
کتاب بزرگ بانوی هستی
معرفی کتاب بزرگ بانوی هستی
کتاب بزرگ بانوی هستی نوشتهی الهام حدادی و فرهاد درودگریان اثری پژوهشی در حوزهی نقد ادبی و روانشناسی تحلیلی است که به بررسی کهنالگوها در داستانهای گلی ترقی میپردازد. این کتاب با رویکردی میانرشتهای، نظریههای کارل گوستاو یونگ دربارهی ناخودآگاه جمعی و کهنالگوها را بهعنوان چارچوب تحلیلی خود برگزیده و تلاش کرده است تا با تحلیل آثار یکی از نویسندگان برجستهی معاصر فارسی، پیوند میان اسطوره، روانشناسی و ادبیات را نشان دهد. نویسندگان در این اثر ضمن معرفی بنیادهای نظری روانشناسی تحلیلی و اسطورهشناسی به واکاوی عناصر کهنالگو در داستانهای منتخب گلی ترقی پرداختهاند. نشر سنجاق بهصورت الکترونیکی این کتاب را منتشر کرده است و میتوانید آن را از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بزرگ بانوی هستی
کتاب بزرگ بانوی هستی با تمرکز بر آثار گلی ترقی به بررسی نقش کهنالگوها و نمادهای اسطورهای در داستانهای او میپردازد. الهام حدادی و فرهاد درودگریان با بهرهگیری از نظریات یونگ تلاش کردهاند تا نشان دهند چگونه عناصر ناخودآگاه جمعی و تصاویر ازلی در روایتهای ترقی بازتاب یافتهاند. ساختار کتاب شامل سه بخش اصلی است: ابتدا به بنیادهای نظری روانشناسی تحلیلی و اسطورهشناسی پرداخته شده، سپس دیدگاههای اساسی یونگ و نمادهای تحلیل کهنالگویی شرح داده شده و درنهایت، تحلیل کهنالگویی داستانهای منتخب گلی ترقی ارائه شده است. این کتاب در دستهی نقد ادبی و مطالعات میانرشتهای قرار میگیرد و با رویکردی تحلیلی، پیوند میان ادبیات، روانشناسی و اسطوره را برجسته میسازد. نویسندگان با تکیه بر نمونههای عینی از آثار ترقی نشان دادهاند که چگونه شخصیتها و روایتها حامل مضامین مشترک انسانی و اسطورهای هستند و تجربههای فردی و جمعی را در قالب داستان بازتاب میدهند.
خلاصه کتاب بزرگ بانوی هستی
کتاب بزرگ بانوی هستی با هدف بررسی کهنالگوهای یونگی در داستانهای گلی ترقی ابتدا به پیوند میان روانشناسی و ادبیات میپردازد و نشان میدهد که چگونه مفاهیم روانشناختی از دیرباز در تحلیل آثار ادبی نقش داشتهاند. نویسندگان با مروری بر نظریات افلاطون، ارسطو و اسطورهشناسانی چون فریزر، کمپبل و استراوس، زمینهی تاریخی و نظری نقد کهنالگویی را ترسیم کردهاند. سپس نظریهی ناخودآگاه جمعی یونگ و مفاهیم کلیدی مانند ایگو، خود، نقاب، سایه، آنیما و آنیموس بهتفصیل شرح داده شدهاند و جایگاه آنها در تحلیل متون ادبی تبیین شده است. در بخش بعدی کتاب به زندگی و آثار گلی ترقی میپردازد و جایگاه او را در ادبیات معاصر فارسی معرفی میکند. سپس با تمرکز بر داستانهای منتخب نشان داده شده است که چگونه کهنالگوهای اسطورهای و نمادهای ناخودآگاه جمعی در شخصیتپردازی و روایتهای ترقی حضور دارند. نویسندگان با تحلیل نمونههایی از داستانهای او به بررسی نقش مادر، پدر، قهرمان، سفر، ترس، عشق و دیگر عناصر مشترک انسانی در ساختار روایی و معنایی آثار ترقی پرداختهاند. در پایان کتاب به اهمیت نقد کهنالگویی در فهم عمیقتر متون ادبی و خلق تجربههای مشترک انسانی اشاره کرده است.
چرا باید کتاب بزرگ بانوی هستی را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی میانرشتهای امکان آشنایی با نظریههای روانشناسی تحلیلی و کاربرد آنها در نقد ادبی را فراهم میکند. بزرگ بانوی هستی نهتنها به معرفی مفاهیم کلیدی یونگ میپردازد بلکه با تحلیل آثار گلی ترقی، نمونههای عینی از حضور کهنالگوها در ادبیات معاصر فارسی را ارائه میدهد. مطالعهی این اثر به درک بهتر پیوند میان اسطوره، روانشناسی و ادبیات کمک میکند و نشان میدهد که چگونه تجربههای فردی و جمعی در قالب داستان بازتاب مییابند. همچنین کتاب برای علاقهمندان به نقد ادبی، روانشناسی و اسطورهشناسی، نمونهای از پژوهشهای میانرشتهای و تحلیلی را به نمایش میگذارد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران رشتههای زبان و ادبیات فارسی، روانشناسی، اسطورهشناسی و مطالعات فرهنگی پیشنهاد میشود. همچنین این کتاب برای علاقهمندان به نقد ادبی، تحلیل داستان و کسانی که به دنبال درک عمیقتر از مفاهیم ناخودآگاه و کهنالگوها در ادبیات هستند، مناسب است.
بخشی از کتاب بزرگ بانوی هستی
«محتویات ناخودآگاه را که بر خلاف خودآگاه، به طور مستقیم در دسترس قرار نمیگیرد، میتوان به سه گروه یا طبقه تقسیم کرد:
۱) محتویات ناخودآگاه در دسترس: محتویات ناخودآگاه در دسترس را عواملی تشکیل میدهند که میتوانیم آنها را در خودآگاه نیز داشته باشیم، هرچند به طور کلی اثری از خودآگاه در آن نباشد. به عنوان مثال ما از موقعیت جسم خویش در فضا، از پارهای حرکات یا بعضی از حالات چهرهٔ خویش و امثال آن به درستی آگاه نیستیم، هرچند مانعی در سر راه آگاهی ما وجود ندارد. مثلاً همهٔ ما با این مورد برخورد کردیم که کسی ساعتش را از جیب در میآورد و نگاهی به آن میاندازد و دوباره آن را در جیب میگذارد. اگر چند لحظه بعد، کسی ساعت را از او بپرسد، باید یک بار دیگر به ساعتش نگاه کند. لذا مجبور به تکرار همان حرکات است. در حالی که توجه به زمان، نشانهٔ تداوم خودآگاه است و ما همواره یک حس دقیق از زمان سپریشده داریم، حتی در خواب. علاوه بر آن بسیاری از اشیا و وقایع در زندگی ما وجود دارند که فراموش شدهاند و ما از زمان ورودشان به خودآگاه خویش آگاه نیستیم ولی با کوچکترین توجه در دسترس قرار میگیرند.
۲) محتویات ناخودآگاه قابل دسترس با واسطه: آن دسته از محتویات ناخودآگاه که با واسطه در دسترس قرار میگیرند، فرّارترند. به عنوان مثال برای همهٔ ما پیش آمده است که نام کسی را میدانیم ولی به یادمان نمیآید به قول معروف «نوک زبانمان است» ولی نمیتوانیم آن را تلفظ کنیم: پس موقتاً در دسترس نیست! ولی با اندکی کوشش و تدبیر، موفق میشویم نام از ذهن گریخته را باز یابیم. یا بعضیها، نخی به انگشتشان گره میزنند تا چیزی را به یادشان آورد، پس این گره، واسطه یادآوری است. وقایعی از این قبیل میتوانند ناگهانی باشند. مانند این داستان که: روانشناسی هنگام تفریح و گشت و گذار در یک روستا، از مقابل مزرعهای عبور میکند، همچنان که به راه خود ادامه میدهد، ناگهان خاطرات کودکی چنان در خاطرش زنده میشوند که توجه او را جلب میکنند؛ این امر او را به تعجب میاندازد و از خود میپرسد: «چرا ناگهان به یاد آن ایام افتادم؟ این زنده شدن خاطرات کودکی از چه لحظهای شروع شد؟» بعد با دنبال کردن رشتهٔ افکارش به این نتیجه میرسد که خاطرات کودکی در حدود پنج دقیقهٔ پیش آغاز شد، زمانی که از مقابل یک مزرعه عبور میکرد. لذا از همان مسیر بازمیگردد تا علت این تداعی را دریابد. با نزدیک شدن مجدد به مزرعه، بوی خاصی به مشامش میرسد، بوی یک مرغدانی، بویی که با خاطرات کودکیاش همراه است و هنوز آثار آن در ذهنش باقی است. او چیزی را بدون آن که عمدی داشته باشد، بو کرده است ولی بو، اثر خود را بر ناخودآگاه او گذاشته و خاطرات کودکیاش را در او زنده کرده است، پس این یک محتوای با واسطه قابل دسترس است.
۳) محتویات ناخودآگاه دستنیافتنی یا غیرقابل دسترس: تعداد این محتویات میتواند بی حد و حصر باشد، چون ما از وسعت و دامنهٔ قدرت و همچنین غنای احتمالی محتویات ناخودآگاه، اطلاعی نداریم. میدانیم که آثار زیادی از خاطرات در ضمیر ناخودآگاه برجای مانده است. از جمله خاطرات دوران کودکی. چون بسیاری از حوادث دوران کودکی خود را به یاد میآوریم ولی بسیاری از آنها را فراموش میکنیم. برای بعضی از افراد حوادث تا پنج شش سالگی و برای عدهای تا حدود ده و حتی پانزده سالگی در ابهام و فراموشی مطلق است. مقاطع مدیدی از زندگی در خلأ کامل قرار دارد و پیوندی بین این مقاطع نیست. با گذشت زمان، خودآگاه کودکی، به صورت مجمعالجزایری از تصاویر مجزا و منفرد درمیآید که از میان امواجی که هر لحظه آنها را میپوشانند، سر بیرون میآورند.»
حجم
۱۶۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه
حجم
۱۶۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه
