کتاب از ایده‌های قدیمی می‌ترسم

کتاب از ایده‌های قدیمی می‌ترسم پر است از حرف – ایده‌های جان کیج در باب عشق، زندگی و هنر که علی قنبری آنها را گردآوری کرده است.

کتاب حاضر شامل حرف ایده‌ها، نقل قول‌های پراکنده و مصاحبه‌‌های جان کیج است.

درباره جان کیج

جان میلتون کیج آهنگساز، نظریه پرداز موسیقی و فیلسوف آمریکایی و از پیشروان «عدم قطعیت در موسیقی»، موسیقی الکتروآکوستیک و استفاده غیراستاندارد از سازهای موسیقایی و از چهره‌های آوانگارد پس از جنگ بود.

منتقدین او را به عنوان یکی از موثرترین آهنگسازان قرن بیستم تحسین کرده‌اند. او همچنین یکی از توسعه‌دهندگان رقص مدرن بواسطه همکاری‌هایش با «مرس کانینگهام» بوده است.

خواندن کتاب از ایده‌های قدیمی می‌ترسم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب‌ها نه تنها برای علاقه‌مندان به فرهنگ و ادبیات، بلکه برای همه کسانی که به دنبال شناخت تجربه‌ای متفاوت از زندگی و درک کردن هستند مفید و موثر است.

جملاتی از کتاب از ایده‌های قدیمی می‌ترسم

خانهٔ سالمندان را با مهدکودک‌ها ترکیب کن. بسیار پیر را با بسیار جوان با هم بیاور: آنها به یکدیگر علاقمندند.

*

گای نیرینگ به ما گفت که این ایدهٔ خوبی است که وقتی قارچ می‌چینیم هدف و مقصدی هم داشته باشیم، برای مثال یک آبشار، و به آنجا که رسیدیم، راه را دوباره برگردیم. به هر حال، وقتی که ما مجبور شدیم برویم و همان راه را برگردیم، موقع برگشت متوجه شدیم که قارچ‌هایی هستند که ما به آنها توجه نکرده‌ایم.

*

با توجه به مدارس امروزی، بهتر است که اصلا مدرسه‌ای نداشته باشیم. تشویق، بجای ترساندن، بچه‌ها می‌توانند قبل از چهارسالگی چند زبان یاد بگیرند، و در آن سن سرگرم خلاقیت در زبان خودشان بشوند.

*

چرا بچه‌ها نام ماه‌ها را یادگرفته‌اند و این که دوازده ماه وجود دارد، نپرسید چرا نهمین، هفتمین نامیده می‌شود (سپتامبر)، دهمین، هشتمین نامیده می‌شود (اکتبر)، یازدهمین، نهمین نامیده می‌شود (نوامبر)، دوازدهمین، دهمین (دسامبر)؟

*

خواب آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم. خواب موجد یک فضای تهی در ماست که دیر یا زود بواسطه آن انرژی‌ها جاری می‌شوند.

*

در جنگل‌های ما

قطعه الهی است

و قلب او را به تپش وا می‌دارد

وحشی و اهلی یکی هستند.

چه صدای خوشمزه‌ای.

*

نحو، مثل حکومت، فقط می تواند مطیع سازد. بنابراین مورد استفاده نیست بجز وقتی که چیز مشخصی برای امر کردن دارید نظیر: برو برای من یک دسته هویج بخر.

*

من لباس‌هایی را که برای چیدن قارچ می‌پوشم به ندرت به خشکشویی می‌دهم. آنها مجموعه‌ای از بوها را شکل می‌دهند که من هنگام گردش در جنگل تولید و گرد آورده‌ام. من متوجه هستم نه فقط سگ‌ها بلکه گربه‌ها هم حظ می‌کنند.