دانلود و خرید کتاب معرفت امام اسماعیل شفیعی سروستانی

معرفی کتاب معرفت امام

«معرفت امام» نامی است که اسماعیل شفیعی سروستانی بر ششمین جلد از مجموعه‌ی معرفتی «حریم یار» نهاده‌است. کتابی که سرشار از آگاهی‌ها و معارفی است که هر مؤمن مسلمان باید درباره‌ی «امام» و «مقام امامت» بداند. سروستانی در ابتدای کتاب، اهمّیت موضوع را این چنین یادآور می‌شود: اوّلین فصل کتاب به انتها نرسیده‌بود که موضوع «عهد امام و عهد با امام»، بی‌اختیار قلم مرا به میدان «معرفت امام» کشید. راه بازگشتی نبود، دستی پنهان در کار وارد و مرا و قلم مرا به آن سو رهنمون شده‌بود؛ گویی مرا متذکّر می‌ساختند: همه راه‌ها به معرفت امام و همه رهرو‌ها بدان سو دلالت می‌شوند؛ اگر خدا بخواهد! هشدار! چگونه ممکن است کسی بی‌معرفت درباره امام، در حلقه یاران و یاری‌دهندگانش وارد شود؟ و از اینجا، اثری که اینک فراروی شماست، متولّد شد. معرفت‌ امام، شرط ضروری ورود به خیل یاران و یاری‌دهندگان هر امام معصوم و منصوب از سوی حضرت حق و از جمله حضرت خاتم‌الاوصیاء، امام مهدی(عج) است. بخشی از کتاب: بلندای مقامات اهل بیت(ع)، به قدری رفیع است که درک حقیقت آن، از حدّ توان و ظرفیّت محدود انسان‌های معمولی خارج است. از همین‌روست که بیان می‌کنند حدیث ایشان و امر ایشان صعب مستصعب است و جز پیامبران مرسل، ملائک مقرّب و قلب آدم‌هایی که خداوند آن را مهیّا کرده و آزموده، کسی قادر به تحمّل آن‌همه نیست. در روایتی عبدالرّحمن بن کثیر از حضرت صادق(ع) نقل کرده است که فرمودند: «چند نفر خدمت امام حسین(ع) رسیده و عرض کردند: با ما سخن بگو در مورد فضل و مقامی که خدا به شما عنایت کرده است! امام فرمودند: «شما طاقت آن را ندارید و نمی‌توانید تحمّل کنید!» گفتند: چرا ما می‌توانیم تحمّل کنیم. فرمودند: «اگر واقعاً تحمّل دارید، دو نفرتان بروید کنار تا با یک نفر از شما صحبت کنم، اگر او توانست برای شما نیز خواهم گفت.» آنگاه دونفرشان به کناری رفتند و حضرت با یک نفر از آنها صحبت کرد. آن مرد از جای حرکت کرد؛ در حالی‌که هوش از سرش پریده بود و با حالت مخصوص که حاکی از بی‌تابی تمام بود، رفت.
پدران مهربان ما
اسماعیل شفیعی سروستانی
بنی‌اسماعیل، بنی‌اسرائیل و آخرالزمان
اسماعیل شفیعی سروستانی
ولایت ولی‌ الله
اسماعیل شفیعی سروستانی
لقمان حکیم
ابوالقاسم غلامی‌مایانی
رجعت (ترجمه‌ی کتاب الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الّرجعة)
محمد بن حسن حر عاملی
پایان غیبت و سنت غیبت در میان انبیاء سلف
اسماعیل شفیعی سروستانی
دانشستان؛ سرزمین‌های درگیر در واقعه شریف ظهور (جلد دوم)
اسماعیل شفیعی سروستانی
تفسیر سوره‌ی فاتحه الکتاب
سیداحمد میرخانی
سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت ابراهیم (ع)
محمدرضا عابدینی
آل یاسین
اسماعیل شفیعی سروستانی
سرّ خدا (بحث‌هایی در امامت و ولایت اهل بیت علیهم السلام)
سیدحسین نجیب‌محمد
سرزمین‌های درگیر در واقعه‌ی شریف ظهور (جلد اول)
اسماعیل شفیعی سروستانی
قبیله رحمت
اسماعیل شفیعی سروستانی
اشاره‌ای به مبانی مقتل و ملازمات آن
حسن انصاری زاده
زنجیرهای نامرئی (بحران فراگیر در شرق اسلامی و جهان تک‌حکومتی)
اسماعیل شفیعی سروستانی
برای آمدنت
حسین درگاهی
حصن حصین
اسماعیل شفیعی سروستانی
لرزان و لغزان چون ژله (درآمدی بر سبک زندگی ما)
اسماعیل شفیعی سروستانی
درآمدی بر نقد مبادی علوم جدید
اسماعیل شفیعی سروستانی
mahdi.ch73
۱۳۹۶/۱۰/۰۶

کتاب جامع و خواندنی

چگونه ممکن است کسی بی‌معرفت دربارۀ امام، در حلقۀ یاران و یاری‌دهندگانش وارد شود؟
up
حضرت اباعبدالله الحسین (ع) می‌فرماید: «ای مردم! خداوند حقیقت بندگان را جز به منظور معرفت نیافریده است. پس هر گاه خدای خود را بشناسد، سر به عبادت او خواهد گذارد و چون او را عبادت کنند، با عبادت او از عبادت دیگران بی‌نیاز می‌گردند.» پس مردی از امام پرسید: ای فرزند رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت! مقصود از معرفت‌الله چیست؟ فرمودند: «مقصود آن است که مردم هر زمان امام واجب الاطاعۀ خود را بشناسند.»
سیّد جواد
امام باقر (ع) نیز در توصیف معرفت‌الله می‌فرمایند: «تصدیق کردن رسول خدا و دوستی علی (ع) و اقتدا به او و امامان هدایتگر: و بیزاری جستن از دشمنان آنها به سوی خداوند عزّوجلّ، این معرفت‌الله است.»
سیّد جواد
این‌رو، وَلایت، محبّت، دوستی و عشق است و وِلایت، سرپرستی، حکومت و سلطنت. به آنکه وَلایت داشته باشد، می‌گوییم وَلی، ولیّ خدا، دوست خدا و دوست مردم و به کسی که وِلایت داشته باشد، می‌گوییم والی
F313
مردی از امام پرسید: ای فرزند رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت! مقصود از معرفت‌الله چیست؟ فرمودند: «مقصود آن است که مردم هر زمان امام واجب الاطاعۀ خود را بشناسند.
F313
خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: ای فاطمه تو راست می‌گویی. من نام تو را فاطمه نهاده‌ام و وعده داده‌ام که هر کس که محبّت و ولایت تو و فرزندانت را داشته باشد، از آتش جهنّم جدایش کنم. وعدۀ من حقّ بوده و خلف وعده نخواهم نمود و اینکه به بنده‌ام امر کردم به جهنّم برود، به خاطر آن بود که تو او را شفاعت کنی و من شفاعت تو را می‌پذیرم تا موقعیّت و منزلت تو در پیش من، برای فرشتگان و رسولان معلوم گردد. پس هر کسی را که دیدی بین دیدگانش مؤمن نوشته شده است، دستش را بگیر و به بهشت داخل نما.»
بارون
صادق است. اگر جز این باشد، معنی طهارت ایشان از رجس و پلیدی مکشوف نمی‌شد؛ چنان‌که همۀ معنی عصمت نیز از همین مسیر قابل شناسایی است. در واقع، بدون این مقدّمات لازم، شرط طهارت از هرگونه رجس و پلیدی محقّق نمی‌شود. حضرت امام محمّد باقر (ع) در تفسیر آیۀ مبارکۀ: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا؛پس ایمان آورید و بگروید به خدا و فرستادۀ او (که محمّد است) و آن، نور و روشنی که فروفرستادیم.» این نور نازل شده را، نور امامان از اولاد محمّد مصطفی (ص) معرّفی کرده و فرموده‌اند: «ای ابو خالد! به خدا سوگند که این نور، امامان از اولاد محمّدند تا روز قیامت. و به خدا سوگند! که ایشان، نور خدایند که آن را فرو فرستاده. و به خدا سوگند! که ایشان نور خدایند در آسمان‌ها و زمین. ای ابو خالد! به خدا سوگند! هر آینه نور امام در دل‌های مؤمنان، روشن‌تر است از آفتاب روشنی‌بخش درخشان در روز. به خدا سوگند! که ایشان دل‌های مؤمنان را روشن می‌سازند و
علی
«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون؛ ما جنّ و انسان را خلق نکردیم؛ مگر برای عبادت.» از امام باقر (ع) روایت شده است که دربارۀ این آیه فرمودند: «برای آنکه او را بشناسند.»
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
معرفت امام، شرط ضروری ورود به خیل یاران و یاری‌دهندگان هر امام معصوم و منصوب از سوی حضرت حق و از جمله حضرت خاتم‌الاوصیاء، امام مهدی (ع) است.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
«فاطمه (س) بر در جهنّم توقّفی دارند. چون روز قیامت شود، بین دیدگان هر شخصی نوشته می‌شود که او مؤمن است یا کافر. بسا شخصی را که دوستدار اهل بیت پیامبر است، می‌آورند و به واسطۀ کثرت گناهانش امر می‌شود وی را در آتش بیندازند. فاطمه (س)، بین دو دیدگانش را می‌خواند که نوشته او محبّ اهل بیت است. به درگاه پروردگار عرض می‌کند: پروردگارا! تو مرا فاطمه نام نهادی و وعده داده‌ای هر کسی که من و ذرّیّه‌ام را دوست دارد، از آتش دوزخ بر حذر داری و وعدۀ تو حقّ است و تخلّف پذیر نیست.
بارون
به همان سان که تقرّب و نزدیکی قطعه‌ای فلزی در آتشی گداخته، آن را سرخ و آتشین، با همۀ صفات سوزندگی آتش می‌کند و نزدیکی و تقرّب یک شیء فلزی به آهن‌ربا، خاصیّت آهن‌ربایی به آن فلز می‌بخشد، تقرّب انسان به خداوند، سبب جلب صفات کمالی آن حضرت و گرفتن رنگ خدایی می‌شود.
Ain Alef
کمال در اصطلاح، به معنای به فعلیّت رسیدن تمامی استعدادهای نهفته در یک موجود است
Ain Alef
هیچ انسان عاقلی به میوۀ نارس افتاده و سقط شده بر زمین نمی‌گوید: میوۀ تمام.
Ain Alef
«تصدیق کردن رسول خدا و دوستی علی (ع) و اقتدا به او و امامان هدایتگر: و بیزاری جستن از دشمنان آنها به سوی خداوند عزّوجلّ، این معرفت‌الله است.»
Ain Alef
آدمی، همچون دانه‌ای است که در اثر عوامل مؤثّر (آب و خاک و...) به بالندگی رسیده و چون میوه‌ای خوشاب، همۀ استعدادهای خود را بارز می‌سازد. اطاعت خداوند متعال، مسیر تعبیه شده‌ای است که گام به گام، دانۀ نارس وجود آدمی را برمی‌کشد تا آنجا که به میوۀ کاملی تبدیل می‌شود.
Ain Alef
فرمانبرداری و اطاعت خداوند متعال، لازمۀ تقرّب به ایشان و تقرّب، لازمۀ کسب کمال و آراستگی به صفات متعالی است؛ صفاتی که به تمامی و به طور مطلق در خداوند حاضر است و سایر موجودات، هریک به قدر وسعت وجودی و به اذن خداوند، سهمی از آن را به عاریت برده‌اند.
Ain Alef
در اصطلاح اهل معنا، «فیض» القای امری است در قلب، به طریق الهام بدون تحمّل زحمت کسب و اکتساب. به قول خواجۀ شیراز، حافظ، بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
بارون

حجم

۳۶۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۳۶۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان