کتاب ماشال گروه نویسندگان + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب ماشال

کتاب ماشال

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ماشال

«ماشال» زندگینامه و خاطرات شهید براتعلی داودی است که به همت انتشارات شهید ابراهیم هادی منتشر شده است. پاسدار شهید براتعلی داودی، در سال ۱۳۳۷ در مشهد مقدس، در خانواده‌ای محروم ولی برخوردار از عقاید پاک مذهبی متولد شد. با پشت سر نهادن دوران کودکی، بر اثر وضع نابسامان زندگی نتوانست همچون دیگر هم‌سالانش مدرسه برود،در نتیجه ضمن کار و فعالیت، تحصیلات ابتدایی‌اش را به صورت شبانه به پایان برد. شهید داودی پس از مدتی به کار در و پنجره سازی مشغول شد،با شروع نهضت اسلامی در ایران به مبارزان علیه رژیم پیوست و با شروع جنگ تحمیلی؛ برای مقابله با دشمنان انقلاب اسلامی در پی یک دوره آموزش فشرده، راهی جبهه‌های نور علیه ظلمت شد. سه سال در جبهه‌های مختلف از جمله بستان، الله اکبر، میمک، ارومیه و مهاباد به نبرد با دشمان اسلام و انقلاب پرداخت و از حریم مقدس ولایت فقیه و جمهوری اسلامی مردانه دفاع نمود. یک بار در جریان عملیات طریق‌القدس مجروح شد که پس از بهبودی نسبی به جبهه برگشت. بار دوم در کردستان مجروح شد که به قطع یکی انگشتان دست چپش انجامید. آخرین بار در پیرانشهر به شدت آسیب دید و سرانجام پس از انتقال به بیمارستان در تبریز به علت شدت جراحات وارده و قطع یک دست و هر دو پا در تاریخ ۲۸/۱/۶۲ مرغ روحش به سوی آسمان‌ها به پرواز درآمد و به ضیافت الله راه یافت.

نظرات کاربران

حمید
۱۴۰۲/۰۲/۱۱

خیلی عالی بود خوندن زندگینامه شهدا هر کدوم شیرینی خاص خودش رو داره کتاب ماشال واقعاً عالی بود

بریده‌هایی از کتاب

شبی که خوابش را دیدم گفتم: «شفاعت من یادت نره. نکند خواهر کوچکت را فراموش کنی...» براتعلی گفت: «دنبالت می‌آیم. شما فقط حجابت را حفظ کن...»
ش ع ب
همیشه به همه، مخصوصاً جوان‌ها، می‌گفت: «شبکه‌های خارجی و بی.بی.سی را گوش نکنید. یا اگر هم گوش می‌کنید، قدرت تجزیه و تحلیل و تفکر داشته باشید. بارها می‌گفت: هر چیزی را به‌راحتی قبول نکنید. هر خبری را الکی نپذیرید. برای گوش دادن به چیزهایی که آن‌ها می‌گویند، باید هم اطلاعاتتان بالا باشد، هم قدرت تأمل، تفکر و تحلیل داشته باشید.»
ش ع ب
تازه بعد از شهادتش متوجه شدیم که تنش پر از جراحت بوده؛ دست و پایش تیر خورده بوده، عقرب نیشش زده بوده، پردهٔ گوشش پاره شده بوده و چندین جراحت دیگر. از هیچ‌کدامشان با ما حرفی نزده بود. دردها و خاطرات تلخش را وارد خانه نمی‌کرد، مبادا که مادر و خانواده ناراحت و نگران شوند... گاهی اوقات که بعد از چند ماه به خانه برمی‌گشت و دوباره بعد از مدت بسیار کوتاهی راهی جبهه می‌شد، مادرم تا می‌خواست چیزی بگوید تا بیشتر بماند، براتعلی می‌گفت: «خودت گفتی برم از اسلام دفاع کنم. گفتید یا نگفتید!؟» بعد با همان لبخند همیشگی‌اش، خداحافظی می‌کرد.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
کبوتران حرم
گروه نویسندگان
تفسیر روی داربست
گروه نویسندگان
فرمانده نجیب
مجید مظهر صفاری
حبیب خدا: خاطرات شهید حبیب‌الله جوانمردی شهید شانزده ساله‌‌ی انقلاب اسلامی
محسن عمادی
سلحشور: زندگی نامه و خاطرات سردار شهید قربانعلی ابراهیمی
گروه نویسندگان
ترکش داغ
عباس روحی دهبنه
آخرین‌نامه: آخرین نامه‌های عارفانه و عاشقانه از شهدا
گروه نویسندگان
بی قرار
گروه نویسندگان
غریب قریب: زندگینامه مهاجر افغانی شهید رجب غلامی
گروه نویسندگان
حماسه یاسین
سید محمد انجوی نژاد
سفیر بیداری
گروه نویسندگان
بصیرت در روزگار سکوت
گروه نویسندگان
مصطفی (زندگی‌نامه و خاطراتی از سردار سرلشکر شهید حجت‌الاسلام مصطفی ردّانی‌پور)
گروه نویسندگان
سرو در بند
گروه نویسندگان
راهیان علقمه، چهل روایت از دلدادگی شهدا به قمر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام
گروه نویسندگان
این مادر آن پسر
گروه نویسندگان
مهاجر مهربان
محسن مطلق
راز نگین سرخ؛ زندگی‌نامه‌ی داستانی سردار شهید محمود شهبازی
حمید حسام
اسطوره همت (نشانه‌شناسی شهید همت)
محسن حسام مظاهری

حجم

۴۶۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۴۶۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان