کتاب مردی سوخته در زمستان

کتاب مردی سوخته در زمستان (جلد اول از مجموعه روکر لیندستروم) با عنوان انگلیسی The Man Burned by Winter (Rooker Lindström Thriller)، نوشته پیت زکریا با ترجمه مهدی قاسمی شاندیز، رمانی در ژانر جنایی و دلهره‌آور است که انتشارات کتابسرای تندیس در سال ۱۴۰۳ آن را منتشر کرده است. این رمان آغازگر سه‌گانه‌ای است که در فضای سرد و زمستانی مینه‌سوتا روایت می‌شود و شخصیت اصلی آن، روکر لیندستروم، روزنامه‌نگار جنایی، درگیر پرونده‌ای پیچیده و تاریک می‌شود. داستان با الهام از فضای اسکاندیناوی و با تأثیرپذیری از آثار نوآر، به بررسی روان‌شناختی قاتلان زنجیره‌ای و تأثیر گذشته بر زندگی شخصیت‌ها می‌پردازد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب مردی سوخته در زمستان اثر پیت زکریا

کتاب مردی سوخته در زمستان، نوشته‌ی پیت زکریا، رمانی جنایی و رازآلود است که در فضای سرد مینه‌سوتا شکل می‌گیرد. این کتاب جلد نخست از مجموعه‌ای سه‌جلدی است و داستانی چندوجهی از زندگی روکر لیندستروم، روزنامه‌نگار جنایی، را دنبال می‌کند. روکر پس از تجربه‌ی فقدان فرزند و تحمل زخم‌های عمیق روحی، به کلبه‌ای متروک پناه می‌برد؛ جایی که گذشته‌ی تاریک خانواده‌اش، به‌ویژه پدرش که قاتلی زنجیره‌ای بوده، سایه‌ای سنگین بر زندگی او انداخته است. در همین حال، کارآگاه تس هارلو با پرونده‌ای روبه‌روست که در آن قاتلی مقلد مرتکب قتل‌هایی مشابه جنایات پدر روکر می‌شود و پلیس را سردرگم کرده است.

کتابِ مردی سوخته در زمستان با روایت‌های موازی از نگاه روکر و تس، فضای پرتعلیق و پرتنشی را خلق کرده و مخاطب را به درون ذهن شخصیت‌ها و پیچیدگی‌های روانی آن‌ها می‌برد. پیت زکریا در این اثر، علاوه‌بر جنبه‌های معمایی و جنایی، به موضوعاتی چون سوگواری، گناه، رستگاری و تأثیر گذشته بر اکنون می‌پردازد و با فضاسازی دقیق و شخصیت‌پردازی عمیق، تجربه‌ای متفاوت از رمان‌های جنایی معاصر ارائه می‌دهد.

خلاصه داستان مردی سوخته در زمستان

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان مردی سوخته در زمستان با قتل‌های زنجیره‌ای در مینه‌سوتا آغاز می‌شود؛ قتل‌هایی که قربانیان آن‌ها زنانی جوان هستند و نشانه‌هایی خاص در صحنه‌ی جنایت به‌ جا گذاشته می‌شود. روکر لیندستروم، روزنامه‌نگار جنایی که خود با غم ازدست‌دادن فرزندش دست‌وپنجه نرم می‌کند، پس از سال‌ها به کلبه‌ی پدرش بازمی‌گردد؛ پدری که گذشته‌ای تاریک داشته و به‌عنوان قاتل زنجیره‌ای شهرت داشته است. روکر در انزوای خودخواسته‌اش، با خاطرات و زخم‌های گذشته روبه‌رو می‌شود و تلاش می‌کند از سایه‌ی پدرش فرار کند. در سوی دیگر، کارآگاه تس هارلو با پرونده‌ای پیچیده مواجه است: قاتلی مقلد که قتل‌هایش شباهت زیادی به جنایات پدر روکر دارد و پلیس را به بن‌بست کشانده است. تس برای حل این معما، به‌سراغ روکر می‌رود و از او می‌خواهد به تیم تحقیقاتی بپیوندد.

روکر ابتدا اکراه دارد، اما فشارهای بیرونی و درونی و احساس مسئولیت در برابر قربانیان، او را به همکاری وامی‌دارد. در جریان تحقیقات، روکر و تس با لایه‌های پنهان پرونده و رازهای خانوادگی روکر روبه‌رو می‌شوند؛ رازهایی که مرز میان شکارچی و شکاربودن را مبهم می‌کند. کتاب با تمرکز بر روان‌ قاتل و تأثیرات گذشته بر شخصیت‌ها، فضایی پرتعلیق و تیره خلق می‌کند و مخاطب را تا مرزهای اخلاقیات پیش می‌برد.

چرا باید کتاب مردی سوخته در زمستان را بخوانیم؟

این کتاب با فضاسازی منحصربه‌فرد و داستان چندلایه، تجربه‌ای متفاوت از رمان‌های جنایی ارائه می‌دهد. شخصیت‌پردازی عمیق روکر لیندستروم و تس هارلو و پرداختن به زخم‌های روانی و گذشته‌ی تاریک، داستان را از یک معمای صرف فراتر می‌برد. ترکیب فضای سرد و بی‌رحم مینه‌سوتا با تعلیق و رمزآلودگی مخاطب را درگیر دنیایی می‌کند که مرز میان خیر و شر و قربانی و مجرم‌بودن به‌سادگی قابل‌تشخیص نیست. همچنین کتاب به موضوعاتی چون سوگواری، گناه، رستگاری و تأثیر گذشته بر اکنون می‌پردازد و با نگاهی انسانی به شخصیت‌ها، آن‌ها را از کلیشه‌های رایج دور می‌کند. این اثر برای علاقه‌مندان به داستان‌های جنایی با لایه‌های روان‌شناختی و فضای تیره و پرتعلیق، انتخابی قابل‌توجه است.

خواندن کتاب مردی سوخته در زمستان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان رمان‌های جنایی، معمایی و دلهره‌آور پیشنهاد می‌شود؛ به‌ویژه به کسانی که به داستان‌هایی با محوریت روان‌شناسی شخصیت‌ها، سوگواری، رازهای خانوادگی و فضای سرد و تیره علاقه دارند. همچنین برای کسانی که به‌دنبال روایتی متفاوت از تقابل خیر و شر و تأثیر گذشته بر اکنون هستند، جذاب خواهد بود.

درباره پیت زکریا

پیت زکریا نویسنده‌ی مجموعه‌ی روکر لیندستروم است. او در شهر میلفورد ایالت کنتیکت به دنیا آمد و بزرگ شد و مدرک کارشناسی خود را در رشته‌ی ادبیات انگلیسی با تمرکز بر نویسندگی خلاق دریافت کرد. داستان‌های او در فضای سرد و رازآلود کشورهای اسکاندیناوی می‌گذرد؛ محیطی یخ‌زده و تیره که خواننده را در سرما فرومی‌برد.

پیت زکریا پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان، مانند بسیاری از هم‌سن‌وسالانش نمی‌دانست قرار است در آینده چه مسیری را در پیش بگیرد. او میان پیوستن به ارتش یا ادامه‌ی تحصیل در دانشگاه مردد بود، اما در نهایت تصمیم گرفت وارد کالج محلی شود. در همان دوران، حضور در کلاس انگلیسی با استادی سخت‌گیر مسیر زندگی‌اش را تغییر داد. تلاش و پشتکارش باعث شد ترم بعد به دوره‌ی پیشرفته‌ی نویسندگی منتقل شود و نوشته‌هایش مورد توجه قرار گیرد. او در ادامه به دانشگاه آلبرتوس مگنوس راه یافت، جایی که از آن مدرک کارشناسی ادبیات انگلیسی گرفت.

علاقه‌ی واقعی او به نویسندگی زمانی شکل گرفت که شروع به مطالعه‌ی رمان‌های جنایی و حقوقی کرد. خواندن کتاب موکل اثر جان گریشام در او اشتیاقی تازه برای مطالعه برانگیخت، اما رمانِ شاعرِ مایکل کانلی بود که جرقه‌ی نویسنده‌شدن را در ذهنش روشن کرد. زکریا در مسیر نویسندگی با تردیدها و هشدارهای اطرافیان روبه‌رو بود؛ بسیاری به او می‌گفتند که نوشتن آینده‌ای ندارد، اما او با سرسختی از حرف‌های آن‌ها عبور کرد.

زکریا در نهایت، تصمیم گرفت سکوت اختیار کند و دیگر به کسی نگوید که مشغول نوشتن است. از آن پس، به یکی از نقل‌قول‌های محبوبش از جی. کول پایبند ماند: «اگر رؤیاهایت را با دیگران در میان نگذاری، نمی‌توانند آن‌ها را نابود کنند.»

بخشی از کتاب مردی سوخته در زمستان

«دانه‌های ریز برف روی تنِ دخترک فرود می‌آمدند. صورتش بدون آرایش بود، گچ‌مانند و پریده‌رنگ، جز قطرات اشک آغشته به ریمل که مثل زغال روی گونه‌هایش منجمد شده بودند. دخترک زیبارو بود، شاخه‌گلی در اوج شکوه. چشمانِ همچون شیشهٔ آبی‌رنگش را به آسمان بی‌ستارهٔ شبانگاهی دوخته بود. باد ذرات پنبه‌وار را روی پشته‌های برف انباشته می‌کرد. همین غبار درختانِ بی‌برگ و پژمرده در میانهٔ مِهی رقیق را نمایان می‌ساخت. از لابلای شاخه‌های برهنه متوجه پرتوهای نوربالای کامیون شد: دو چشم مراقب، سفید همچون شیر و نافذ. پانصد متر آن‌سوتر بر روی بزرگراه، کامیون به ماشین مسابقه‌ای شباهت داشت. هیاهوی کامیون هجده‌چرخ، به‌سان صفیر باد، در کنجی ناپدید شد و دیگر اثری از آن نیافت.»