
کتاب در مسیر دانشگاه
معرفی کتاب در مسیر دانشگاه
کتاب در مسیر دانشگاه نوشتهی محسن سنگ برگان اثری داستانی با محوریت تجربههای شخصی و روایات ترسناک است که توسط نشر سنجاق بهصورت الکترونیکی منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از چهار داستان را در خود جای داده که هرکدام بر پایهی تجربههای واقعی یا الهامگرفته از زندگی نویسنده شکل گرفتهاند. نویسنده که زمینهی تخصصیاش باستانشناسی و بررسی تدفین در فرهنگهای مختلف است، در این اثر تلاش کرده است تا مرز میان واقعیت و خیال را در بستر موقعیتهای هولناک و ماجراهای غیرمنتظره به چالش بکشد. داستانها با نگاهی به ترسهای انسانی، مواجهه با ناشناختهها و تاثیر رویدادهای عجیب بر زندگی روزمره، فضایی پرتعلیق و رازآلود را خلق کردهاند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب در مسیر دانشگاه
در مسیر دانشگاه اثری است که در ژانر داستانهای ترسناک و ماجراجویانه قرار میگیرد و با روایتی اولشخص، خواننده را به دل تجربههایی میبرد که مرز میان واقعیت و رویا را محو میکنند. محسن سنگ برگان، نویسندهی کتاب، با تکیهبر تجربیات شخصی و دانش خود در حوزهی باستانشناسی، داستانهایی را روایت کرده است که هرکدام ریشه در موقعیتهای واقعی یا الهامگرفته از زندگی روزمره دارند. ساختار کتاب بهصورت چهار داستان مستقل است که هر یک با فضاسازی خاص و عناصر ماورایی، خواننده را با ترسهای درونی و مواجهه با ناشناختهها روبهرو میکند. نویسنده در مقدمه، به علاقهی خود به ژانر وحشت و تاثیر ترس بر ذهن و بدن انسان اشاره کرده و توضیح داده است که چگونه این احساس میتواند همزمان لذتبخش و هولناک باشد. کتاب با نثری ساده و بیپیرایه، ماجراهایی را روایت میکند که گاه در بستر خواب و رویا و گاه در دل واقعیت رخ میدهند و مرز میان این دو را به چالش میکشند. در کنار روایتهای ترسناک، دغدغههایی مانند مواجهه با ناشناختهها، تاثیر خاطرات هولناک بر زندگی و جستوجوی معنا در اتفاقات عجیب، در سراسر کتاب دیده میشود.
خلاصه داستان در مسیر دانشگاه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! کتاب با داستانی آغاز میشود که نویسنده برای دفاع پایاننامهی کارشناسی ارشد خود عازم دانشگاه است. او بهدلیل تاخیر در بیدارشدن، ناچار میشود مسیر فرعی و روستایی را انتخاب کند؛ مسیری که با باران شدید، سیلاب و اتفاقات غیرمنتظره همراه میشود. در میانهی راه، پیرمردی مرموز به او پیشنهاد میدهد از راهی دیگر عبور کند. حضور این پیرمرد و ناپدیدشدنهای عجیبش، فضای داستان را رازآلود میکند. در ادامه، نویسنده با صحنههایی مواجه میشود که مرز میان واقعیت و خیال را از بین میبرد؛ از مراسم تدفین عجیب تا مواجهه با جسدی که چهرهاش شبیه خود اوست. در نهایت، مشخص میشود که همهی این وقایع در عالم خواب رخ دادهاند، اما تاثیر آنها تا مدتها بر ذهن نویسنده باقی میماند. در داستان دوم، نویسنده بهعنوان مهندس عمران برای نظارت بر ساخت بند خاکی به منطقهای دورافتاده اعزام میشود. شایعات محلی دربارهی جنزدگی و حادثهی مرگ دستهجمعی هفت نفر در همان محل، فضای داستان را پرتنش میکند. شبها، صداهای عجیب و اتفاقات غیرقابل توضیح، نویسنده را به مرز ترس و وحشت میرساند. مواجهه با گروهی ناشناس و مراسمی عجیب، تجربهای را رقم میزند که تا مدتها اثرش باقی میماند و حتی نشانههایی فیزیکی از آن بر بدن نویسنده بهجا میماند. داستان سوم با محوریت آشنایی نویسنده با دختری خارجی به نام سارا شکل میگیرد. این آشنایی که با هدف یادگیری زبان آغاز شده، به ماجراهایی عجیب و ترسناک ختم میشود؛ از کابوسهای شبانه تا رفتارهای غیرعادی سارا که گاه به حالت خلسه و بیاختیاری میرسد. تلاش برای یافتن راهحل، نویسنده و سارا را به روستایی دورافتاده و ملاقات با فردی به نام ملا میکشاند. در این مسیر، مرز میان بیماری روانی، تاثیرات ماورایی و واقعیت، بارها زیر سوال میرود و داستان با تعلیق و ابهام پیش میرود.
چرا باید کتاب در مسیر دانشگاه را بخوانیم؟
در مسیر دانشگاه با ترکیب تجربههای شخصی، دانش تخصصی نویسنده در حوزه باستانشناسی و عناصر داستانی ترسناک، فضایی متفاوت و پرکشش را خلق کرده است. این کتاب نهتنها به روایت ماجراهای هولناک و رازآلود میپردازد، بلکه به تاثیر ترس بر ذهن و زندگی انسان نیز توجه نشان داده است. روایتها با جزییات ملموس و فضاسازی قوی، خواننده را به دل موقعیتهایی میبرد که مرز میان واقعیت و خیال در آنها محو میشود. همچنین، کتاب به دغدغههایی مانند مواجهه با ناشناختهها، تاثیر خاطرات هولناک و جستوجوی معنا در اتفاقات عجیب میپردازد. برای علاقهمندان به داستانهای معمایی و ماجراجویانه، این اثر میتواند تجربهای متفاوت و چالشبرانگیز باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان ژانر وحشت، داستانهای معمایی و کسانی که به روایتهای مبتنیبر تجربههای شخصی و مرز میان واقعیت و خیال علاقه دارند، پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که دغدغهی مواجهه با ناشناختهها یا تاثیر خاطرات هولناک بر زندگی را دارند، این کتاب میتواند جذاب باشد.
بخشی از کتاب در مسیر دانشگاه
«هوا کمی ابری بود ولی باران نمیبارید چند کیلومتری که حرکت کردم باران شروع شد دیر شده بود سرعتم رو زیاد تر کردم به دوراهی رسیدم یا باید از مسیر اصلی حرکت میکردم یا باید از میانبر میرفتم که مسیر تقریباً روستایی بود و از چند روستا باید رد میشدم بالاخره تصمیم روگرفتم و مسیر میانبر را انتخاب کردم باران شدیدتر شد چند کیلومتری حرکت کردم از چند تا روستا رد شدم به یک پل رسیدم که قبلاً چند بار بهراحتی از روی آن رد شدم اما الان شدت بارندگی خیلی زیاد بود و سیلاب به حدی بود که از بالای پل رد میشد توقف کردم و به ساعت نگاه کردم و زمان بهسرعت در حال سپری شدن بود یا باید برمیگشتم و از مسیر اصلی حرکت میکردم که حتماً دیر میشد یا باید بااینحال از روی پل رد میشدم و تو فکر راه سوم بودم که صدایی به گوشم خورد صدا متعلق به یک دست بود که به شیشه ماشین داشت می زد نگاهم از پل رفت سمت شیشه ماشین یک پیرمردی دیدم که یک پالتو پشمی رو روی سرش انداخته بود در میان تاریکی هوا و فقط چشمش دیده میشد و پالتوش کاملاً خیس شده بود شیشه رو پایین کشیدم گفت: می خواهی از پل رد بشی؟ گفتم: مگه میشه از روی این پل رد شد. گفت ما هر وقت این پل بند میاد از یک مسیر دیگه میریم جاده یکم خرابه ولی میشه رد شد حواسم رو جمع کردم مثلاینکه مسیر سوم داشت فراهم میشد با خودم گفتم هرچی شد که شد من باید به جلسه دفاعیه برسم اصلاً اینکه یکترم دیگه باید برای پایان نامه گرفتار می شدم داشت اذیتم می کرد پیرمرد گفت: اگه می خواهی بری منم میام مسیر روستای منم از اونجا رد میشه من راه رو بلدم.»
حجم
۵۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۷۷ صفحه
حجم
۵۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۷۷ صفحه