دست می‌آورند را متعلّق به خود آنها می‌داند:

(لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اکتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اکتَسَبْنَ) 

مالکیّت شخصی افراد، در روایات نیز به رسمیّت شناخته شده و بر حرمت تصرّف آن تأکید گردیده است. از جمله در روایتی از حضرت ولیّ عصر (عج) می‌خوانیم:

«فَلَا یحِلُ لِأَحَدٍ أَنْ یتَصَرَّفَ فِی مَالِ غَیرِهِ بِغَیرِ إِذْنِهِ»

بر این اساس، تصرف در مال دیگران، بدون اذن، برای احدی جایز نیست. حتی نزدیک‌ترینِ افراد، نظیر زن و شوهر، حقّ ندارند بدون اجازه، در مال شخصی یکدیگر تصرّف کنند.

از این گذشته، در برخی روایات، حرمت اموال مردم، مثل حرمت خون آنها شمرده شده است. امام باقر (ع) از قول رسول خدا (ص) در خصوص حرمت مال مؤمن می‌فرمایند:

«حُرْمَةُ مَالِهِ کحُرْمَةِ دَمِهِ»

نبیّ اکرم (ص) برای جان و مال آدمیان اهمیّت و احترام ویژه‌ای قائل بودند. امام صادق (ع) در روایتی می‌فرمایند: در سفر حجةالوداع، بعد از پایان مناسک حج، رسول خدا (ص) در سرزمین منا توقف کرده، فرمودند: ای مردم! به سخنم گوش فرا دهید و آن را دریابید که شاید پس از این سال، شما را در این مکان دیدار نکنم. سپس خطاب به مردم فرمودند: ای مردم! کدام روز حرمت بیشتری دارد؟ همه گفتند: همین امروز. فرمودند: حرمت کدام ماه بیشتر است؟ مردم پاسخ دادند: همین ماه. فرمودند: کدام شهر حرمت بزرگ‌تری دارد؟ حاضرین گفتند: همین شهر.



نظرات کاربران

گمنام۶۸
۱۳۹۹/۰۶/۲۰

کلا کتابای استاد مظاهری، قابل استفاده است

زهرا
۱۴۰۰/۰۱/۱۴

عالی

behrad abbasi
۱۴۰۲/۱۲/۱۵

کتاب مفاتیح الحیات رو به عنوان مکمل این کتاب پیشنهاد میکنم

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۶)
اتلاف عمر و وقت انسان‌ها، یکی از مصادیق حقّ‌النّاس فرهنگی است. گذران عمر و زندگی، با اعمال لغو و بیهوده، مسئولیّت‌آور است و در قیامت مؤاخذه دارد. قرآن کریم در ابتدای سورهٔ مؤمنون و در توصیف و بیان ویژگی‌های مؤمنان، می‌فرماید: (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ، قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ، الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ، وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ) مؤمن و رستگار، آنست که نماز با حضور قلب و با رعایت ادب، نماز می‌خواند و نیز، از لغو و بیهوده، اعراض دارد.
مصطفی
قرآن کریم، یأس و ناامیدی از رحمت خداوند را در حدّ کفر دانسته است: (وَ لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ) هرچه گناه انسان، بزرگ و فراوان باشد، حق ندارد از از بخشش و چشم‌پوشی پروردگار متعال ناامید گردد؛ چراکه رحمت و عفو خداوند، از گناه او بزرگ‌تر است و خدای تبارک و تعالی وعدهٔ حتمی داده است که گناهان را می‌بخشاید
Seyed_hadi62
کم‌فروشی معلّم‌ها و اساتید در تعلیم و تعلّم، یک مثال از «حقّ‌النّاس فرهنگی» است
fafa
«حقّ‌النّاس»، به‌معنای «حقّ مردم» نیز، اصطلاحی است که معمولاً در نقطهٔ مقابل «حقّ‌الله» به‌کار می‌رود؛ یعنی همان‌طور که خداوند متعال، حقوقی دارد که باید توسّط بندگان مراعات گردد، آدمیان نیز نسبت به همدیگر حقوقی دارند و رعایت و به‌جا آوردن آن حقوق، واجب و لازم است؛ با این تفاوت که حقوق مردم نسبت به یکدیگر، متقابل است، ولی حقوق خداوند با بندگان، متقابل نیست. از امیرالمؤمنین (ع) چنین روایت شده است که: «هیچ‌کس بر دیگری حقّی نخواهد داشت، مگر آنکه آن دیگری نیز بر او حق دارد و حقّی از دیگری بر عهدهٔ کسی نیست، جز اینکه برای او بر گردن وی حقّی است؛ و آنکه به دیگران حقّی ثابت دارد، بدون اینکه آنها بر وی حق داشته باشند، تنها خداوند سبحان است، نه غیر او؛ چراکه بر بندگان تسلّط و احاطه دارد و عدالتش در تمام امور نمایان است.»
مصطفی
انسان نسبت به خودش سلسله وظایفی دارد که حقّ نفس نامیده می‌شود. از آنجا که مهم‌ترین هدف از خلقت انسان، نیل او به مقام بندگی و عبودیّت خداوند و نیز آدم‌شدن و رسیدن به لقای الهی است، وظیفه دارد تمام تلاش خود را در راستای تأمین هدف خلقت به‌کار گیرد. قرآن کریم می‌فرماید: انسان همواره در حرکت به سوی پروردگار هستی است تا به مقام لقاء دست یابد: (یا أَیهَا الْإِنْسانُ إِنَّک کادِحٌ إِلی رَبِّک کدْحاً فَمُلاقیهِ) پس یکی از حقوق نفس، حرکت به سوی خدا و رسیدن به کمال است.
مصطفی
ورشکسته‌ترین افراد در روز قیامت پدر و مادری هستند که باید به خاطر اولاد به جهنّم روند. گاهی در تربیت و مواظبت اخلاقی کوتاهی کرده‌اند و گاهی با غذای حرام، باعث انحراف و گمراهی اهل خانه شده‌اند. قرآن می‌فرماید: چقدر آنها ورشکسته و بدبخت هستند که برای اولاد به جهنّم می‌روند
کاربری ۱۳۴۳۲

حجم

۳۰۳٫۵ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۳۱۰ صفحه

حجم

۳۰۳٫۵ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۳۱۰ صفحه

قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان