کتاب چرا مسلمان باشم؟ (۱)

کتاب چرا مسلمان باشم؟ (۱) نوشته‌ی محسن قرائتی با گردآوری محمد متوسل، اثری است که به بررسی نیاز انسان به دین، نقش پیامبران، جهان‌بینی الهی و مادی، ریشه‌های ایمان به خدا و شناخت صفات الهی می‌پردازد. این کتاب با زبانی آموزشی و تحلیلی، تلاش کرده است تا پرسش‌های بنیادین درباره‌ی ضرورت دین‌داری، تفاوت نگاه دینی و غیردینی به جهان، و جایگاه عقل و فطرت در ایمان را واکاوی کند. ساختار کتاب به گونه‌ای طراحی شده که هم برای دانش‌آموزان و دانشجویان و هم برای علاقه‌مندان به مباحث دینی و فلسفی قابل استفاده باشد. دفتر نشر معارف آن را منتشر کرده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب چرا مسلمان باشم؟ (۱)

کتاب چرا مسلمان باشم؟ (۱) به قلم محسن قرائتی و گردآوری محمد متوسل، اثری آموزشی و تحلیلی در حوزه‌ی اندیشه اسلامی است که به پرسش‌های اساسی درباره‌ی دین، ایمان و جهان‌بینی می‌پردازد. این کتاب با رویکردی پرسش‌محور، ابتدا به نیازهای مختلف انسان اشاره کرده و جایگاه دین را در پاسخ به نیازهای عالی بشر بررسی کرده است. سپس با مقایسه‌ی جهان‌بینی الهی و مادی، نقش شناخت و ابزارهای آن را در انتخاب مسیر زندگی توضیح داده است. در ادامه، ریشه‌های ایمان به خدا از منظر عقل و فطرت تحلیل شده و آثار ایمان در زندگی فردی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. بخش‌هایی از کتاب نیز به بررسی صفات الهی، تفاوت نگاه اسلام و دیگر ادیان به خداوند و نقش رحمت الهی در آفرینش اختصاص یافته است. ساختار کتاب به صورت فصل‌بندی‌شده و با هدف آموزش تدریجی مفاهیم طراحی شده و در هر فصل، اهداف آموزشی و پرسش‌هایی برای تعمیق یادگیری ارائه شده است.

خلاصه کتاب چرا مسلمان باشم؟ (۱)

کتاب چرا مسلمان باشم؟ (۱) با طرح پرسش‌هایی درباره‌ی نیاز انسان به دین در عصر تکنولوژی آغاز شده است. نویسنده سه نوع نیاز انسان را برمی‌شمارد: نیازهای ابتدایی (مانند آب و غذا)، نیازهای اجتماعی (مانند قانون و مقررات) و نیازهای عالی (مانند شناخت هدف هستی و راه سعادت). تأکید شده است که دین، به‌ویژه اسلام، پاسخگوی نیازهای عالی انسان است و علاوه‌بر آن، برای نیازهای ابتدایی و اجتماعی نیز برنامه دارد. در ادامه، کتاب سه راه پیش روی انسان برای رسیدن به سعادت را معرفی می‌کند: راه خودساخته، راه مردم و راه دین. نویسنده با نقد دو راه نخست، بر برتری راه دین که مبتنی بر وحی و علم الهی است، تأکید کرده است. سپس با مثال‌هایی، کارآمدی دین را در ساختن انسان و جامعه توضیح داده و شش مرحله‌ی انسان‌سازی دین را تشریح کرده است: کشف انسان، استخراج استعدادها، ذوب ناخالصی‌ها، تربیت فردی، پیوند اجتماعی و هدایت جامعه به‌سوی مقصد. کتاب به دلایل دوری برخی جوانان از دین نیز پرداخته و عواملی چون ناآگاهی، خرافات، رفتار نادرست برخی دینداران و تحلیل‌های نادرست درباره‌ی دین را بررسی و نقد کرده است. در بخش دیگری، جهان‌بینی الهی و مادی مقایسه شده و ابزارهای شناخت (حس، عقل، قلب) و منابع شناخت (طبیعت، تاریخ، انسان) معرفی شده‌اند. موانع شناخت مانند پیروی از هوا و هوس، تعصب به سنت‌ها و ارتکاب کارهای زشت نیز مورد توجه قرار گرفته است. در فصل ریشه‌های ایمان به خدا، نقش عقل و فطرت در گرایش انسان به ایمان بررسی شده و تفاوت ایمان‌های ناپایدار (موسمی، تقلیدی، سطحی، لرزان و دل‌بخواهی) با ایمان ارزشمند (استدلالی، همراه با عمل، پایدار، کامل و خالص) توضیح داده شده است. در نهایت، کتاب به شناخت خدا، صفات الهی، تفاوت نگاه اسلام و مسیحیت به خداوند، اهمیت رحمت الهی و نقش آن در آفرینش و بخشش اشاره کرده است. پرسش‌های پایانی هر فصل، مخاطب را به تأمل و تعمیق بیشتر در مباحث دعوت می‌کند.

چرا باید کتاب چرا مسلمان باشم؟ (۱) را بخوانیم؟

این کتاب با رویکردی تحلیلی و آموزشی، به پرسش‌های بنیادین درباره‌ی دین و ایمان پاسخ داده و تلاش کرده است مفاهیم پیچیده را با مثال‌ها و مقایسه‌های ملموس روشن کند. ویژگی شاخص آن، پرداختن به دغدغه‌های رایج نسل جوان درباره‌ی کارآمدی دین، تفاوت جهان‌بینی‌ها و نقش عقل و فطرت در ایمان است. همچنین، ساختار مرحله‌ای و پرسش‌محور کتاب، امکان یادگیری تدریجی و تعمیق مفاهیم را فراهم کرده است. خواندن این اثر می‌تواند به درک بهتر جایگاه دین در زندگی فردی و اجتماعی، شناخت موانع و آسیب‌های ایمان و آشنایی با نگاه اسلامی به خدا و صفات الهی کمک کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان مباحث دینی، دانش‌آموزان و دانشجویان رشته‌های الهیات و فلسفه، کسانی که با پرسش‌هایی درباره‌ی ضرورت دین‌داری، تفاوت جهان‌بینی‌ها و نقش عقل و فطرت در ایمان روبه‌رو هستند و افرادی که به دنبال تحلیل انتقادی درباره‌ی دین و ایمان‌اند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب چرا مسلمان باشم؟ (۱)

«در عصر تکنولوژی، چه نیازی به دین داریم؟ آیا پیشرفت علم و تکنولوژی نتوانسته کاری بکند که بگوییم امروزه دیگر نیازی به دین نیست؟ آیا نیاز بشر به پیامبران فقط برای آن زمان بود که مردم بت‌پرست بودند؟ اصولاً انبیا چه حرف تازه‌ای داشتند که بشر به آن نرسیده است؟ کارنامهٔ انبیا چیست؟ انبیا چه آورده‌اند که دنیای پیشرفتهٔ امروز نیاورده است؟ پیش از پاسخ به این سؤالات، لازم است ابتدا نیازهای انسان را ذکر کنیم. هر انسانی سه نوع نیاز دارد: ۱- نیاز ابتدایی؛ ۲- نیاز اجتماعی؛ ۳- نیاز عالی. نیاز ابتدایی: مثل نیاز به آب و غذا، لباس و پوشاک، مسکن و همسر. نیاز اجتماعی: اموری است که انسان چون در جامعه زندگی می‌کند به آن‌ها نیاز دارد، مانند قانون و مقررات. نیاز عالی: نیاز انسان به شناخت و معرفت است. بشر سؤالات متعددی دربارهٔ خود و هستی دارد و می‌خواهد خیلی چیزها را بشناسد و بداند و دربارهٔ آن‌ها اطلاعاتی داشته باشد. مانند شناخت هستی و مبدأ آن، شناخت هدف هستی و مقصد آن، شناخت راه درست زندگی و راه رسیدن به سعادت و خوشبختی پایدار. اکنون بار دیگر سؤال قبلی را تکرار می‌کنیم: انسان چه نیازی به دین دارد؟ پاسخ: در میان انواع نیازهای انسان، دین، پاسخگوی نیازهای عالی اوست و به این سؤال‌ها پاسخ می‌دهد. دین بیان می‌کند که سرچشمهٔ هستی کجاست، آفریدگار هستی کیست، هدف هستی چیست، معیار شناخت حقیقت کدام است و مسئولیت ما در این مجموعه چیست.»