دانلود و خرید کتاب دروازه‌های غربی مجتبی مهدیخانی
تصویر جلد کتاب دروازه‌های غربی

کتاب دروازه‌های غربی

انتشارات:انتشارات صریر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دروازه‌های غربی

کتاب دروازه‌های غربی، نگاهی به حماسه مقاومت مردمی گیلان غرب در زمان جنگ بین ایران و عراق و هشت سال دفاع مقدس می‌باشد. مجتبی مهدیخانی این کتاب را نوشته و انتشارات صریر آن را منتشر کرده است.

درباره‌ی کتاب دروازه‌های غربی

کتاب دروازه‌های غربی، نگاهی به حماسه مقاومت مردمی گیلان غرب در طول هشت سال دفاع مقدس است. مجتبی مهدیخانی تلاش کرده تا با نوشتن این اثر ادای دینی به دوستان شهید و همرزمش کرده باشد. 

کتاب دروازه‌های غربی شامل دو بخش است. بخش عمده آن مطالبی است که نگارنده به صورت خود نوشت تدوین کرده و بخش دیگر خاطرات تعدادی از مردم و مدافعان است؛ که به صورت تحقیق میدانی و به شیوه مصاحبه گرد آمده است. همچنین کتاب دارای پیوست، تصاویر، و اسناد مرتبط با متن است. عکس‌ها متناسب با سال‌های ۱۳۵۸، ۱۳۵۹ انتخاب شدند و اغلب متعلق به کسانی است که نامشان در کتاب آمده است.

کتاب دروازه‌های غربی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب دروازه‌های غربی برای دوست‌داران مطالعه‌ی خاطرات دفاع مقدس و رزمندگان و شهدا جذاب است. این کتاب همچنین برای کسانی که دوست دارند درباره‌ی جنگ، اطلاعاتی تاریخی به دست بیاورند نیز، خواندنی و مفید می‌باشد. 

جملاتی از کتاب دروازه‌های غربی

در ورودی شهر، ساختمانی دولتی با نمای سنگ سفید و محوطه‌ای بدون دیوار وجود داشت. پاسداران انقلاب فعالیتشان را در آن مکان آغاز کردند. پاسداران افتخاری نیز که از جوانان انقلابی، دانش‌آموزان، کارمندان، بازاریان، و سایر اقشار جامعه بودند نگهبانی و گشت زدن در سطح منطقه را در کنار پاسداران با شوقی وصف‌ناپذیر انجام می‌دادند. گیلان‌غرب از مناطقی بود که از حضور و فعالیت مسلحانهٔ گروه‌های ضد انقلاب در آن نشانی نبود؛ اما شرایط در همه‌جای کشور حساس بود و هوشیاری و آمادگی ضرورت داشت.

در آن دوران دانش‌آموز سال سوم دبیرستان بودم و به عنوان پاسدار افتخاری با سپاه گیلان‌غرب همکاری می‌کردم. یک شب، اسلحه به دست، در پشت‌بام ساختمان سپاه مشغول نگهبانی بودم که شهید علی‌اکرم پرماه برای سرکشی آمد. سلام کرد و جویای وضعیت شد. بعد با آرامش گفت: «اسلحه‌ات را بده تا نحوهٔ صحیحِ در دست گرفتن آن را به تو یاد بدهم.» اسلحه‌ام را، که یک قبضه ژـ ۳ بود، به او دادم. بند اسلحه را آزاد کرد و به گردن انداخت. سپس دست راستش را روی دسته قبضه طپانچه ای شکل سلاح قرار داد و دست چپ را زیر لوله گذاشت و چرخید و گفت: «این‌طور بر اسلحه مسلط و آمادهٔ دفاع و تیراندازی می‌شوی.» و این اولین آموزش عملی من درباره نحوه به‌کارگیری اسلحه بود...

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۹۹۸٫۳ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۹۹۸٫۳ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۶,۵۰۰
تومان