
کتاب در کنار بچه ها به من خوش می گذره
معرفی کتاب در کنار بچه ها به من خوش می گذره
کتاب «در کنار بچهها به من خیلی خوش میگذره» اثری از زهرا قدسی است که نشر رشد فرهنگ آن را منتشر کرده است. این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه برای کودکان گروه سنی ب و ج است و نویسنده و تصویرگر هر دو زهرا قدسی هستند. داستانهای این کتاب با محوریت موقعیتهای اجتماعی و روزمرهٔ کودکان نوشته شدهاند و تلاش دارند مهارتهای ارتباطی و اجتماعی را به زبان ساده و از طریق روایتهای ملموس آموزش دهند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب در کنار بچه ها به من خوش می گذره
«در کنار بچهها به من خیلی خوش میگذره» نوشتهٔ زهرا قدسی، مجموعهای از داستانهای کوتاه کودکانه است که با هدف آموزش مهارتهای اجتماعی و تقویت تعاملات مثبت میان کودکان نوشته شده است. این کتاب در قالب داستانهایی ساده و قابل لمس، موقعیتهایی را به تصویر میکشد که کودکان در زندگی روزمره با آنها روبهرو میشوند؛ از دوستی و همکاری گرفته تا حل اختلاف و بیان احساسات. ساختار کتاب بهگونهای است که هر داستان، یک موقعیت اجتماعی خاص را روایت میکند و شخصیتهای اصلی آن اغلب دانشآموزان دبستانی هستند. روایتها با زبانی کودکانه و تصاویر رنگی همراه شدهاند تا ارتباط بهتری با مخاطب برقرار شود. این کتاب در سال ۱۳۹۵ منتشر شده و بهعنوان ابزاری برای آموزش غیرمستقیم مهارتهای اجتماعی به کودکان و حتی والدین و مربیان قابل استفاده است.
خلاصه کتاب در کنار بچه ها به من خوش می گذره
در این مجموعه، هر داستان به یکی از موقعیتهای اجتماعی رایج در زندگی کودکان میپردازد. رضا، دانشآموز کلاس چهارم، با فشار همکلاسی بیادبش روبهرو میشود و پس از ناراحتی، با کمک برادرش مشکلش را بیان میکند و آرامش مییابد. جواد که علاقهای به شعرخواندن ندارد، با تشویق معلم و دوستانش به گروه سرود مدرسه جذب میشود و تجربهای تازه به دست میآورد. مهرداد در زنگ تفریح ابتدا تنهاست اما با راهنمایی ناظم مدرسه به جمع دوستانش میپیوندد. امین که در جمع همکلاسیها دربارهٔ فوتبال حرفی نمیزند، با پرسش یکی از دوستانش وارد گفتوگو میشود و مورد تشویق قرار میگیرد. در داستان دیگری، حمید و سینا در روز عید از گرفتن عیدی خوشحال میشوند و احساسات خود را با هم به اشتراک میگذارند. مصطفی که همیشه تکالیفش را انجام میدهد، یک روز با مشکلی روبهرو میشود و با راهنمایی دوستش به مشاور مدرسه مراجعه میکند و پس از گفتوگو با او، حال بهتری پیدا میکند. مجید در صف نانوایی با بینظمی روبهرو میشود و با یادآوری رعایت نوبت به دیگران، نظم را برقرار میکند. علی در روز درختکاری با کمک دوستش متین یاد میگیرد چگونه نهال بکارد و مسئولیت مراقبت از آن را میپذیرد. سعید که کمتر در بازی فوتبال شرکت داده میشود، با تلاش و پشتکار دروازهبان تیم میشود و با عملکرد خوبش مورد تشویق قرار میگیرد. هر داستان با تمرکز بر یک مهارت اجتماعی یا احساسی، تلاش میکند به کودکان نشان دهد چگونه میتوانند با چالشهای روزمرهٔ خود کنار بیایند و روابط سالمتری بسازند.
چرا باید کتاب در کنار بچه ها به من خوش می گذره را بخوانیم؟
این کتاب با روایت داستانهایی کوتاه و ملموس، به کودکان کمک میکند تا موقعیتهای اجتماعی را بهتر درک کنند و راههای سالمتری برای بیان احساسات و حل مشکلات بیابند. هر داستان الگویی از رفتارهای مثبت و مهارتهای ارتباطی را ارائه میدهد که میتواند در زندگی واقعی کودکان کاربرد داشته باشد. تصاویر رنگی و فضای کودکانهٔ کتاب، جذابیت آن را برای مخاطبان خردسال افزایش داده است. مطالعهٔ این اثر میتواند به والدین و مربیان نیز ایدههایی برای آموزش غیرمستقیم مهارتهای اجتماعی به کودکان بدهد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان دبستانی، بهویژه گروه سنی ب و ج، مناسب است. همچنین والدین، معلمان و مربیانی که به دنبال راههایی برای آموزش مهارتهای اجتماعی و تقویت تعاملات مثبت در کودکان هستند، میتوانند از این مجموعه بهره ببرند. برای کودکانی که در برقراری ارتباط یا بیان احساسات خود دچار مشکلاند، این کتاب میتواند راهگشا باشد.
بخشی از کتاب در کنار بچه ها به من خوش می گذره
«رضا دانشآموز کلاس چهارم ابتدایی است. یکی از همکلاسیهایش در مدرسه که پسر همسایهٔ آنهاست خیلی بیادب است و رضا را مجبور میکند که دیگران را اذیت کند. دیروز وقتی به خانه برمیگشتند او از رضا خواست که زنگ یکی از خانهها را بزند و وقتی رضا به حرف او گوش نداد به رضا حرف بدی زد و او هم گریهکنان به خانه آمد به اتاقش رفت و با کسی حرف نزد. هنگام عصر برادر بزرگش مهدی از باشگاه برگشت و دید که رضا به اتاقش رفته و ناهارش را هم نخورده است. مهدی به اتاق رضا رفت و از او خواست تا با هم حرف بزنند. مهدی به رضا گفت که بهتر است مشکلش را بگوید تا زودتر حل شود. وقتی رضا ماجرا را تعریف کرد حالش بهتر شد و با برادرش به اتاق دیگر رفت.»
حجم
۱۵٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۷ صفحه
حجم
۱۵٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۷ صفحه