
کتاب رمان خوان های حرفه ای (جلد نهم، رودخانه تمساح)
معرفی کتاب رمان خوان های حرفه ای (جلد نهم، رودخانه تمساح)
کتاب رمانخوانهای حرفهای (جلد نهم، رودخانه تمساح) نوشتهی دونا جو ناپولی و با ترجمهی بهاره مدیحی، توسط نشر ویدا منتشر شده است. این اثر بخشی از مجموعهای است که برای نوجوانان علاقهمند به رمانهای جدی و پرکشش طراحی شده و در جلد نهم خود، داستانی را روایت میکند که در بستر مهاجرت، هویت و چالشهای اجتماعی شکل گرفته است. روایت کتاب حول زندگی نوجوانی سیسیلی در آمریکا میچرخد که با خانواده و دوستانش در شهری کوچک در لوئیزیانا روزگار میگذراند و با مسائل تبعیض نژادی، تفاوتهای فرهنگی و تلاش برای یافتن جایگاه خود در جامعهای جدید روبهرو میشود. فضای داستان، ترکیبی از دلتنگی برای وطن، امید به آینده و مواجهه با واقعیتهای تلخ و شیرین مهاجرت است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب رمان خوان های حرفه ای (جلد نهم، رودخانه تمساح)
کتاب رمانخوانهای حرفهای (جلد نهم، رودخانه تمساح) اثری از دونا جو ناپولی است که با ترجمهی بهاره مدیحی به فارسی درآمده است. این کتاب داستان نوجوانی به نام کالوگرو را روایت میکند که پس از مرگ مادرش، از سیسیل به آمریکا مهاجرت میکند و در کنار بستگانش در شهری کوچک در لوئیزیانا زندگی تازهای را آغاز میکند. روایت کتاب در اواخر قرن نوزدهم میگذرد و فضای آن سرشار از تضادهای فرهنگی، تبعیض نژادی و تلاش برای سازگاری با محیط جدید است. ساختار کتاب به صورت اولشخص و از زبان کالوگرو پیش میرود و خواننده را با دغدغهها، ترسها و امیدهای او همراه میکند. در کنار روایت اصلی، روابط خانوادگی، دوستیها، کار در مزرعه و مغازه، و برخورد با ساکنان محلی و مهاجران دیگر، لایههای مختلفی از زندگی روزمره و چالشهای اجتماعی را به تصویر میکشد. نویسنده با جزئیات دقیق، فضای جنوب آمریکا، آداب و رسوم سیسیلیها و مناسبات پیچیدهی نژادی و طبقاتی را بازتاب داده است. این کتاب بخشی از مجموعهای است که هر جلد آن به داستانی مستقل اما با محوریت نوجوانان مهاجر و تجربههای خاص آنها میپردازد.
خلاصه کتاب رمان خوان های حرفه ای (جلد نهم، رودخانه تمساح)
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان کتاب با شبی تاریک آغاز میشود که کالوگرو و پسرعمویش کیرون مخفیانه از خانه خارج میشوند و در علفزارهای اطراف شهر کوچک تالولاه در لوئیزیانا قدم میزنند. کالوگرو نوجوانی است که پس از مرگ مادرش، به اجبار به آمریکا آمده و حالا در کنار بستگانش زندگی میکند. او با دلتنگی برای سیسیل، تلاش میکند خود را با محیط جدید وفق دهد و در عین حال با تبعیض نژادی و نگاههای سنگین مردم محلی روبهرو است. خانوادهی کالوگرو در مزرعه و مغازه کار میکنند و با مشکلاتی مانند برخوردهای نژادپرستانه، قوانین تبعیضآمیز و رقابتهای شغلی دستوپنجه نرم میکنند. در این میان، کالوگرو با دختری به نام پاتریشیا آشنا میشود که خودش نیز با محدودیتهای اجتماعی روبهروست. ماجراهایی مانند درگیری با پسر یکی از خانوادههای بانفوذ شهر، تهدید به خشونت، و تلاش برای حفظ کسبوکار خانوادگی، فضای پرتنش و در عین حال امیدبخشی را شکل میدهد. کالوگرو در مسیر رشد و بلوغ، با دوستی، وفاداری، ترس و شجاعت روبهرو میشود و معنای واقعی خانواده و تعلق را جستوجو میکند. روایت کتاب، همزمان که به مسائل اجتماعی و تاریخی میپردازد، تصویری زنده از زندگی مهاجران و نوجوانان در جستوجوی هویت ارائه میدهد.
چرا باید کتاب رمان خوان های حرفه ای (جلد نهم، رودخانه تمساح) را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی صمیمی و ملموس، تجربهی مهاجرت، دلتنگی برای وطن و تلاش برای سازگاری با جامعهای جدید را به تصویر کشیده است. پرداختن به موضوعات مهمی مانند تبعیض نژادی، تفاوتهای فرهنگی و روابط خانوادگی، آن را به اثری قابل تأمل برای نوجوانان و حتی بزرگسالان تبدیل کرده است. شخصیتپردازی دقیق و فضای پرجزئیات جنوب آمریکا، امکان همذاتپنداری با دغدغهها و احساسات کالوگرو را فراهم میکند. همچنین، کتاب به موضوعات هویتی، دوستی و بلوغ میپردازد و نشان میدهد که چگونه نوجوانان میتوانند در شرایط دشوار، راه خود را پیدا کنند و به رشد فردی برسند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به نوجوانان علاقهمند به داستانهای اجتماعی، مهاجرت و هویت، همچنین به کسانی که دغدغهی تبعیض نژادی و تفاوتهای فرهنگی دارند، پیشنهاد میشود. برای دانشآموزان، معلمان و والدینی که به دنبال آثاری با مضامین رشد فردی و اجتماعی هستند نیز مناسب است.
بخشی از کتاب رمان خوان های حرفه ای (جلد نهم، رودخانه تمساح)
«شب بسیار تاریکیست. به سختی میتوانم دستانم را ببینم. وهمآور است. گویی من و کیرون، شبح هستیم. این احساسیست که وقتی در جزیرهٔ سیسیلی در غارهای نزدیک سفالو قدم میزدم، به من دست میداد. حواسم به خودم بود که خفاشها از وجودم آگاه شدند و دستهدسته به طرفم هجوم آوردند. درحالیکه خفاشها از کنارم رد شدند و در جهت نسیم دریا پرواز کردند، دستانم را دیوانهوار در هوا تکان دادم. اما این علفزارِ هموار با آن غارهای دامنهٔ کوه تفاوت چندانی ندارد؛ شهر ساکت و خوابآلود لوئیزیانا با آن سفالوی شلوغ تفاوت چندانی ندارد و من هم احساس میکنم آدمِ کاملاً جدیدی شدهام. پاییزِ سال قبل که مرا به زور سوار کشتی کردند تا به اینجا بیایم، پسری ترسو بودم، اما الان همانند یک مرد کار میکنم و در محل کارم فرد مهمی هستم، چون میتوانم با مشتریان انگلیسی صحبت کنم. هنوز نیز برخی از خصوصیات گذشته را دارم. الان هم از اینکه بدون اجازهٔ عموهایم تا دیروقت بیرون بودهام، وحشتزده و عصبی میشوم. این پیشنهاد پسرعمویم، کیرون بود. همیشه همین فکرها در سرش است. همهٔ ما هر شب به جز شنبهها زود به رختخواب میرویم، اما او توانِ بیدار ماندن را دارد و اصرار میکند مخفیانه از خانه خارج شویم.»
حجم
۱۸۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
حجم
۱۸۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه