کتاب پیرمرد و قانون
۲٫۶
(۱۲)
خواندن نظراتمعرفی کتاب پیرمرد و قانون
کتاب «پیرمرد و قانون» اثر اکبر امیری در قالب یک رمان، قوانین یک جامعه را به چالش می‌کشد. او در این اثر با زبان داستان نشان می‌دهد، بسیاری مواقع قانونی که برای حال جامعه خوب است، با اجرای ناقص و اهمال‌کاری چنان مشکلاتی به وجود می‌آورد که پی‌آمدهای روحی و روانی ناشی از آن قانون بسیار مخرب‌تر از حتی اثرات مثبتش است.
پیرمردی که خانه‌ای کلنگی و در حال تخریب دارد پس از کلنجار رفتن زیاد با خودش، تصمیم به فروش آن می‌گیرد. پس از چند بازدید از خانه، یکی از مشتری‌ها آن را می‌پسندد و قرارداد اولیه نوشته می‌شود. برای انتقال سند به خریدار، پیرمرد ناچار از استعلام گرفتن از شهرداری درباره وضعیت خانه است؛ پس به شهرداری منطقه می‌رود. مسئولان شهرداری پس از بازدید خانه به او اعلام می‌کنند که منزلش در یک طرح مجتمع آموزشی قرار دارد و مجوز تجدید بنا برای منزل مسکونی صادر نخواهد شد. این مسئله خریدار خانه را از انجام معامله منصرف می‌کند و حال پیرمرد با خانه‌ای در حال فروریختن مانده که نمی‌داند با آن چه کند و کسی هم پاسخی برای رفع این مشکل ندارد.
حجم
۴۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحه‌ها
۷۶ صفحه
حجم
۴۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحه‌ها
۷۶ صفحه
قیمت:
رایگان
نظرات کاربران
حقیقت تلخ جامعه ماست کتاب خوبیه درسته کمی زیادی توضیح داده اما جالب و قابل تامل بود
روی یه سری چیزها بیش از حد تکیه شده مدام تکرار میشه که پیرمرد توان نداره و هیچ راه و چاره ای توی زندگیش نیست. داستان یکنواخت و خسته کننده است
بسیار غم انگیز واثرگزاربود که نشان از ظلم برخی افراد در ادرات را دارد ....البته میتوانست خلاصه تر باشد
کتاب ازنامه نگاری بین ادارات گزارش میداد،واینکه جان ادم ها مهم نیست،اخرش پیرمرد مردولی به ارامش درخانه خودش نرسید.
هر چی بیشتر خوندمش اعصابم بیشتر خورد شد به نظرم این کتاب فقط مختص به مسئولین هست نه مایی که تا حدودی هیچ کاره هستیم البته منکر این نمی شم باید به این جور آدما تا جایی می تونیم کمک
داستانی که متاسفانه می تونه در یک جامعه با سیستم اداری بیمار مثل جامعه ما کاملا صحت داشته باشه. ادارات درگیر بروکراسی، اعمال نظرات شخصی و سلیقه ای در رعایت و اجرای قوانین، عدم وجود سیستم روابط عمومی کارآمد، عدم وجود
به وضوح می‌توان گفت که از 110 صفحه، فقط 40 تا 50 از آن بدرد می‌خورد و بقیه آن ذکر جزئیات بیهوده و تکرار آنهاست ولی موضوع داستان جالب است با اینکه پایان خوبی نداشت
این داستان نمونه ای است از زندگی کسانی که با قانون هایی که زندگی و آینده مردم رو نابود کرده .شاید بعضیا بگن بهتر بود داشتان به نحو خوبی تموم میشد و پیرمرد اگر به خونه اش نمیرسید حداقل زنده
اعصابم خورد شد😞😞😞😞😞