
کتاب زندگی زمستانی
معرفی کتاب زندگی زمستانی
کتاب زندگی زمستانی نوشتهی سحر فلاح مجموعهای از شعرهای معاصر فارسی است که با نگاهی تازه به مفاهیم تنهایی، عشق، امید و گذر زمان میپردازد. این اثر با زبان شاعرانه و تصاویری ملموس، تجربههای زیسته و احساسات عمیق را در قالب شعر بیان کرده است. زندگی زمستانی با رویکردی تاملبرانگیز، فضای سرد و گاه تاریک زمستان را به استعارهای از وضعیتهای انسانی بدل میکند و در لابهلای سطرهایش، امید و انتظار برای بهار را نیز به تصویر میکشد. انتشارات متخصصان آن را منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زندگی زمستانی
زندگی زمستانی مجموعهای از شعرهای سحر فلاح است که در قالب شعر آزاد و با بیانی صمیمی، دغدغههای انسانی را به تصویر کشیده است. این کتاب در فضایی میان تاریکی و روشنایی، به موضوعاتی چون جدایی، دلتنگی، امید و تناقضهای درونی میپردازد. ساختار کتاب بر پایهی شعرهای کوتاه و بلند استوار است که هرکدام روایتی مستقل اما مرتبط با مضمون کلی زمستان و گذر از آن دارند. نویسنده با بهرهگیری از تصاویر طبیعی و عناصر زمستانی، احساسات انسانی را بهگونهای ملموس و قابل لمس بیان کرده است. زندگی زمستانی نهتنها به فصل سرد سال اشاره دارد، بلکه استعارهای از دورههای سرد و دشوار زندگی است که انسان ناچار به عبور از آنهاست. سحر فلاح در این مجموعه، با زبانی ساده و درعینحال عمیق، تجربههای شخصی و جمعی را به اشتراک گذاشته است.
چرا باید کتاب زندگی زمستانی را بخوانیم؟
زندگی زمستانی با تصویرسازیهای بدیع و پرداختن به احساسات متضاد، فرصتی برای تامل درونی و بازنگری در تجربههای شخصی فراهم میکند. این کتاب با استفاده از عناصر طبیعت و فصل زمستان، به بیان لحظات تلخ و شیرین زندگی پرداخته است و مخاطب را به همدلی با حالات انسانی دعوت میکند. شعرهای این مجموعه، گاه با لحنی اندوهگین و گاه با امیدی پنهان، به موضوعاتی چون جدایی، انتظار، عشق و عبور از دشواریها میپردازند. خواندن این کتاب میتواند دریچهای تازه به سوی درک احساسات پیچیده و تجربههای مشترک انسانی بگشاید.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
به علاقهمندان شعر معاصر فارسی، کسانی که به دنبال بازتاب احساسات عمیق و تجربههای انسانی در قالب شعر هستند و افرادی که دورههای دشوار یا سرد زندگی را تجربه کردهاند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب زندگی زمستانی
«گاهی میترسم از آنچه هستم و آنچه نیستم؛ اما غرق در تمام آنچه که معنای من است. نیازی بر همان پارادوکس زندگی دارم؛ همان شیرینی به کامی تلخ؛ گوارا با جامی زهر و حتی دیدن با چشمانی بسته. نیاز بر همان تناقضی دارم که اگر جوابی نباشد، سوالی هم نیست! وران شدم در پس نگاهت؛ آنچنانکه دیوانهوار به خود ترس را رقصاندم تا خود را از بیداریهای نبودنت و خوابهای نازنین بودنت مست کنم. و گناهی باشم میان جهنمی از عاشقان نفرینشده.»
حجم
۳۷۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۳۷۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه