دانلود و خرید کتاب در تلاش معاش محمد مسعود
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب در تلاش معاش

کتاب در تلاش معاش

نویسنده:محمد مسعود
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب در تلاش معاش

«در تلاش معاش» رمانی از محمد مسعود (م. دهاتی)، روزنامه‌نگار و رمان‌نویس ایرانی و مدیر روزنامه مرد امروز است. او در سال ۱۲۸۰ شمسی در شهر قم چشم به جهان گشود. وی که فارغ‌التحصیل روزنامه‌نگاری از بلژیک بود، کار مطبوعاتی خود را از روزنامه اطلاعات آغاز کرد و با بسیاری از نشریات همکاری داشت. وی زبان تلخی برای انتقاد داشت و همین امر باعث شد که مدت‌ها روزنامه‌اش توقیف شود و مورد پیگرد قانونی قرارگیرد. او در روزنامه مرد امروز مورخه ۲۵ مرداد ۱۳۲۶ در مقالهٔ اعتراض‌آمیزی برای اعدام احمد قوام (قوام السلطنه) یک میلیون ریال جایزه تعیین کرده بود. سرانجام در ۲۱ بهمن همان سال در خیابان اکباتان تهران هنگام خروج از چاپخانه به ضرب گلوله کشته شد. بعد از ترور، نشریات حزب توده قتل وی را به شدت زیر سؤال بردند و روزنامه مردم در شماره ۲۷۵، آن را «ترور فجیع» نامید. وی اولین رمانش، «تفریحات شب» را درسال ۱۳۱۱ نوشت. «در تلاش معاش» (۱۳۱۲) و «اشرف مخلوقات» (۱۳۱۳) را در پی آن نشر داد. در این رمان‌ها، فساد اجتماعی دوره رضا شاه را با خشم مورد حمله قرار داد و جوانان سرگردانی را توصیف کرد که عمرشان با کار بیهوده و گشت و گذار در محلات پست شهر، تباه می‌کنند: چیزی که بیشتر از همه مرا عصبانی می‌کند این است که علی رغم اراده و تقاضای ما بدبختان قوه حافظه‌مان در حفظ مصائب گذشته به قدری تیز و قوی است که حتی کوچکترین حادثه سیاه و نحس از طومار خاطراتمان محو نشده و تاریکی‌های آن همیشه مانند ابر سیاه و عفن در مقابل چشممان معلق است. اولین سکون ظاهری که به اسم راحتی برای ما دست می‌دهد نخستین حباب کریه و منفور آخرین حادثه عمر در سطح آرام روحمان پیدا شده سپس غلیان شدیدی شروع می‌گردد و جوشش سوزانی که از قعر خاطرات سرچشمه گرفته، دانه‌های سیاه و متعفن که کف‌های دوزخی آن مانند زقوم تلخ و کشنده است روحمان را متلاطم نموده و راحتی مجازی را به عذاب و مشقت روحی و واقعی تبدیل می‌کند! واقعا اگر می‌توانستیم گذشته را به کلی فراموش کنیم تا چه اندازه خوشبخت بودیم؟!
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
۱۴۰۰/۰۶/۱۳

محمد مسعود از جمله نویسندگان معاصری است که جدایی از روزنامه نگاری و زندگی پر حاشیه در عالم سیاست، در داستان نویسی نیز تبحر زیادی داشته است. متاسفانه آثار ایشان در بین علاقمندان به ادبیات داستانی بسیار مهجور مانده است.

nn nn
۱۴۰۲/۰۲/۱۵

عالی بود.

اگر مقام فکر را بشود تا درجه‌ی خیال تنزل داد می‌توان مالیخولیائی را که از مغز می‌گذرد فکر نامید؟
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
زندگانی چیست؟ خواب و خیال یک مشت خاطرات گذشته یک سلسله اوهام آینده رشته اتصالات این دو، زمان حال است. این رشته به قدری کوتاه و غیر محسوس است که حتی چشمان موشکاف از دیدن آن عاجز است! رشته‌ی ضعیفی که ازگذشته عبور کرده به آینده می‌لغزد، چیزی به خاطر افزوده از واهمه می‌کاهد این است زمان حال! هر وقت فرصتی بدست آید روی این رشته باریک به عقب بر می‌گردیم یادگاری‌های عمر، حوادث گذشته، مجموعه خاطرات بالاخره به حیات و زندگانی خود مرور می‌کنیم. نقاط تاریک و گودال‌های صعب و وحشت زای آن را ازنظر گذرانیده با حزن و تاثر زائدالوصفی عقب می‌نشینیم و باز به‌همین نقطه می‌رسیم که روی آن قرار گرفته‌ایم.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
طبیعت هم به تنهایی نمی‌تواند موجب سعادت و آسایش بشر شود، من همیشه خیال می‌کردم تمدن و مظاهر آن اسباب زحمت و مایه بدبختی بشر است حالا می‌بینم که در اشتباه بوده‌ام و اگر طبیعت می‌توانست انسان را در دامن خود از آشوب بدبختی پناه دهد هرگز این‌همه صنایع و تتبعات مصنوعی بشر که تمدن فعلی از آن‌ها تشکیل شده به وجود نمی‌آمد و ما هم مثل سایر حیوانات تابع مطلق و پرورش یافته صرف طبیعت بودیم وجود تمدن دلیل برلزوم آن است منتهی باید سعی کرد که صنعت از طبیعت دور نیفتد و ماده دارای معنویتی باشد
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
اساساً بشر صلاحیت قضاوت مسئله عقل و جنون را ندارد عقل و جنون از هم تفکیک نمی‌شود یا باید نوار بزرگی به دور کره زمین کشید و روی آن با حروف درشت نوشت (دارالمجانین) یا باید همه مردم را عاقل و دانا دانست زیرا ما در خصوص عقل و جنون دیگران با فکر و عقل خودمان مجبوریم قضاوت کنیم در صورتیکه در صحت رأی قاضی مسلماً تردید است!
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
کمتر شنیده و دیده‌ام که یک نفر مرد کاسب و عامی انتخار کرده باشد و اگر هم بکند فقط تقلید مدرسه رفته‌ها را نموده است؛ این بدبخت‌ها گناهی ندارند گناه از مدرسه‌ها است که تا این‌درجه این‌ها را جبون وبی‌اراده، نازک دل و بی مغز تربیت می‌کند. در آن‌جا هیچ‌یک از مسائل جدی حیات طرح نمی‌شود هرچه هست مزخرفات ذهنی و تعالیم ملکوتی فرشتگان قرون قبل از خلقت آدم است
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
زندگانی چیست؟ خواب و خیال یک مشت خاطرات گذشته یک سلسله اوهام آینده رشته اتصالات این دو، زمان حال است. این رشته به قدری کوتاه و غیر محسوس است که حتی چشمان موشکاف از دیدن آن عاجز است! رشته‌ی ضعیفی که ازگذشته عبور کرده به آینده می‌لغزد، چیزی به خاطر افزوده از واهمه می‌کاهد این است زمان حال! هر وقت فرصتی بدست آید ر
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
در تئاتر تجدد فعلی بازی کردن دو رل به‌عهده ما جوان‌ها است. مقلد و مقلد. اگر پیشوا و سرمشق شویم فساد و حماقت رایج می‌شود اگر پیرو و مقلد باشیم افتضاح و مسخره به‌وجود می‌آید،
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
من هر وقت فکر می‌کنم که تمام مردم موقع خواب با هم مساوی هستند و خواب تقریباً یک ثلث عمر بشر را اشغال کرده بی نهایت کیف می‌کنم. و با خود می‌گویم کسی که نصف عمرش مثل امرا و ثروتمندان عالم می‌گذرد حق ندارد از زندگی خود شکایت داشته باشد.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
بشر باید سعادت خود را از ترکیب این سه چیز تحصیل کند، طبیعت، اخلاق، صنعت و بداند که بدون وجود هر یک از این سه چیز سعادت و آسایش او ناقص و بی دوام است.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
خداوند تنها از این راه می‌تواند از خود سلب مسئولیت کرده و باب شکایات بشر را مسدود کند و به آنهائی که قرولندشان گوش فلک را کر می‌کند، به طور متحدالمال ابلاغ نماید: که زندگی همین است که هست، میل دارید بسم الله والا خاتمه دادن به آن هم در دست شما است.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
همان‌طور که مرد نجیبی به خود حق می‌دهد از انتخاب زن معروفه برای همسری استنکاف کرده او را پست و حقیر شمارد زن نجیب هم حق دارد که مردان ولگرد و همه جایی را با همان چشمی نگاه کند که مردان عفیف زن‌های فاحشه را می‌نگرند.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
این عادت زشت و غلط و مزخرف اجتماعی که مرد را از قیود عفت و عصمت معاف کرده است وجدان مرا ساکت نخواهد نمود. زیرا من می‌دانم بی‌عصمتی، بی‌عصمتی است. از اینکه عامل آن مرد یا زن باشد در ماهیت آن ابداً تاثیر و تغییری حاصل نخواهد شد. من یقین دارم همان قسم که وقتی زن با مرد غیری ملاقات کرد جامه نجابت از اندامش خارج می‌شود مرد هم به معاشرت زن نانجیب در صف فواحش قرار خواهد گرفت.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
روح انسان مانند کاغذ حساس عکاسی برای برداشتن یک تصویر ساخته شده و اگر اشخاص مختلفی یکی بعد از دیگری در مقابل آن قرار گیرند جز یک صفحه سیاه و فاسد شده چیز دیگری به دست نخواهد آمد.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
من هر وقت فکر می‌کنم که تمام مردم موقع خواب با هم مساوی هستند و خواب تقریباً یک ثلث عمر بشر را اشغال کرده بی نهایت کیف می‌کنم. و با خود می‌گویم کسی که نصف عمرش مثل امرا و ثروتمندان عالم می‌گذرد حق ندارد از زندگی خود شکایت داشته باشد.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
در تئاتر تجدد فعلی بازی کردن دو رل به‌عهده ما جوان‌ها است. مقلد و مقلد. اگر پیشوا و سرمشق شویم فساد و حماقت رایج می‌شود اگر پیرو و مقلد باشیم افتضاح و مسخره به‌وجود می‌آید
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
در شهری که مردم آدم را به‌استادی شناخته‌اند دیگر نمی‌شود شاگردی کرد ولی در ولایات انسان هر کاری بکند چون کسی او را نمی‌شناسد اهمیتی ندارد.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
شما فرض کنید که این استکان دو سیر آب بیشتر گنجایش ندارد حال اگر این استکان را در میان حوض آب فرو برید باز همین دو سیر آب را خواهد گرفت و اگر میان دریا هم برود باز دو سیر و اگر در عمق اقیانوس هم باشد باز بیشتر از دو سیر آب نخواهد داشت. بعد مثل سردار فاتحی از نطق خود نتیجه گرفته اظهار می‌کند که چون روح افراد بشر هم هر کدام ظرفیت میزان معینی از خوشی را دارد لذا این‌همه اختلافات ظاهری که در زندگانی اشخاص دیده می‌شود در باطن و روح آن‌ها تأثیری نداشته و کیفیت روحی یک نفر بقال با حالت روحی فلان امیر و والی چندان اختلافی نخواهد داشت
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار

حجم

۱۲۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۱۲۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان