دانلود و خرید کتاب آموزگار نوآوری توماس مک‌کراو ترجمه ابراهیم سوزنچی کاشانی

معرفی کتاب آموزگار نوآوری

معرفی کتاب آموزگار نوآوری

توماس مک کراو زندگی‌نامه جوزف شومپیتر را در قالب کتاب آموزگار نوآوری به رشته تحریر درآورده و به تحلیل تحولات فکری این اقتصاددان بزرگ قرن بیستم پرداخته است. ابراهیم سوزنچی کاشانی، محمدرضا عطارپور، محسن خوش سیرت، علی فاطمی و کیارش فرتاش نیز بازگردانی این کتاب به فارسی را به عهده گرفته‌اند.

درباره کتاب آموزگار نوآوری

مک کراو زندگی و تفکرات شومپیتر را در دوره‌های مختلف زندگی به تحریر آورده است. این نویسنده اعتقاد دارد جوزف شومپیتر را می‌توان بزرگ‌ترین شارح نظام سرمایه‌داری در قرن بیستم دانست. او برای نخستین بار از مفاهیمی چون نوآوری، کارآفرینی، استراتژی کسب‌وکار و تخریب خلاقانه سخن گفت. این چهره بزرگ اقتصادی درخصوص نحوه تغییر نظام اقتصادی و نیل به رشد و توسعه، تلاش بسیاری کرد؛ جالب آنکه در این میان از نظرات جامعه‌شناسی و تاریخی نیز بهره گرفت. هرچند که شومپیتر در زمان حیات خود شهرت چندانی نیافت اما در حال حاضر اقتصاددانان از او با عنوان نظریه‌پرداز بلند مدت یاد می‌کنند. مدارس کسب‌وکار نیز شومپیتر را صاحب روش‌های نوآوری، کارآفرینی و استراتژی کسب‌وکار می‌دانند.

خواندن کتاب آموزگار نوآوری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب برای علاقمندان و فعالان حوزه‌های اقتصاد و کارآفرینی ضروری است.

جملاتی از کتاب آموزگار نوآوری

شومپیتر در سال ۱۹۰۱ وارد دانشگاه وین شد. در آن زمان فکر می‌کرد که می‌تواند در هنر یا موسیقی مشهور شود و بتواند توجه افراد بسیاری را به خود جلب کند. اما با گذشت زمان، توجهش به این موضوع جلب شد که سرمایه‌داری چگونه درحال تغییر جهان است؟ تغییری که او روزانه شاهدش بود. او رفته‌رفته به متفکری تبدیل شد که در نوع خود بی‌بدیل بود. پل ساموئلسن، شاگرد وی در دانشگاه هاروارد و برنده جایزه نوبل، می‌گوید که شومپیتر شخصیتی پرتلاش بود و سعی می‌کرد همیشه بهترین باشد و در همه‌جا بالاترین رتبه را داشته باشد.

بزرگان مکتب اتریش
رندال جی. هولکام
اصول جامعه شناسی اقتصادی
ریچارد سوئدبرگ
ریاضیات مقدماتی نظریه بازی
مهدی‌رضا درویش‌زاده
طبقه تن‌پرور
تورستین وبلن
چرا اقتصاد فرو می‌ریزد؟: به سوی نظریه‌ای عمومی درباره علت افول اقتصادی کشورها
جوزف استیگلیتز
تصور عصر پساتوسعه
امانوئل والرشتاین
چالش های اقتصاد ایران (تقابل دیدگاه های رقیب)
حمید ابریشمی
زیبایی‌شناسی علم اقتصاد
علیرضا رحیمی بروجردی
چهار اصل اجرای استراتژی
کریس مک‌چزنی
بازار آری، کاپیتالیسم نه: آنارشیسم فردگرا در برابر مدیران، نابرابری‌ها، قدرت شرکت‌‌ها و فقر ساختاری
گری چارتیه
به سوی صنعت ۴.۰
کلاوس شواب
عقلانیت «نابه‌روال»
محسن رنانی
بانکدار جهانی؛ درس‌های رهبری از خطوط مقدم سرمایه‌گذاری جهانی
ویلیام آر. رودز
اقتصاد و آرمان‌شهر
جفری مارتین هاجسن
اندیشه آزادی: نگاهی از منظر اقتصاد سیاسی به تجربۀ ایران معاصر
محمد طبیبیان
روش‌های تحقیق کیفی در علوم ارتباطات
تامس لیندف
سرمایه و ساختار آن
لودویگ لاخمان
سرمایه داری
جفری اینگام
بازار و دولت در ایران
آرنگ کشاورزیان
ادبیات و اقتصاد آزادی: نظم خودجوش فرهنگ
سلما رضوان‌جو
نظری برای کتاب ثبت نشده است
. رأی‌دهندگان اغلب «قضاوت‌کنندگان بدی برای منافع بلندمدت خود هستند، به همین علت تنها وعده‌های کوتاه‌مدت سیاسی و عقلانیت کوتاه‌مدت، که به روشی تأثیرگذاری بیان می‌شود، مطرح است».
laissez faire
باتوجه به قدرت سیاسی زیاد شرکت‌های بزرگ، او معتقد بود که وضع مقررات اساساً کارکرد دولت‌هاست و به بخش خصوصی مربوط نیست ولی، همان‌طور که در بسیاری از نوشته‌های خود اشاره کرده است، این مسئله مستلزم وجود کارمندان دولتی باهوش است که موتور سرمایه‌داری را بادقت تنظیم کنند تا مبادا کارآفرینی نابود شود.
کاربر ۱۳۶۳۴۶۱
بااین‌حال، ظهور سرمایه‌داری و به‌ویژه کسب‌وکارهای بزرگ، علاوه‌بر اربابان و پادشاهان، بسیاری از بازرگانان و تولیدکنندگان کوچک را تضعیف کرد. این دستاوردی بی‌اهمیت نبود. صاحبان و مدیران بنگاه‌های کوچک و متوسط، به‌علت تعداد زیادشان، نفوذ سیاسی و اجتماعی مؤثری داشتند. بنگاه‌های بزرگی که در برخی موارد جای آن‌ها را می‌گرفتند، این روحیهٔ مالکیتی را نداشتند ـ توانایی و حق مالکیتی که فرد داشت موجب خشنودی‌اش از سرمایه‌گذاری می‌شد. در سرمایه‌داری مدرن داشتن سهم در عوض دارایی‌های محسوس «زندگی را از ایدهٔ مالکیت خارج می‌کند» و اگر این روند همچنان طول بکشد، «کسی باقی نخواهد ماند» که از ارزش‌های بورژوازی با قدرت و عزم راسخ دفاع کند. همچنین، کسب‌وکارهای بزرگ نمی‌توانند از کارگرانشان همان میزان وفاداری را انتظار داشته باشند که از مالکان و شرکایشان انتظار دارند. کارمندان پیشرفت اقتصادی را به‌خاطر دستمزدهایشان می‌خواهند، اما به موفقیت شرکت‌هایشان یا کلاً به نظام سرمایه‌داری دل‌بستگی عاطفی بسیار کمی دارند. آن‌ها، به‌مثابهٔ دندانه‌های قابل‌تعویض در چرخ بزرگ کارآفرینی، شخصاً احساس ناامنی می‌کنند.
laissez faire
«بورژوازی (طبقهٔ پول‌دار) ازنظر سیاسی درمانده و ناتوان است؛ نه‌تنها نمی‌تواند ملت خود را راهبری کند، حتی توان مراقبت از منافع طبقهٔ خود را نیز ندارد».
laissez faire
در غیاب تغییر «جامعهٔ سرمایه‌داری وجود ندارد». اگر موتور سرمایه‌داری از حرکت بازایستد، نظام اقتصادی از هم می‌پاشد و نوآوری کلیدِ شروع به کار این موتور و بقای آن است. «بدون نوآوری، هیچ کارآفرینی، هیچ دستاورد کارآفرینانه‌ای، هیچ بازگشت سرمایه‌ای و هیچ نیروی محرکه‌ای وجود نخواهد داشت. جَوِّ انقلاب‌های صنعتی (جَوِّ پیشرفت) تنها جَوّی است که سرمایه‌داری در آن می‌تواند به بقای خود ادامه دهد». ازاین‌رو، باید تغییر مستمری وجود داشته باشد که از درون ایجاد شود. شومپیتر این‌طور نتیجه می‌گیرد که «از این منظر، عبارت سرمایه‌داری باثبات ذاتاً یک تناقض است».
laissez faire

حجم

۴۷۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۴۷۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان