کتاب یکی مثل من مریم حاتمی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب یکی مثل من

کتاب یکی مثل من

نویسنده:مریم حاتمی
دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب یکی مثل من

کتاب یکی مثل من نوشته‌ی مریم حاتمی اثری داستانی است که توسط انتشارات نامه مهر به‌صورت الکترونیکی منتشر شده است. این کتاب با نگاهی به زندگی یک زن سالمند و روایت خاطرات، دغدغه‌ها و روابط خانوادگی او، به بررسی فرازونشیب‌های زندگی زنان ایرانی در بستر سنت و تغییرات اجتماعی می‌پردازد. روایت کتاب از زبان شخصیت اصلی، خانم‌جان، شکل می‌گیرد و با زبانی صمیمی و جزئی‌نگر، لحظات تلخ و شیرین زندگی او را بازگو می‌کند. محوریت داستان بر روابط میان‌نسلی، نقش مادران و مادربزرگان، و تأثیر تصمیمات گذشته بر سرنوشت نسل‌های بعدی استوار است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب یکی مثل من

یکی مثل من نوشته‌ی مریم حاتمی، داستانی خانوادگی و اجتماعی است که در قالب روایت اول‌شخص از زبان مادربزرگی سالخورده روایت می‌شود. کتاب با نگاهی جزئی‌نگر به زندگی روزمره، خاطرات گذشته و دغدغه‌های نسل‌های مختلف، تصویری از روابط خانوادگی، سنت‌ها و چالش‌های زنان در جامعه ایرانی ارائه می‌دهد. ساختار کتاب مبتنی بر گفت‌وگوهای صمیمی، بازگویی خاطرات و روایت‌های پیوسته است که به‌تدریج لایه‌های پنهان زندگی شخصیت‌ها را آشکار می‌کند. محوریت داستان بر رابطه‌ی خانم‌جان با نوه‌اش نارگل و بازتاب تصمیمات و اشتباهات نسل‌های پیشین در زندگی نسل جوان‌تر است. نویسنده با استفاده از زبان محاوره‌ای و توصیف‌های ملموس، فضایی آشنا و نزدیک به واقعیت خلق کرده است که خواننده را به دل زندگی شخصیت‌ها می‌برد. در کنار روایت اصلی، کتاب به موضوعاتی چون پیری، تنهایی، حسرت، عشق ناکام و نقش زنان در خانواده می‌پردازد و با بازگویی خاطرات تلخ و شیرین، پیوند میان گذشته و حال را به تصویر می‌کشد.

خلاصه داستان یکی مثل من

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان یکی مثل من با روایت خانم‌جان، زنی سالخورده که بیشتر وقتش را در بستر بیماری می‌گذراند، آغاز می‌شود. او با پرستارش عفت و نوه‌اش نارگل زندگی می‌کند و بخش عمده‌ای از روزهایش را به مرور خاطرات و گفت‌وگو با خداوند می‌گذراند. ورود نارگل به خانه، جرقه‌ای برای باز شدن گره‌های فروخورده‌ی خانوادگی می‌شود. نارگل که درگیر مشکلات عاطفی و نامزدی نافرجام با رادین است، نزد مادربزرگش پناه می‌گیرد و کم‌کم رازهایی از گذشته‌ی خود و خانواده را بازگو می‌کند. در خلال این گفت‌وگوها، مشخص می‌شود که نارگل به اجبار خانواده وارد نامزدی با رادین شده، درحالی‌که دلش با او نیست و هنوز خاطره‌ی عشقی ناکام به نام پیمان را در دل دارد. پیمان پس از سال‌ها بی‌خبری بازمی‌گردد و با افشای حقایقی درباره‌ی علت به‌هم‌خوردن مراسم بله‌برون، پرده از رازهایی برمی‌دارد که ریشه در تصمیمات و سوءتفاهم‌های نسل قبل دارد. روایت خانم‌جان از گذشته‌ی خودش، فقر، محرومیت و سختی‌های زندگی روستایی، در کنار روایت نارگل از مشکلات نسل جدید، پیوندی میان دو نسل برقرار می‌کند. داستان با بازگویی خاطرات، درد دل‌ها و تلاش برای یافتن راهی برای رهایی از گذشته و ساختن آینده‌ای بهتر، پیش می‌رود، بی‌آنکه پایان قطعی یا نتیجه‌گیری شتاب‌زده‌ای ارائه دهد.

چرا باید کتاب یکی مثل من را بخوانیم؟

یکی مثل من با روایتی صمیمی و جزئی‌نگر، تصویری ملموس از زندگی زنان ایرانی در بستر خانواده و جامعه ارائه می‌دهد. این کتاب با پرداختن به روابط میان‌نسلی، نقش مادران و مادربزرگان، و تأثیر تصمیمات گذشته بر سرنوشت نسل‌های بعد، فرصتی برای تأمل درباره‌ی جایگاه سنت، عشق، فداکاری و حسرت در زندگی فراهم می‌کند. روایت کتاب نه‌تنها به مسائل عاطفی و خانوادگی می‌پردازد، بلکه با بازگویی خاطرات تلخ و شیرین، تجربه‌ی زیسته‌ی زنان را به‌گونه‌ای بازتاب می‌دهد که برای بسیاری آشنا و قابل لمس است. خواندن این اثر می‌تواند به درک بهتر پیچیدگی‌های روابط خانوادگی، نقش زنان در حفظ و انتقال ارزش‌ها، و چالش‌های عاطفی نسل جوان کمک کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان داستان‌های خانوادگی و اجتماعی، کسانی که دغدغه‌ی روابط میان‌نسلی، نقش زنان در خانواده و تأثیر تصمیمات گذشته بر زندگی امروز را دارند، و همچنین به افرادی که به روایت‌های واقع‌گرایانه از زندگی روزمره و خاطرات نسل‌های پیشین علاقه‌مندند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب یکی مثل من

«به گوشه‌ی پنجره‌ی هال خیره شدم. درست جایی که ساختمان‌های روبه‌رو هنوز آنجا را تصرّف نکرده بودند و به‌اندازه‌ی یک‌وجب از آسمان نمایان بود. هر وقت که دلتنگی و غم تنهایی به‌سراغم می‌آید، همین یک‌وجب از آسمان به دادم می‌رسد. حس اينکه خدا مدام از آنجا نگاهم می‌کند و در همه حال هوایم را دارد آرامم می‌کند و دلم را به زندگی امیدوار. حالا هم از آن مواقعی هست که دلم گرفته و نیاز به نگاه خالقم دارم. با وجود اینکه می‌دانم خدای هستی از رگ گردن به من نزدیک‌تر است اما مثل دوران کودکی‌ام که فکر می‌کردم خدا از آسمان‌ها به بنده‌هایش نگاه می‌کند، همچنان دوست دارم در آسمان‌ها به‌دنبالش بگردم و صدایش کنم. احساس می‌کنم زنده نگه‌داشتن باورهای کودکی‌ام، جانی دوباره به تک‌تک سلول‌هایم می‌بخشد. هنوز محو تماشای همان یک‌وجب از آسمانم بودم که شنیدن صدای زنگ خانه حواسم را پرت کرد. عفت آیفون را جواب داد و همزمان در واحد را باز کرد. طاقت نیاوردم و پرسیدم: کی بود؛ مادر؟!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۵۱ صفحه

حجم

۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۵۱ صفحه

قیمت:
۲۰۰,۰۰۰
۱۶۰,۰۰۰
۲۰%
تومان