
کتاب نمایشنامه کورالین جونز
معرفی کتاب نمایشنامه کورالین جونز
کتاب کورالین جونز نوشتهی سارا شاهآبادی، اقتباسی آزاد از رمان مشهور کورالین اثر نیل گیمن است که در قالب نمایشنامه بازآفرینی شده است. این اثر توسط نشر چکانه بهصورت الکترونیکی منتشر شده و با نگاهی تازه و متفاوت به داستان اصلی، فضای تیرهتر و عمیقتری را برای مخاطبان بزرگسال خلق کرده است. شاهآبادی با بهرهگیری از عناصر تئاتری و دیالوگهای زنده، داستان دختری نوجوان را روایت میکند که پس از اسبابکشی به خانهای قدیمی، با جهانی رازآلود و پر از خطرات عجیب روبهرو میشود. این نمایشنامه نهتنها برای علاقهمندان به تئاتر و اقتباسهای ادبی جذاب است، بلکه بستری مناسب برای تمرین هنرجویان بازیگری و صداپیشگی نیز فراهم میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نمایشنامه کورالین جونز
کورالین جونز اثری نمایشی است که با اقتباس آزاد از رمان کورالین نیل گیمن، توسط سارا شاهآبادی نوشته شده است. این نمایشنامه با ساختاری چندپردهای، داستان دختری نوجوان به نام کورالین را دنبال میکند که بههمراه خانوادهاش به خانهای قدیمی نقل مکان میکند. فضای داستان، میان واقعیت و خیال در نوسان است و با ورود کورالین به دنیایی موازی، مرزهای هویت، شجاعت و ترس را به چالش میکشد. شاهآبادی در این اقتباس، لحن و فضای داستان را تیرهتر و پیچیدهتر از نسخهی کودکانهی اصلی طراحی کرده و شخصیتها را با عمق روانی و دیالوگهای چندلایه به تصویر کشیده است. نمایشنامه با پردههایی متنوع، از آشپزخانهی نمور خانه تا سالن تئاتر و دنیای عجایب، پیش میرود و هر پرده، بخشی از سفر درونی و بیرونی کورالین را روایت میکند. این اثر نهتنها برای اجراهای صحنهای مناسب است، بلکه خواندن آن تجربهای متفاوت از روایتهای آشنا را ارائه میدهد.
خلاصه کتاب نمایشنامه کورالین جونز
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با اسبابکشی کورالین و خانوادهاش به خانهای قدیمی آغاز میشود؛ خانهای که پر از کارتنهای بازنشده و فضایی غریب است. کورالین، دختری ۱۳ ساله، احساس تنهایی و بیتوجهی میکند و والدینش بهدلیل مشغلههای کاری، کمتر با او ارتباط دارند. او با همسایههای عجیب و غریب خانه آشنا میشود: آقای بوبینسکی با موشهای آوازخوانش و دو پیرزن تئاتری که گذشتهای پررمزوراز دارند. در میان این آشناییها، کورالین با دری کوچک در آشپزخانه روبهرو میشود که او را به دنیایی موازی میبرد؛ دنیایی که در آن، والدینش با چشمان دکمهای و رفتاری اغواگرانه ظاهر میشوند و همهچیز در ظاهر ایدهآل و جذاب است. اما خیلی زود، این دنیای موازی چهرهی واقعی خود را نشان میدهد: مادر دوم کورالین قصد دارد او را برای همیشه در این دنیا نگه دارد و چشمانش را با دکمه جایگزین کند. کورالین برای نجات خود و بازگشت به دنیای واقعی، باید سه چشم ارواح گمشده را پیدا کند. در این مسیر، با دوست خیالی دوران کودکیاش، وایبی، روبهرو میشود که به او کمک میکند اما در نهایت، کورالین مجبور میشود برای نجات خود، تصمیمی تلخ بگیرد. او با عبور از چالشهای ترسناک و مواجهه با تاریکیهای درون و بیرون، هویت و شجاعت خود را بازمییابد و با انتخابی دشوار، راه بازگشت به خانه را پیدا میکند.
چرا باید کتاب نمایشنامه کورالین جونز را بخوانیم؟
کورالین جونز با بازآفرینی داستانی آشنا در قالب نمایشنامه، تجربهای متفاوت و چندلایه از مواجهه با ترس، هویت و بلوغ را ارائه میدهد. این اثر با دیالوگهای زنده و شخصیتپردازی عمیق، فضای تیره و رازآلودی را خلق کرده که هم برای علاقهمندان به تئاتر و هم برای کسانی که به روایتهای روانشناختی و نمادین علاقه دارند، جذاب است. نمایشنامه با پرداختن به مفاهیمی چون تنهایی نوجوانی، مرز خیال و واقعیت، و قدرت انتخاب، بستری برای تأمل و گفتوگو درباره رشد فردی و مواجهه با چالشهای زندگی فراهم میکند. همچنین، ساختار چندپردهای و نقشآفرینیهای متنوع، این کتاب را به منبعی مناسب برای تمرین هنرجویان بازیگری و صداپیشگی تبدیل کرده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان به نمایشنامه، دوستداران داستانهای رازآلود و تیره، هنرجویان بازیگری و صداپیشگی، و کسانی که دغدغه هویت، بلوغ و مواجهه با ترسهای درونی دارند پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب نمایشنامه کورالین جونز
«کورالین: مامان اجازه میدی فردا سوفی بیاد اینجا؟ مردم از تنهایی! مل: (در حال تایپ کردن) آره ولی سر و صدا نکنین. من و بابات پروژه داریم و باید تمومشون کنیم... کورالین: خوب این که چیز جدیدی نیست! چارلی از روی کابینت به کورالین بسته میدهد. کورالین: وای برام کادو گرفتین؟ چارلی: گذاشته جلوی در... کورالین بسته را باز کرده و عروسک داخلش را بیرون میآورد و مقابل خودش میگیرد. کورالین: پس از کجا میدونین برای منه؟ چارلی: خب معلومه. ببین چقدر شبیهاته! کورالین: آره! عجیب شبیه!... ولی چه دکمههای زشتی جای چشمام دوخته...! چارلی: احتمالاً هدیه خوشامدگویی همسایه پایینی موند... پیرزن بیچاره وقتی بچه بوده خواهر دوقلوش رو از دست داده... شاید خواسته اینجوری باهات دوست بشه... آدمای پیر عاشق بچههان کورالین: خوب ولی اصلاً قدم خوبی برای دوستی نیست! آخه کی دیگه عروسک بازی میکنه!»
حجم
۲۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
حجم
۲۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه