دانلود و خرید کتاب سیره اهل‌بیت (ع) در جذب مخالفان سیدمحسن‌مهدی زیدی
تصویر جلد کتاب سیره اهل‌بیت (ع) در جذب مخالفان

کتاب سیره اهل‌بیت (ع) در جذب مخالفان

معرفی کتاب سیره اهل‌بیت (ع) در جذب مخالفان

«سیره اهل بیت (ع) در جذب مخالفان» به قلم سیدمحسن‌مهدی زیدی و با اشراف و راهنمایی حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر حسین عبدالمحمدی نوشته‌شده‌است. در این تحقیق، بخشی از عملکرد اهل‌بیت (ع) که در جذب مخالفان مؤثر بوده بررسی شده‌است. نوشتار حاضر شامل ۳ بخش است: نقش اخلاق اهل بیت (ع) در جذب مخالفان، نقش علم و آگاهی اهل‌بیت (ع) در جذب مخالفان،نقش قدرت و توانایی سیاسی و اجتماعی در جذب مخالفان و در نهایت جمع‌بندی و نتیجه‌گیری از مباحث یادشده. در بخشی از کتاب می‌خوانید: امام صادق (ع) از امیرالمؤمنین (ع) روایت کرده که روزی پیروان ادیان یهود، نصارا، دهریه، ثنویه و مشرکان عرب در محضر رسول خدا (ص) اجتماع کردند. یهودیان گفتند: ما می‌گوییم عُزَیر پسر خداست، ای محمد! ما نزد تو آمده‌ایم تا نظر کنیم در گفتار تو. پس اگر پیروی ما کردی، در این صورت ما بر صواب از تو سبقت کرده‌ایم و از تو برتریم و اگر ما را مخالفت کردی، با تو دشمنی می‌کنیم. نصارا گفتند: ما می‌گوییم به‌درستی که عیسی پسر خداست و ما نزد تو آمده‌ایم تا ببینیم تو چه می‌گوییی. پس اگر از ما پیروی کردی، در این صورت ما بر تو به سوی صواب سبقت نمودیم و از تو برتریم و اگر مخالفت ما کردی، با تو دشمنی می‌کنیم. دهریون گفتند: ما می‌گوییم به‌درستی که برای اشیاء ضروری است که دائمه باشند و پیش تو آمده‌ایم تا نظر کنیم در گفتار تو. پس اگر ما را پیروی کردی، ما بر صواب از تو سبقت گرفته‌ایم و برتر از تو هستیم و اگر مخالفت ما نمودی، با تو دشمنی می‌کنیم...
نازبانو
۱۳۹۸/۰۵/۲۵

عااااااالی، پر از درس.....

روایت شده که حضرت علی (ع) در میدان جنگ در حال نبرد با مشرکی بود. مشرک گفت: ای پسر ابوطالب! شمشیرت را به من بده (هبه کن) آن حضرت فوراً شمشیر خود را به طرف او انداخت. مشرک گفت: عجبا ای پسر ابوطالب! در چنین وضعی شمشیر خود را به من می‌دهی؟! حضرت فرمود: تو دست به سوی من دراز کردی و رد سائل، کریمانه نیست. آن مشرک خود را جلوی پای حضرت علی (ع) انداخت و گفت: این سیرهْ اهل دین است و پاهای حضرت را بوسید و مسلمان شد. (این سیره که «شمشیر و اسلحهْ خود را در جنگ به دشمن دهد» برای غیر معصوم معقول نمی‌باشد؛ بلکه از این سیره فقط «عدم ردّ سائل» اگر چه در حال جنگیدن نیز باشد استفاده می‌شود.
f_altaha
پرسیدند: قورباغه در آوایش چه می‌گوید: فرمود: می‌گوید: پاک و منزه است پروردگار من که در عمق دریاها تسبیح می‌شود. پرسیدند: کاکلی در آوازش چه می‌گوید؟ فرمود: می‌گوید: اللّهم العن مبغضی محمد و آل محمد (ص).
نازبانو
شأن پیامبر ما (ص) این بود که هرگاه برای خودش فضیلتی ذکر می‌فرمود، می‌گفت: «لا فخر» فخر نمی‌کنم ـ و
نازبانو
وزیر پادشاه روم در مجلس یزید ـ لعنة الله علیه ـ نقل می‌کند: وقتی که تاجر بودم، در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) به مدینه رفتم و مُشکی گران‌بها را برای پیامبر (ص) هدیه بردم. پس به خدمت آن حضرت رسیدم و سلام کردم و عطر را پیش روی آن حضرت گذاشتم. فرمود: این چیست؟ گفتم: هدیهْ حقیری است که برای شما آورده‌ام. پس به من فرمود: اسم تو چیست؟ گفتم: اسم من عبدالشمس است. فرمود: اسمت را تبدیل کن و من اسم تو را عبدالوهاب نهادم. اگر از من اسلام را بپذیری، من نیز هدیهْ تو را قبول می‌کنم. پس من به او نگاه کردم و با تأمل دانستم که این همان نبی است که عیسی (ع) دربارهْ او به ما خبر داده است. پس به دست مبارک آن حضرت، مسلمان شدم.
نازبانو
پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «عدل ساعة خیر من عبادة سبعین سنة قیام لیلها و صیام نهارها؛ یک لحظه عدالت پیشه کردن بهتر است از عبادت هفتاد ساله‌ای که شب‌هایش را در قیام و روزهایش در روزه بگذراند.» و امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید: «بالعدل تتضاعف البرکات؛ عدالت ورزیدن برکات را مضاعف می‌کند.» و نیز می‌فرماید: «العَدلُ فَضیلةُ الإنسانِ؛ عدل برای انسان فضیلت است.»
f_altaha
امام حسین (ع) نیز لشکر حرّ را سیراب می‌کند؛ در حالی‌که آنها برای قتل آن حضرت آمده بودند (و همه کتب تاریخ و مقاتل بر این مطلب شهادت می‌دهند) و... . برای اهل‌بیت (ع) فقیر و غنی، کوچک و بزرگ، آزاد و غلام هیچ فرقی نداشت.
نازبانو
شهید مطهری پیامبر (ص) را از قول امیرمؤمنان (ع) به طبیب یک جامعه تمثیل می‌کند که طبیب بعضی از بیماری‌ها را با مرهم معالجه می‌کند و بعضی را با میسم (آلات جراحی). پس اگر عضوی از بدن انسان فاسد شود، به‌طوری‌که دیگر قابل معالجه نباشد، باید آن را از تن جدا کرد؛ وگرنه همهْ بدن انسان را فاسد می‌کند و انسان می‌میرد. پس پیامبر اکرم (ص) نیز در بعضی موارد برای نجات انسان‌ها از «اصل اعمال قدرت» استفاده نمود.
نازبانو
شهید مرتضی مطهری می‌فرماید: «ما یک اصل داریم به نام «اصل قدرت» و یک اصل دیگر داریم به نام «اصل اعمال زور». اصل قدرت یعنی اصلا توانا بودن؛ توانا بودن برای این‌که دشمن طمع نکند، نه توانا بودن برای توی سر دشمن زدن. تصریح قرآن است: {وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکمْ } ولی یک اصل داریم، «اصل اعمال قدرت». اعمال قدرت غیر از خود و قدرت و توانایی، به معنای اعمال زور است». و اهل‌بیت (ع) از این اصل زمانی استفاده کردند که هیچ راه دیگری باقی نمانده بود.
نازبانو
ـ کلیدهای بهشت از طلاست یا نقره؟ ـ کلید بهشت، زبان بنده است که می‌گوید: «لا إله إلا الله».
نازبانو
یکی از عوامل موثر در جذب مخالفان، قدرت و توانایی سیاسی و اجتماعی اهل‌بیت (ع) است. اسلام به مثابه به یک دین جامع و کامل و جهانی و دارای سیستم حکومت، نمی‌تواند فاقد برنامه دفاعی باشد، زیرا دفاع یک امر طبیعی و فطری است. دشمنان هرگز نمی‌گذارند که یک مکتب مترقی و جامع، بدون برنامه دفاعی به حیات خود ادامه دهد. اما با وجود این قوه دفاعی، اسلام اصول اخلاقی خود را زیر پا نمی‌گذارد و هیچ‌گاه آغازگر جنگ نبوده است.
نازبانو
امام فرمود: فاصلهْ بین حق و باطل به اندازه چهار انگشت است. آن‌چه با چشم دیدی، همان حق است و آن‌چه که با گوش شنیدی، بسیارش باطل است. شامی گفت: راست گفتی. امام فرمود: فاصلهْ میان آسمان و زمین به اندازه دعای مظلوم و طول نگاه کردن اوست. پس هر که جز این به تو داد، تکذیبش کن. شامی گفت: راست گفتی، ای فرزند رسول خدا. امام فرمود: فاصله بین مشرق و مغرب مسیر یک روزهْ خورشید از طلوع تا غروب است. شامی گفت: راست گفتی
نازبانو
سخت‌ترین چیزی که خداوند آفرید «سنگ» و از آن سخت‌تر «آهن» است که سنگ را می‌برد از آن سخت‌تر «آتش» است که آهن را ذوب می‌کند. از آن سخت‌تر آب است که آتش را خاموش می‌کند. سخت‌تر از آب «ابر» است که آب را حمل می‌کند و سخت‌تر از آن «باد» است که ابرها را جابه‌جا می‌کند و سخت‌تر از باد، فرشته‌ای است که آن را می‌فرستد و سخت‌تر از آن فرشته، «فرشتهْ مرگ» است که جان‌ها را می‌گیرد و سخت‌تر از فرشتهْ مرگ، خود «مرگ» است و سخت‌تر از مرگ «امر خداوند» است.
نازبانو
اسقف گفت: مرا خبر بده از چیزی که در دست مردم است و شبیه میوه‌های بهشتی می‌باشد که هر چه از آن بر می‌دارند، تمام نمی‌شود؟ باز عمر گفت: از این جوان بپرس. پس امام (ع) جواب داد که آن قرآن است که اهل دنیا بر آن جمع می‌شوند و نیاز خود را از او می‌گیرند، اما چیزی از آن کم نمی‌شود. میوه‌های بهشتی نیز این‌گونه‌اند.
نازبانو
عمر از پاسخش عاجز ماند و امیرالمؤمنین (ع) در پاسخ او فرمود: آن دریایی بود که برای بنی‌اسرائیل شکافته شد و خورشید بر آن یک‌بار تابید و دیگر نتابید. اسقف گفت: مرا خبر بده از چیزی که در دست مردم است و شبیه میوه‌های بهشتی می‌باشد که هر چه از آن بر می‌دارند، تمام نمی‌شود؟ باز عمر گفت: از این جوان بپرس. پس امام (ع) جواب داد که آن قرآن است که اهل دنیا بر آن جمع می‌شوند و نیاز خود را از او می‌گیرند، اما چیزی از آن کم نمی‌شود. میوه‌های بهشتی نیز این‌گونه‌اند. اسقف گفت: راست گفتی. سپس پرسید: آیا برای آسمان‌ها قفلی است؟ حضرت فرمود: آری، قفل آسمان‌ها، شرک به خداست. پرسید: کلید آن قفل‌ها چیست؟ فرمود: شهادت «أن لا اله الا الله و أنّ محمداً رسول الله.»
نازبانو
روایت شده که اسقفی نجرانی به عمر گفت: ای عمر! شما در قرآنتان می‌خوانید: {وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا کعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ}؛ و بهشتی که عرض آن به پهنای زمین و آسمان است. پس دوزخ کجاست؟ عمر نتوانست پاسخی بگوید؛ پس به حضرت علی (ع) عرض کرد: شما پاسخ دهید. حضرت در پاسخش فرمود: ای اسقف! آیا دیده‌ای که هرگاه شب می‌آید، روز کجاست؟ و وقتی که روز می‌آید، شب کجاست؟ گفت: من فکر نمی‌کردم که کسی بتواند پاسخ این مسئله را بدهد و گفت: ای عمر! مرا خبر بده از قطعه زمینی که یک‌بار خورشید بر آن تابید و دیگر نتابید؟ عمر از پاسخش عاجز ماند و امیرالمؤمنین (ع) در پاسخ او فرمود:
نازبانو
پرسیدند: تسبیح اسب چیست؟ فرمود: تسبیح اسب این است که می‌گوید: سُبّوحٌ قُدّوس، پروردگارا! لعنت کن بر کسی که زکات نمی‌دهد. پرسیدند: تسبیح حمار چیست؟ فرمود: حمار می‌گوید: پاک و منزه است آن خدایی که رام گردانیده است ما را به جهت بندگان خود. پروردگارا! لعنت کن زنی را که شوهر داشته باشد و زنا دهد و لعنت کن مردی را که زن داشته باشد و زنا کند.
نازبانو
پرسیدند: شتر چه تسبیح می‌گوید؟ فرمود: تسبیح شتر این است که می‌گوید: پاک و منزه است آن خدایی که همه چیز را می‌بیند، اما خودش به چشم دیده نمی‌شود و حکم او بالاتر از همهْ حکم‌هاست. خدا لعنت کند کسی را که عمداً نماز را ترک کند. پرسیدند: تسبیح فرشتگان چیست؟ فرمود: تسبیح فرشتگان این است که می‌گویند: پاک و منزه است آن خدایی که تسبیح می‌کند او را هر چه در ته دریاهاست و بندگی می‌کند او را هر چه در خشکی‌هاست. خدا لعنت کند کسی را که پدر و مادرش از او ناراضی باشند. پرسیدند: تسبیح خروس چیست؟ فرمود: خروس می‌گوید: پاک و منزه است آن خدایی که او را فرزندی نیست و او نیز فرزند کسی نیست. خدایا لعنت کن کسی را که صله ارحام را قطع کند.
نازبانو
۱. عالم یهودی پرسید: یا علی! فرشتگان خدا برای آدم (ع) سجده کردند. آیا برای پیامبر شما نیز چنین فضیلتی است؟ فرمود: آن‌چه دربارهْ آدم گفتی، عین حقیقت است، اما آن سجده، سجدهْ طاعت نبود که آنها آدم را عبادت کنند؛ بلکه اعتراف به فضیلت آدم بود. اما برای پیامبر ما افضل از این عطا کرد، زیرا خداوند و همهْ فرشتگان بر پیامبر ما درود و سلام می‌فرستند و همهْ مؤمنان را نیز به درود و سلام تعبداً امر نموده است.
نازبانو
آن یک که دو ندارد، خدای واحد است؛ آن دو که سه ندارد، ماه و خورشید است؛ آن سه که چهار ندارد، طلاق زنان است؛ آن چهار که پنج ندارد، عدد زن‌هایی است که می‌توانی به نکاح دائم درآوری که بیش از چهار زن جایز نیست؛ اما پنج که شش ندارد، نمازهای واجب یومیه است؛ آن شش که هفت ندارد، شش روزی است که خداوند در آن شش روز، آسمان و زمین را خلق کرد؛ آن هفت که هشت ندارد، آسمان‌های هفت‌گانه است؛ آن هشت که نُه ندارد، حاملان عرشند که هشت تن می‌باشند؛ آن نُه که ده ندارد، مدت وضع حمل است؛ و آن ده که یازده ندارد، ده روزی است که خداوند میقات خود را با حضرت موسی (ع) تمام کرد که در مجموع، چهل شب شد.
نازبانو
پرسیدند: دُرّاج در آوازش چه می‌گوید؟ فرمود: می‌گوید: {الرَّحْمَنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَی}‌؛ خداوند بر عرش مسلط است. پرسیدند: خروس در بانگش چه می‌گوید؟ فرمود: می‌گوید: «اذکروا الله یا غافلین» ای غفلت‌کنندگان! خدا را یاد کنید. پرسیدند: اسب در شیهه‌اش چه می‌گوید؟ فرمود: وقتی مؤمنان به جنگ کفار می‌روند، می‌گوید: بار خدایا! مؤمنان را بر کافران یاری کن. پرسیدند: الاغ در عرعرش چه می‌گوید: فرمود: می‌گوید: خدا لعنت کند باج‌گیران را و در چشم شیطان عرعر می‌کند.
نازبانو

حجم

۱۱۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

حجم

۱۱۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان