
کتاب درخت کنار
معرفی کتاب درخت کنار
کتاب درخت کنار نوشتهی رقیه سادات یزدانپرست اثری داستانی است که انتشارات متخصصان آن را منتشر کرده است. این کتاب مجموعهای از روایتها و داستانهای کوتاه را در خود جای داده که هرکدام بهنوعی به زندگی، خانواده، خاطرات و ریشههای عاطفی انسانها میپردازد. درخت کنار با نگاهی واقعگرایانه و گاه تلخ، به سراغ زندگی شخصیتهایی میرود که در بستر جامعهای پر از فرازونشیب، با مشکلات و امیدهای خود دستوپنجه نرم میکنند. روایتها اغلب از زبان اولشخص یا سومشخص محدود بیان میشوند و فضای داستانها، از جنوب گرم و سوزان تا شهرهای مهاجرپذیر و خانههای قدیمی، گسترده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب درخت کنار
درخت کنار نوشتهی رقیه سادات یزدانپرست مجموعهای از داستانهای کوتاه است که هرکدام به گوشهای از زندگی شخصیتهایی با پیشینهها و دغدغههای متفاوت میپردازد. این کتاب با روایتی ساده و بیپیرایه، به مسائل اجتماعی، خانوادگی و فردی میپردازد و تصویری از زندگی طبقات مختلف جامعه را به نمایش میگذارد. داستانها اغلب حول محور خانواده، فقر، مهاجرت، خاطرات کودکی و روابط انسانی شکل گرفتهاند و هرکدام با زاویهای متفاوت، تجربهای خاص را روایت میکنند. ساختار کتاب بهگونهای است که هر داستان، جهانی مستقل دارد اما در مجموع، فضایی همدلانه و گاه انتقادی نسبت به شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی ارائه میدهد. نویسنده با انتخاب شخصیتهایی از طبقات فرودست و روایت زندگی روزمره آنها، تلاش کرده است تا صدای کسانی باشد که کمتر در ادبیات داستانی به آنها پرداخته شده است. درخت کنار با نثری صمیمی و جزئینگر، بهویژه بر نقش خاطره، ریشههای خانوادگی و تأثیر محیط بر سرنوشت افراد تأکید کرده است.
خلاصه داستان درخت کنار
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! درخت کنار شامل چند داستان کوتاه است که هرکدام به زندگی شخصیتهایی با سرگذشتهای متفاوت میپردازد. داستان نخست با محوریت قاسم، نوجوانی از جنوب کشور، آغاز میشود که در گرمای طاقتفرسای شهر، برای کمک به خانوادهاش دستفروشی میکند. پدرش معتاد و بیکار است و مادرش با مشکلات روحی و مالی دستوپنجه نرم میکند. قاسم با وجود سن کم، بار زندگی را به دوش میکشد و در کنار دوستش امید، تلاش میکند تا روزنهای برای بهبود وضعیت خود و خانوادهاش بیابد. روایت با جزئیات زندگی روزمره، حسرتها و آرزوهای قاسم را به تصویر میکشد و به تأثیر فقر و اعتیاد بر سرنوشت کودکان میپردازد. در داستان دوم، فریبا، دختری است که بهتازگی به مدرسهای جدید آمده و با نگاههای سنگین و قضاوتهای اطرافیان روبهرو میشود. او با مشکلات خانوادگی، بیماری مادر و بیتوجهی پدر مواجه است و تلاش میکند در محیطی ناآشنا جای خود را پیدا کند. روایت از زبان یکی از همکلاسیها بیان میشود و به تدریج دوستی و همدلی میان آنها شکل میگیرد، اما شرایط سخت زندگی فریبا، او را از دیگران جدا میکند و حس غربت و تنهاییاش را پررنگتر میسازد. داستان سوم، زیر درخت توت، به زندگی زنی میپردازد که پس از ازدواج، در خانهای قدیمی با صاحبخانهای پیر زندگی میکند. روایت با خاطرات و درد دلهای مشهدی زهرا، صاحبخانه، گره میخورد که از رنجها و مصیبتهای زندگیاش میگوید؛ از کار طاقتفرسا، مردهزاییهای پیاپی و تنهایی. این داستان با تأکید بر همدلی و پیوند میان نسلها، تصویری از تابآوری زنان در برابر مشکلات زندگی ارائه میدهد. در داستان چهارم، راوی به خانهی مادربزرگش بازمیگردد؛ خانهای با درخت کنار تنومند که خاطرات کودکی، بازیها و روزهای جنگ را در خود جای داده است. روایت با حسرت و دلتنگی برای گذشته و تغییرات شهر و خانواده همراه است و نقش درخت کنار بهعنوان نمادی از پایداری و خاطره در زندگی راوی برجسته میشود. داستان پنجم، پنجره، به زندگی روزمره خانوادهای در زمان حال میپردازد؛ جمع شدن اعضای خانواده، دغدغههای اقتصادی، بحثهای روزمره و مقایسه مشکلات خود با رنجهای مردم دیگر نقاط جهان. این داستان با نگاهی انتقادی و واقعگرایانه، فاصله میان دغدغههای شخصی و مسائل بزرگتر اجتماعی را نشان میدهد.
چرا باید کتاب درخت کنار را بخوانیم؟
درخت کنار با روایتهایی از زندگی واقعی و ملموس، به سراغ موضوعاتی میرود که کمتر در ادبیات داستانی به آنها پرداخته شده است. این کتاب با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، فقر، مهاجرت، خاطرات خانوادگی و تابآوری زنان و کودکان، تصویری صادقانه از جامعه ارائه میدهد. نویسنده با انتخاب شخصیتهایی از طبقات مختلف و روایت سرگذشت آنها، امکان همدلی و درک عمیقتری از شرایط اجتماعی و انسانی را فراهم کرده است. خواندن این کتاب فرصتی است برای مواجهه با واقعیتهای پنهان و شنیدن صدای کسانی که معمولاً در حاشیه قرار دارند. همچنین، روایتهای کتاب با نثری ساده و صمیمی، امکان ارتباط نزدیک با شخصیتها و تجربههای آنها را ایجاد میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان داستانهای اجتماعی، کسانی که دغدغه مسائل خانوادگی، فقر، مهاجرت و تابآوری در برابر مشکلات را دارند، پیشنهاد میشود. همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران حوزه ادبیات معاصر و مطالعات اجتماعی، این اثر میتواند نمونهای ارزشمند باشد.
بخشی از کتاب درخت کنار
«آفتاب گرم و سوزان جنوب بدجوری قاسم را کلافه کرده بود. کلاه حصیریاش را زیر شیر مغازهٔ نزدیک بساطش خیس کرد و بر سرش گذاشت. خنکی کلاه حس خوبی به او داد. روسریهایش را یکییکی مرتب کرد و تعدادی از آنها را که برای نشاندادن به مشتریها از کاورشان بیرون آورده بود، مثل اول و با دقت سر جایشان گذاشت. نزدیک اذان بود. بساطش را جمع کرد و در چند کارتن چید. آنها را به آقا محسن سپرد تا پشت بستنیسازش بگذارد. سر راه چند نان گرفت. از فکرکردن به اینکه مادرش برای ناهار چه غذایی درست کرده، بزاق دهانش بدجوری به راه افتاد. دلش ماهی میخواست؛ ماهی سرخشده با پلو باقالی. در دل گفت: «سمبوسه هم خوب است؛ ولی نه، سمبوسه برای شام میچسبد. دمپختک تماته هم خوب است؛ ولی الان هوس ماهی کردم.» در همین فکرهای خوشمزه غوطهور بود که به خانه رسید. کلید انداخت و در را باز کرد. طبق معمول همیشه بو میآمد؛ اما نه بوی ماهی؛ بوی بدبختی و بیچارگی میآمد. پدر مثل همیشه پای منقل بود. شغلش بنایی بود؛ اما الان زمستان بود و کار بنایی رونقی نداشت. روزگار جوانی که حالش خوب بود. حتی در شرجی و گرمای پنجاه درجه هم سنگکاری میکرد؛ اما امان از خماری...»
حجم
۲۹۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۶ صفحه
حجم
۲۹۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۶ صفحه