دانلود و خرید کتاب دینداری خوب صدیق قطبی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب دینداری خوب اثر صدیق قطبی

کتاب دینداری خوب

نویسنده:صدیق قطبی
انتشارات:انتشارات اریش
امتیاز:
۵.۰از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دینداری خوب

«دین بیش از آنکه دانش باشد، بینش است. بیش از آنکه آرا و اقوال باشد، روحیات و احوال است. بیش از آنکه شناخت‌های تازه باشد، احوال تازه است.» کتاب «دینداری خوب» نوشته صدیق قطبی یک کتاب متفاوت درباره دینداری است. قطبی در این اثر به دینداری به عنوان روزنه‌ای رو به افق‌های تاره نگاه می‌کند، نه بستن دریچه‌ای که ما را از چیزی محروم کند. او می‌گوید دین مثل پنجره‌ای است که آن را باز می‌کنیم بدون این که مجبور باشیم پنجره‌های دیگر را ببندیم و خود را از مناظر زیبای پشت آنها محروم کنیم. «وقتی سراغ دین می‌رویم به قصد کشف و گشایش دریچه‌های تازه برویم و نه بستن و قفل کردن پنجره‌های دیگر. خیلی‌ها از دین، دیوار می‌سازند؛ اما چه بهتر است که از دین، دریچه بسازیم. بستگی به خواست شما دارد. اگر دین را به‌مثابه روزنه ببینیم، خودمان را از روزنه‌های دیگری همچون هنر و فلسفه مستغنی نخواهیم دید.» او در این کتاب شما را با دنیای دینداری آشناتر می‌کند و شاید خیلی‌ها را با دین آشتی دهد. زیرا پذیرش دین را به معنای نفی، رد یا بی‌نیازی از فلسفه و هنر و علوم دیگر معرفی نمی‌کند، بلکه در کنار آنها به دین می پردازد: «آغشته به فلسفه و هنر که شدی، اگر دیندار بمانی، دینداری‌ات به جهت ورزه‌های فلسفی تو، تا حدّ ممکن خردمندانه، خرافه‌گریز و تجربه‌گرا خواهد بود، و از جهت هنردوستی و زیبایی‌جویی‌ات، تا حدّ ممکن جمال‌شناسانه، عُرفایی و آمیخته با آشتی و دوستی؛ و مجموعاً دینداری برای تو می‌شود رهیافتی معنابخش، به‌منظور تجربهٔ ابعاد دیگری از هستی. بالا رفتن؛ یا اگرنه، پهنا گرفتن. فلسفه و هنر دین تو را، تا جای ممکن، خردمندانه، انسان‌مدار و زیباآیین خواهند کرد. فلسفه و هنر پادزهرهای فرهنگیِ بنیادگرایی و خشونت‌گستری دینی هستند.» صدیق قطبی در این کتاب جذاب نگاهی نو به دینداری و دینداری خوب دارد. نگاهی لطیف و مولوی‌وار که شما را در دنیای زیبایش غرق می‌کند تا به بینشی تازه و کمال‌یافته از دین برسید و در دانسته‌ها و آنچه تابه‌حال از دین ودینداری فهمیده‌اید تجدیدنظر کنید.
دیدار با آقای آبی (سیری درجهان کریستین بوبن و سهراب سپهری)
صدیق قطبی
شرح آن الف
محمد بن علی شمس تبریزی
فصوص‌الحکم و نقش‌الفصوص
حیدر شجاعی
فصوص الحکم و مکتب ابن عربی (شرح فصوص الحکم)
ابوالعلا عفیفی
مکاشفات مایستر اکهارت
مایستر اکهارت
توحید ذات و تجلی اسماء
مدرسه دانشجویی قرآن و عترت علیهم‌السلام دانشگاه تهران
عرفان شرقی
غلامحسین ابراهیمی دینانی
انسان، فلسفه، عرفان
محمدرضا سرگلزایی
غزلیات شمس تبریز؛ جلد دوم
مولانا جلال‌الدین محمد بلخی مولوی
انسان کامل در نگاه عطار
بهجت‌السادات حجازی
چشیدن طعم وقت
محمدرضا شفیعی کدکنی
سیصد و شصت و پنج روز در صحبت حافظ
حسین الهی قمشه‌ای
کوی نومیدی مرو امیدهاست
حسین الهی قمشه‌ای
در جستجوی آینه (مقالات شمس تبریزی)
محمد بن علی شمس تبریزی
عقل سرخ
تقی پورنامداریان
والدن
هنری دیوید ثورو
سه فلسفه‌ی زندگی
پیتر کریفت
دینداری هنرمندانه؛ سوره‌های طه، عنکبوت، روم، سجده، لقمان
مدرسه دانشجویی قرآن و عترت علیهم‌السلام دانشگاه تهران
تبسم نور
صدیق قطبی
قلب قرآن
سیدمحمدصدیق قطبی‌راد

نظرات کاربران

الی
۱۳۹۸/۱۱/۲۹

این کتاب فوق العاده تر از عالیه

mabad
۱۴۰۰/۰۵/۰۳

نگاه آقای قطبی ، نگاهی لطیف و عرفانی به دین است.بنده شخصا این نگاه را می پسندم.نکات بسیاری آموختم و نکات قابل تامل بسیاری در کتاب یافتم.کاش همه ی ما از چنین پنجره ای به دین و دین ورزی نگاه

- بیشتر
سلیمانیه
۱۴۰۰/۰۵/۱۲

بسیار روان و زیبا بود.خیلی لذت بردم.بی نظیر بود.

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۳۵)
یکی از اوصاف ستودنی پیامبر اسلام که در قرآن ذکرشده، این است که وقتی کسی حرف می‌زد، «سراپا گوش» می‌شد: «وَمِنْهُمُ الَّذِینَ یؤْذُونَ النَّبِی وَیقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیرٍ لَّکمْ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَیؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ آمَنُوا مِنکمْ»(توبه: ۶۱)؛ و از آنان کسانی‌اند که پیامبر را می‌آزارند و می‌گویند: او (سراپا) گوش است -شنوای سخن هر کسی است ـ بگو: گوشِ نیکوست برای شما، به خدا ایمان دارد و مؤمنان را باور می‌ارد ـ سخن و مشورت ایشان را با خوش‌گمانی پذیراست- و رحمتی است برای کسانی از شما که ایمان آورده‌اند...
کیارش
آغشته به فلسفه و هنر که شدی، اگر دیندار بمانی، دینداری‌ات به جهت ورزه‌های فلسفی تو، تا حدّ ممکن خردمندانه، خرافه‌گریز و تجربه‌گرا خواهد بود، و از جهت هنردوستی و زیبایی‌جویی‌ات، تا حدّ ممکن جمال‌شناسانه، عُرفایی و آمیخته با آشتی و دوستی؛ و مجموعاً دینداری برای تو می‌شود رهیافتی معنابخش، به‌منظور تجربهٔ ابعاد دیگری از هستی. بالا رفتن؛ یا اگرنه، پهنا گرفتن. فلسفه و هنر دین تو را، تا جای ممکن، خردمندانه، انسان‌مدار و زیباآیین خواهند کرد. فلسفه و هنر پادزهرهای فرهنگیِ بنیادگرایی و خشونت‌گستری دینی هستند.
Ghazalsdi
اگر دین را به‌مثابه روزنه ببینیم، خودمان را از روزنه‌های دیگری همچون هنر و فلسفه مستغنی نخواهیم دید. فلسفه دست‌هایت را از جزمیت‌های یقین‌نُما خالی می‌کند. هنر و ادبیات دست‌های خالی‌شده‌ات را پُر می‌کنند.
Ghazalsdi
فلسفه به تو خواهد آموخت که زیر پای عقایدت آن‌قدر قرص و محکم نیست، که این‌همه پُرحمیّت و ملتهب، روزگارت را به دفاع از آنها سپری می‌کنی. فلسفه به تو می‌آموزد که خود را با باورهایت هم‌هویت نکنی. به باورهایت گره نزنی و به جای آنکه نگران از دست رفتن عقایدت باشی، بپایی که مبادا در جست‌وجوی حقیقت، از انصاف و بی‌طرفی و راستی غفلت کنی. به سیر درست و رهایی‌بخش بیندیشی و نه نگهبانی از مقصدی که اکنونِ توست.
Ghazalsdi
دعا می‌کند که از «او» دور نیفتد و جدا نگردد. چرا که می‌داند جداماندگی از او، ورشکستگی است و همراهی او، بهشت: هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک / گَرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
الی
«راه تو به هر روش که گویند خوش است»؛
عبدالوهاب
(۵) فَکیفَ لی بِتَحْصیلِ الشُّکرِ، وَ شُکری اِیاک یفْتَقِرُ اِلی شُکرٍ، فَکلَّما قُلْتُ لَک الْحَمْدُ، وَجَبَ عَلَی لِذلِک اَنْ اَقُولَ لَک الْحَمْدُ (مناجات الشاکرین). «من چگونه حق شکر را ادا کنم، درحالی‌که شکرگزاری‌ام از تو، خود نیازمند شکرگزاری دیگری است و هربار که بگویم: ستایش تو را است، ملزم می‌شود که به این خاطر باز بگویم: ستایش تو را است».
الی
محمد مصطفی می‌گوید وقتی انسانی بیمار است، گویی خداست که بیمار است: «پروردگار در روز قیامت می‌گوید: ای فرزند آدم، بیمار شدم و به عیادتم نیامدی. (آدمی) می‌گوید: پروردگار من! چگونه به عیادت تو آیم حال آن که تو خداوندگار جهانیانی؟ می‌گوید: آیا ندانستی که بنده‌ام بیمار است و به عیادتش نرفتی، آیا ندانستی که اگر به عیادت او می‌رفتی، مرا نزد وی می‌یافتی؟ ای فرزند آدم! از تو طعام طلبیدم و مرا ندادی! (آدمی) می‌گوید: پروردگار من! چگونه تو را طعام دهم، حال آنکه تو پروردگار جهانیانی؟ می‌گوید: آیا به یاد نداری که بنده‌ام از تو طعام طلبید و تو او را طعام ندادی
Ghazalsdi
در حضور جلیل خداوند، باید آرزوهای بزرگ آورد. چه آرزو، خواسته و حاجتی بزرگ‌تر از محبت. گرانسنگ‌تر از اینکه فیض محبت او در ما جاگیر شود و دل ما لبالب شود از محبت او، محبت دوستان او و محبت هر آنچه ما را به او نزدیک می‌کند. محبت و دیگر هیچ.
الی
ادیان حامل ما هستند و نه محمول ما. بناست خاصیت رسانایی و دستگیری داشته باشند. بناست سبکسارمان کنند و نه سنگین‌بار. مولانا می‌گفت نگاه ما به دانش و معرفت هم چنین نگاهی باید باشد. علم حمّال اهل دل است و محمول اهل تن. حرکت صاحبدلان را تسریع می‌کند، اما با سنگین کردن شانه‌های اهل ظاهر، سیر آنها را کُند خواهد کرد. علم‌های اهل دل حمّالشان علم‌های اهل تن احمالشان علم چون بر دل زند یاری شود علم چون بر تن زند باری شود (مثنوی: دفتر اول)
الی

حجم

۱۴۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۴ صفحه

حجم

۱۴۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۴ صفحه

قیمت:
۲۵,۵۰۰
تومان