
کتاب هستی شناسی اجتماعی هگل
معرفی کتاب هستی شناسی اجتماعی هگل
کتاب «هستیشناسی اجتماعی هگل» نوشتهٔ «جورج لوکاچ» و ترجمهٔ «بهمن اصلاحپذیر» اثری پژوهشی در حوزهٔ فلسفه و نقد اندیشههای هگل است که نشر روزآمد آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی بنیادهای هستیشناسی اجتماعی در اندیشهٔ هگل و نقد و تفسیر آن میپردازد و جایگاه هگل را در سنت فلسفی غرب، بهویژه در ارتباط با مارکسیسم و متفکران پس از او، تحلیل میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب هستی شناسی اجتماعی هگل
«هستیشناسی اجتماعی هگل» اثری در حوزهٔ ناداستان فلسفی است که به تحلیل و نقد بنیادهای هستیشناسی اجتماعی در اندیشهٔ «هگل» میپردازد. «جورج لوکاچ» در این کتاب، با رویکردی تحلیلی و انتقادی، به بررسی مفاهیم بنیادین هستیشناسی، رابطهٔ فرد و جامعه، و نقش تاریخ در شکلگیری هویت اجتماعی انسان میپردازد. ساختار کتاب بر پایهٔ گفتوگو با سنت فلسفی غرب، از یونان باستان تا متفکران مدرن، شکل گرفته و تلاش دارد جایگاه هگل را در میان جریانهای فکری مختلف روشن کند. کتاب بهویژه به تضادها و دیالکتیک هگلی، نسبت میان ضرورت و آزادی، و تأثیر اندیشههای هگل بر مارکسیسم و نقدهای اجتماعی قرن نوزدهم و بیستم میپردازد. «لوکاچ» در این اثر، ضمن بررسی دیدگاههای هگل، به مقایسهٔ آن با نظریات متفکرانی چون مارکس، هارتمان، نیچه، دورکهایم و دیگران نیز پرداخته است. این کتاب با زبانی تحلیلی و ساختاری منسجم، خواننده را با فرازونشیبهای اندیشهٔ اجتماعی و فلسفی هگل و تأثیرات آن بر فلسفهٔ معاصر آشنا میکند.
خلاصه کتاب هستی شناسی اجتماعی هگل
کتاب «هستیشناسی اجتماعی هگل» به واکاوی بنیادهای فلسفی و اجتماعی اندیشهٔ هگل میپردازد و تلاش میکند جایگاه او را در سنت فلسفهٔ غرب و نسبتش با مارکسیسم و دیگر مکاتب فکری روشن کند. «لوکاچ» در این اثر، ابتدا به ریشههای تاریخی هستیشناسی اجتماعی میپردازد و نشان میدهد که این مفهوم از یونان باستان تا دوران مدرن، همواره محل بحث و پرسش بوده است. او با مرور دیدگاههای فیلسوفانی چون هابز، لاک، هیوم، منتسکیو و هردر، به تفاوتهای بنیادین میان فردگرایی و کلگرایی در تبیین هستی اجتماعی اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه هگل با طرح ایدهٔ روح جهانی و تقدم جامعه بر فرد، نقطهٔ عطفی در این بحث ایجاد کرده است. در ادامه، کتاب به نقد و بررسی دیالکتیک هگلی میپردازد و تضاد را بهعنوان موتور محرک تاریخ و جامعه معرفی میکند. «لوکاچ» توضیح میدهد که هگل چگونه با تلفیق عقل و واقعیت، تلاش میکند وحدتی میان طبیعت و جامعه برقرار کند و در عین حال، به محدودیتهای این رویکرد نیز اشاره دارد. او نشان میدهد که هگل، برخلاف متفکران روشنگری، جامعه را نه صرفاً بر پایهٔ قوانین طبیعی، بلکه بهعنوان محصولی تاریخی و اجتماعی میبیند که در آن، فرد و جامعه در رابطهای دیالکتیکی و متقابل قرار دارند. کتاب همچنین به نقدهای مارکسیستی بر هگل میپردازد و نشان میدهد که چگونه مارکس با وارونهکردن ایدهآلیسم هگلی، بر اهمیت روابط مادی و اقتصادی در شکلگیری هستی اجتماعی تأکید میکند. «لوکاچ» در این میان، به نقش کار، تاریخ و ساختارهای اجتماعی در تکوین هویت انسان اشاره میکند و تلاش دارد مرز میان ایدهآلیسم و ماتریالیسم را در اندیشهٔ اجتماعی روشن سازد. او با ارجاع به نظریات هارتمان و دیگر متفکران، به پیچیدگیهای هستیشناسی اجتماعی و ضرورت توجه به تاریخ، فرهنگ و ساختارهای اجتماعی در فهم انسان و جامعه میپردازد. در نهایت، کتاب با بررسی انتقادی دستاوردها و محدودیتهای اندیشهٔ هگل، خواننده را به تأمل دربارهٔ نسبت میان فرد، جامعه، تاریخ و آگاهی دعوت میکند و نشان میدهد که هستی اجتماعی، مفهومی پویا و چندلایه است که نمیتوان آن را به سادگی به یک دستگاه فلسفی فروکاست.
چرا باید کتاب هستی شناسی اجتماعی هگل را بخوانیم؟
این کتاب فرصتی فراهم میکند تا با یکی از مهمترین مباحث فلسفهٔ اجتماعی، یعنی نسبت میان فرد و جامعه و بنیادهای هستیشناسی اجتماعی، آشنا شد. «لوکاچ» با تحلیل دقیق اندیشههای هگل و نقد آنها از منظر مارکسیسم و دیگر مکاتب، امکان فهم عمیقتری از دیالکتیک، تاریخ، و ساختارهای اجتماعی را فراهم میکند. مطالعهٔ این اثر برای کسانی که دغدغهٔ فهم ریشههای فلسفی مفاهیم اجتماعی و تاریخی را دارند، میتواند افقهای تازهای بگشاید و زمینهٔ گفتوگو با سنتهای مختلف اندیشه را مهیا سازد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ «هستیشناسی اجتماعی هگل» برای علاقهمندان به فلسفهٔ اجتماعی، دانشجویان و پژوهشگران رشتههای فلسفه، جامعهشناسی و علوم انسانی، و کسانی که به نقد اندیشههای هگل و مارکسیسم علاقه دارند، مناسب است. این کتاب بهویژه برای کسانی که به دنبال فهم عمیقتر نسبت میان فرد، جامعه و تاریخ هستند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب هستی شناسی اجتماعی هگل
«هکل، برعکس، یک حکم هستیشناسانه صادر میکند. خود بودن از نظر هکل شامل خود-آگاهی است و این چیزی نیست که فرد آدمی بتواند مستقل از دیگران به دست آورد. بالعکس، خود-آگاهی متضمن آگاهی داشتن از خویشتن است به عنوان آدمی که از دیگری متمایز است، که به نوبت خویش وابسته به تعامل با سایر آدمیان است (شناخت دیگران و شناخته شدن از طرف دیگران). هکل با پیروی از مولدین به تکامل ایده روح جهانی یا روح کلی انسان میپردازد که در آن اعمال افراد آدمی یک نمود آن است. هکل وجود این روح کلی را از نظریه ایدهآلیستی استنتاج میکند که عینیات توسط آگاهی آفریده میشوند، همراه با این ملاحظه که موضوعات تجربه انسان در میان آدمیان مشترک است. روح کلی هکل را گاهی به صورت نمونهای از کلگرایی هستیشناسی میگویند- یعنی، این ادعا که هستیهای اجتماعی هستیهای مستقل، خودمدار و شالودهای هستند که در تضاد با هستی است که از افراد آدمی یا هستیهای مستقل استنتاج شده باشند. صحت این خوانش از هکل از طرف پیروان هکل مورد بحث واقع شده است (از جمله هارتمان، براندوم، بیزو، هورستمان، کرنی). خوشبختانه یا بدبختانه هگل در مقیاس وسیع در زمان خود و بعد از خود مورد تفسیر واقع میشود.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه