کتاب هر روز
نویسنده:دیوید لویتان
مترجم:فاطمه جابیک
انتشارات:انتشارات میلکان
دستهبندی:
امتیاز:
از ۱۸۶ رأیخواندن نظرات
۴٫۱
(۱۸۶)
خواندن نظراتمعرفی کتاب هر روز
«هر روز» رمانی خارقالعاده از دیوید لویتان، نویسنده توانای آمریکایی است. این داستان درباره روح یا وجودی ۱۶ ساله است که هر روز در بدن نوجوانی جدید از خواب بیدار میشود. یک روز پسری سرکش است، روز دیگری دختری در جست جوی عشق، روز بعد یک خدمتکار که غیر قانونی کار میکند چون به سن کار نرسیده و روز بعد دختری که مشکلی روانی و رفتاری دارد. داستان به گونهای آغاز میشود که ما از روز پنجهزار و نهصدونود چهارم واردش میشویم و چهل روز را با این روح یا با این چهل شخصیت نوجوان و مشکلاتشان همراهی میکنیم. جالبترین بخش داستان این جا است که قهرمان ما عاشق میشود. عاشق دوست دختر جاستین، پسری که در همان روز پنجهزارو نهصدو نود چهارم در بدنش بیدار شده بود. نام دخترک، ریانن است و تنها او ماجرای زندگی قهرمان داستان را میفهمد:
«اینکه عاشق شوید یک چیز است؛ اینکه حس کنید کس دیگری هم عاشقتان میشود و در برابر این عشق احساس مسئولیت کنید، چیز دیگری است.
هیچ راهی برای ماندن من در این بدن نیست. اگر نخوابم هم بههرحال جابهجایی اتفاق میافتد. قبلاً فکر میکردم که اگر همهٔ شب بیدار بمانم، میتوانم همینجایی که هستم بمانم؛ ولی برعکس، مرا از بدنی که داشتم، بیرون کشیدند. تصور کنید که بیرون کشیدهشدن از جسم چه حسی دارد؛ دقیقاً همان حس را داشت. تکتک اعصاب بدن، موقع آن جدایی احساس درد میکرد و بعد نوبت دردِ ورود به بدنی دیگر بود. از آن بهبعد هر شب میخوابم. جنگیدن با آن فایدهای ندارد.»
داستان لویتان، داستانی خلاقانه، بینظیر و به شکل دردآوری صادقانه است. او در این داستان معضلات پیچیده و گیجکننده و سخت دوران نوجوانی به ویژه عشق را بررسی کرده است مشکلاتی مانند حس ازخودبیگانگی، گم کردن جایگاه اجتماعی و خانوادگی، بحران هویت، انزوا و عشق که زیباترین اتفاق در زندگی هر نوجوانی است.
لویتان در این اثر با جملات و برداشتهای هوشمندانهاش با شما ارتباط برقرار میکند و نمیگذارد لحظهای این حال خوب را رها کنید. لویتان برای این اثر جایزه ادبی لوخس که مخصوص ادبیات کودکان و نوجوانان است را دریافت کرده است.
جایی که عاشق بودیم
جنیفر نیون
جایی که خرچنگ ها آواز می خوانندمحمدامین جندقیان بیدگلی
ما دروغگو بودیمایمیلی لاکهارت
سیرک شبانهارین مورگنشترن
زمین بر پشت لاکپشت هاجان گرین
تاوانمیناتو کانائه
النور و پارکسمانه پرهیزکاری
شهر خرسفردریک بکمن
پیش از آنکه بمیرملورن اولیور
زندگی داستانی ای. جی فیکریگابریل زوین
مزایای منزوی بودنکاوان بشیری
در جست و جوی آلاسکاجان گرین
و کسی نماند جز ماساناز کریمی
نهم نوامبرکالین هوور
رهایت میکنمکلر مکینتاش
خورشید هم یک ستاره استپگاه ملکیان
توکرولاین کپنس
یکی از ما دروغ میگویدکارن ام مک منس
ستون دنیایم باشفرانک معنوی
واژههایی در اعماق آبی دریاکت کرولی
حجم
۲۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۳ صفحه
حجم
۲۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۳ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان
نظرات کاربران
چه چیز " هر روز" خاصه؟ قطعا سوژه ش. فوق العاده ست. به محض اینکه متوجه سوژه شدم دریچه هایی برای خلق یک اثر ماندگار به سوی ذهنم باز شد. اما هر چه بیشتر در متن پیش رفتم احساس تاسف
کتاب خوبی بود ولی همش فکر میکنم مثل مغازه خودکشی ایده اصلی داستان که اینقدر جدید ومتفاوت بود اونطور که باید و شاید حق مطلب رو ادا نکرد…
سو ژه ی کتاب من رو یاد کتاب ای کاش زنده میماندم انداخت. زندکی کردن توی کالبد های مختلف مثل تحربه ی شخصیت اول داستان اون کتاب بود. اما چیزی که واقعا ناامیدکننده است پرداخت بشدت ضعیف و ساده ی
"چقدر نزدیکی. چقدر نزدیکی و چقدر دستم به تو نمیرسد." به نظرم توی ژانر خودش کتاب خیلی خوبی بود. موضوع جالب و جدید بود. نویسنده از طریق آدمهای مختلفی که "آ" توی اونها بیدار میشد، مشکلات نوجوانانِ مختلف رو نشون میداد
ایده کتاب عالی بود و خیلی خوشم اومد اما وقتی کتاب رو خوندم دیدم واقعا سطحی نوشته شده شبیه رمان های تینیجری بود صرفا ☹️ من توقع داشتم در داستان زندگی رو از دید ادم های مختلف ببینه اما صرفا این
بوم! این همون بمبی عه که منتظرش بودین! همون کتابی که قراره در عرض چندساعت تمومش کنید و نتونید زمین بگذاریدش! از همین ابتدا باید بگم اگر مدتهاست دنبال کتابی میگردین که "موضوع و ایده کاملا یونیک و جذابی" داشته باشه
خیلی خیلی خیلی دوستش داشتم. میتونی ببینی که چقدر زندگی آدمها میتونه با هم متفاوت باشه، و یه چیزهای سادهای گاهی چقدر میتونه آرزو باشه. فقط با روز آخر داستان کنار نیومدم. متوجه نشدم دقیقا آ میخواد خودش رو از ریانن دور
قشنگ بود و تاثیر گذار. اینکه کتاب شخصیت اصلیش هر روز یک نفر رو زندگی میکنه، دریچه ی خوبی چه برای شناخت تفاوت آدم ها و درک تنوعی که ازش در جامعه ی امروزه سراغ داریم. ایده کلی بسیار خوب و خلاقانه
جالب بود. ایده جذاب و نسبتا نابی داشت. البته شخصیت پردازی ها کمی ضعیف بود. نمیدونم ادامه داره یا نه. اما جوری تموم شد که آدم انتظار داره دنبالهدار باشه. میشه ازش چند سیزن سریال ساخت!
داستان خوبی بود. کشش داستان تو رو تا آخر با داستان نگه میداره. درسته که شخصیتها کم سن بودن اما من از خوندنش احساس نکردم که مخاطبش نیستم (من 45 سالمه). اما پایانش یه جورایی هالیوودی بود. انگار باز نگهش