ساتی گفت: وقتی جوان بودم، مردم به من گفتند؛ وقتی پنجاه ساله شوی میبینی. حالا من پنجاه سالهام، چیزی ندیدهام.
bfs
چیزی به مثابه یک فضای خالی یا زمان خالی وجود ندارد. همیشه چیزی برای دیدن وجود دارد، چیزی برای شنیدن. در واقع، اینکه ما سعی کنیم یک سکوت ایجاد شود، نمیتوانیم.
bfs
هنرمندان دربارهٔ آزادی زیاد حرف میزنند، و عبارت «آزاد همچون یک پرنده» را به کار میبرند. یک روز مورتون فلدمن به یک پارک رفت و زمانی را صرف تماشای این دوستان بالدار کرد. وقتی برگشت، گفت: «میدونی، اونها آزاد نبودند: اونها بخاطر یه تیکه غذا میجنگیدند.»
bfs
بعد از دو سال که محصل او بودم، شوئنبرگ گفت: «برای نوشتن موسیقی، تو باید حسی از هارمونی داشته باشی.» من به او توضیح دادم که من حسی نسبت به هارمونی ندارم. و بعد او گفت که من همیشه با یک مانع روبرو خواهم شد، که این طور خواهد بود گرچه من به دیواری برخوردم که نتوانستم از آن بگذرم. من گفتم: «در آن صورت من زندگیام را صرف کوبیدن سرم به آن دیوار خواهم کرد.
bfs
هدف هنر برای هشیاری و آرامش ذهن است بنابراین مطابق است با هر آنچه اتفاق میافتد.
bfs
هدف هنر برای هشیاری و آرامش ذهن است بنابراین مطابق است با هر آنچه اتفاق میافتد.
bfs