دانلود و خرید کتاب ماشال گروه نویسندگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب ماشال

کتاب ماشال

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ماشال

«ماشال» زندگینامه و خاطرات شهید براتعلی داودی است که به همت انتشارات شهید ابراهیم هادی منتشر شده است. پاسدار شهید براتعلی داودی، در سال ۱۳۳۷ در مشهد مقدس، در خانواده‌ای محروم ولی برخوردار از عقاید پاک مذهبی متولد شد. با پشت سر نهادن دوران کودکی، بر اثر وضع نابسامان زندگی نتوانست همچون دیگر هم‌سالانش مدرسه برود،در نتیجه ضمن کار و فعالیت، تحصیلات ابتدایی‌اش را به صورت شبانه به پایان برد. شهید داودی پس از مدتی به کار در و پنجره سازی مشغول شد،با شروع نهضت اسلامی در ایران به مبارزان علیه رژیم پیوست و با شروع جنگ تحمیلی؛ برای مقابله با دشمنان انقلاب اسلامی در پی یک دوره آموزش فشرده، راهی جبهه‌های نور علیه ظلمت شد. سه سال در جبهه‌های مختلف از جمله بستان، الله اکبر، میمک، ارومیه و مهاباد به نبرد با دشمان اسلام و انقلاب پرداخت و از حریم مقدس ولایت فقیه و جمهوری اسلامی مردانه دفاع نمود. یک بار در جریان عملیات طریق‌القدس مجروح شد که پس از بهبودی نسبی به جبهه برگشت. بار دوم در کردستان مجروح شد که به قطع یکی انگشتان دست چپش انجامید. آخرین بار در پیرانشهر به شدت آسیب دید و سرانجام پس از انتقال به بیمارستان در تبریز به علت شدت جراحات وارده و قطع یک دست و هر دو پا در تاریخ ۲۸/۱/۶۲ مرغ روحش به سوی آسمان‌ها به پرواز درآمد و به ضیافت الله راه یافت.
مجاهد بصیر (زندگی‌نامه و خاطرات سردار سرتیپ شهید حسن گودرزی)
گروه نویسندگان
سلحشور: زندگی نامه و خاطرات سردار شهید قربانعلی ابراهیمی
گروه نویسندگان
مهاجر مهربان
محسن مطلق
نور چشم امام (زندگی‌نامه و خاطراتی از شهید آیت‌الله سید مصطفی خمینی «ره»)
گروه نویسندگان
کبوتران حرم
گروه نویسندگان
تصویر آخر؛ شهیده طیبه‌سادات موسوی زمانی به روایت محمد علی گودینی
محمد‌علی گودینی
سفیر بیداری
گروه نویسندگان
میثم، زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شکوری
گروه نویسندگان
باغ انگور باغ سیب باغ آیینه؛ مجموعه‌ی بانوی ماه ۴
مرتضی سرهنگی
‌‫روزگاران‌‫، کتاب پرستاران‌‫
جابر تواضعی
غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند
حمید حسام
زندگی خوب بود
حسن رحیم پور
نوجوان پنجاه‌ساله
گروه نویسندگان
دلاور مرد سیستان؛ بر اساس زندگی سردار شهید میرقاسم میرحسینی (قصه‌ی فرماندهان ۲۲)
سارا عرفانی
دختری کنار شط؛ زندگی و خاطرات شهید مریم فرهانیان
عبدالرضا سالمی‌نژاد
شیدای شهادت
گروه نویسندگان
زمین ناله می کند: خاطرات محمود شیرافکن
حسن شیردل
حمید
۱۴۰۲/۰۲/۱۱

خیلی عالی بود خوندن زندگینامه شهدا هر کدوم شیرینی خاص خودش رو داره کتاب ماشال واقعاً عالی بود

elnaz
۱۴۰۱/۰۳/۱۳

چقد غلط دستور زبانی داشت. املایی هم که تسویه حساب رو نوشتن تصفیه حساب!!

حسن مختاری
۱۳۹۹/۱۲/۲۰

چیز خاصی تداشت

شبی که خوابش را دیدم گفتم: «شفاعت من یادت نره. نکند خواهر کوچکت را فراموش کنی...» براتعلی گفت: «دنبالت می‌آیم. شما فقط حجابت را حفظ کن...»
ش ع ب
راستی که شهادت آغاز حیات طیبه است.
ش ع ب
مرگ سرخ بهتر از زندگی ننگین است.
ش ع ب
خدایا هدایتم کن که می‌دانم گمراهی چه بلای خطرناکی است. خدایا من کوچکم، ضعیفم و ناچیزم. پر کاهی در برابر طوفانی هستم. به من دیدهٔ عبرت‌بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و جمال زیبایی تو را مشاهده کنم.
ش ع ب
می‌گفت: «من مسئول شما هستم. اگر خطری می‌خواد تهدیدمون کنه، اول من باید سپر خطر شوم.»
ش ع ب
همیشه به همه، مخصوصاً جوان‌ها، می‌گفت: «شبکه‌های خارجی و بی.بی.سی را گوش نکنید. یا اگر هم گوش می‌کنید، قدرت تجزیه و تحلیل و تفکر داشته باشید. بارها می‌گفت: هر چیزی را به‌راحتی قبول نکنید. هر خبری را الکی نپذیرید. برای گوش دادن به چیزهایی که آن‌ها می‌گویند، باید هم اطلاعاتتان بالا باشد، هم قدرت تأمل، تفکر و تحلیل داشته باشید.»
ش ع ب
تازه بعد از شهادتش متوجه شدیم که تنش پر از جراحت بوده؛ دست و پایش تیر خورده بوده، عقرب نیشش زده بوده، پردهٔ گوشش پاره شده بوده و چندین جراحت دیگر. از هیچ‌کدامشان با ما حرفی نزده بود. دردها و خاطرات تلخش را وارد خانه نمی‌کرد، مبادا که مادر و خانواده ناراحت و نگران شوند... گاهی اوقات که بعد از چند ماه به خانه برمی‌گشت و دوباره بعد از مدت بسیار کوتاهی راهی جبهه می‌شد، مادرم تا می‌خواست چیزی بگوید تا بیشتر بماند، براتعلی می‌گفت: «خودت گفتی برم از اسلام دفاع کنم. گفتید یا نگفتید!؟» بعد با همان لبخند همیشگی‌اش، خداحافظی می‌کرد.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷

حجم

۴۶۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۴۶۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان