
کتاب بخوان هنگامی که...
معرفی کتاب بخوان هنگامی که...
کتاب الکترونیکی «بخوان هنگامی که... (همراهی برای پیچ و خمهای زندگی)» نوشتهٔ جولی اسمیت و با ترجمهٔ ابراهیم قاسمی مرزبال، اثری در حوزهٔ روانشناسی کاربردی است که نشر آنان آن را منتشر کرده است. این کتاب با هدف همراهی و راهنمایی در موقعیتهای دشوار و پیچیدهٔ زندگی نوشته شده و به مسائل روزمره و چالشهای احساسی و اجتماعی میپردازد. ویراستاری این اثر را غلامرضا خدارحمی بر عهده داشته است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بخوان هنگامی که...
«بخوان هنگامی که...» اثری ناداستان و راهنمایی است که با رویکردی کاربردی به مسائل روانشناسی روزمره میپردازد. جولی اسمیت، نویسندهٔ کتاب، با تکیهبر تجربههای بالینی و شخصی خود، مجموعهای از موقعیتهای دشوار و احساسات پیچیده را انتخاب کرده و برای هریک راهکارهایی ارائه داده است. ساختار کتاب بهگونهای است که هر فصل به یک موقعیت خاص اختصاص یافته؛ از مقایسهکردن خود با دیگران و چالشهای روابط دوستانه گرفته تا مواجهه با اضطراب، ترس، اندوه و تصمیمگیریهای دشوار. این کتاب بهعنوان یک راهنمای همراه طراحی شده تا خواننده بتواند در لحظههای سخت، به آن مراجعه کند و با خواندن بخش مرتبط، احساس حمایت و راهنمایی دریافت کند. جولی اسمیت در مقدمهٔ کتاب توضیح داده است که هدفش ارائهٔ توصیههایی برای همان لحظاتی است که فرد در میانهٔ بحران قرار دارد و نیاز به صدایی راهنما و همدل دارد. قالب کتاب بهصورت مجموعهای از فصلهای مستقل است که هرکدام به یک دغدغهٔ رایج در زندگی روزمره میپردازد و با مثالها و تمرینهای عملی، مخاطب را به تأمل و اقدام دعوت میکند.
خلاصه کتاب بخوان هنگامی که...
کتاب «بخوان هنگامی که...» با تمرکز بر موقعیتهای واقعی و ملموس زندگی، تلاش میکند راهنمایی عملی برای عبور از فرازونشیبهای احساسی و اجتماعی ارائه دهد. هر فصل با یک موقعیت خاص آغاز میشود؛ برای مثال، فصل اول به مقایسهکردن خود با دیگران و پیامدهای آن میپردازد. نویسنده توضیح میدهد که مقایسهکردن میتواند هم انگیزهبخش باشد و هم آسیبزا، و راههایی برای تبدیل این مقایسه به ابزاری سازنده پیشنهاد میکند. در ادامه، به موضوعاتی مانند دوستیهای ناسالم، احساس تعلق، اضطراب اجتماعی، ترس از قضاوت دیگران و چالشهای اعتمادبهنفس پرداخته شده است. جولی اسمیت با مثالهای روزمره و زبان صریح، به خواننده نشان میدهد که بسیاری از احساسات ناخوشایند، طبیعی و مشترکاند و میتوان با شناخت و پذیرش آنها، راهی برای عبور از بحران پیدا کرد. در فصلهایی مانند «وقتی دوستانت دوست تو نیستن» یا «وقتی احساس ناخوشایندی میکنی و میخوای با جمع جور بشی»، نویسنده به اهمیت انتخاب روابط سالم و حفظ ارزشهای فردی اشاره میکند. همچنین، به نقش شبکههای اجتماعی در تشدید مقایسهها و احساس ناکافیبودن پرداخته شده و تمرینهایی برای تقویت قدردانی و ذهنیت رشد ارائه شده است. در مجموع، کتاب با رویکردی واقعگرایانه و همدلانه، تلاش میکند به خواننده یادآوری کند که احساسات منفی و بحرانهای روانی بخشی از تجربهٔ انسانی هستند و میتوان با ابزارهایی ساده و تمرینهای ذهنی، آنها را مدیریت کرد.
چرا باید کتاب بخوان هنگامی که... را بخوانیم؟
این کتاب با تمرکز بر موقعیتهای واقعی و ملموس زندگی، به خواننده کمک میکند تا در لحظات دشوار، احساس تنهایی و سردرگمی نکند. ویژگی شاخص «بخوان هنگامی که...» در این است که هر فصل آن به یک موقعیت خاص اختصاص یافته و خواننده میتواند بسته به نیاز خود، به بخش مرتبط مراجعه کند. نویسنده با مثالهای روزمره و تمرینهای عملی، راههایی برای مدیریت احساسات منفی، تقویت اعتمادبهنفس و بهبود روابط اجتماعی ارائه داده است. این کتاب نهتنها به شناخت بهتر خود کمک میکند، بلکه ابزارهایی برای عبور از بحرانهای روانی و اجتماعی در اختیار میگذارد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای کسانی مناسب است که با چالشهای احساسی، اضطراب، روابط ناسالم یا بحرانهای هویتی دستوپنجه نرم میکنند. همچنین، برای افرادی که به دنبال راهکارهایی برای بهبود روابط اجتماعی، افزایش اعتمادبهنفس یا مدیریت احساسات منفی هستند، مفید خواهد بود. دانشجویان، والدین، نوجوانان و هرکسی که در مسیر رشد فردی و اجتماعی خود به راهنمایی نیاز دارد، میتواند از این کتاب بهره ببرد.
بخشی از کتاب بخوان هنگامی که...
«میدونی با اينکه این همه کلمه اینجا نوشتم من هیچوقت آدم خیلی پرحرفی نبودم. حتی بچگیهامم همینطور بودم. بیشتر نگاه میکردم و همه چی رو تو خودم میریختم و خیلی کم پیش میاومد که وقتی مشکلی داشتم سراغ کسی برم. واسه همین مثل خیلی از بچههای ساکت پناه میبردم به کتابا. حالا که فکر میکنم میبینم اون میل به خوندن یه جور جستجو بود. از کتابا چیزایی رو میخواستم که روم نمیشد از آدمای واقعی بپرسم. هی پشتهم کتاب میخوندم. بعضی وقتا چیزی که میخواستم رو پیدا میکردم بعضی وقتا هم نه. حالا با این سابقه و با این شغلم که روانشناس بالینیام شاید فکر کنید من میخوام همش بگم به درون خودتون رجوع کنید و خودتونو تحلیل کنید ولی اینطور نیست. دنیای درون مثل یه سونا میمونه؛ رفتن داخلش خوبه ولی نه اینکه زیاد توش بمونید. برعکس، من توصیه میکنم که تو لحظههای سخت تا جایی که میتونین با آدمای دیگه تو دنیای واقعی ارتباط داشته باشین. بیشتر جوابها برای حال روحی ما که دائم نوسان داره تو همین ارتباطها پیدا میشه. ولی خب. اینقدرم سادهلوح نیستم که فکر کنم همه تو لحظههای بحرانی یه آدم حسابی و قابل اعتماد کنارشون دارن. وقتی حس میکنی تنهایی و داری با مشکلاتت دستوپنجه نرم میکنی، زور میزنی و دنبال یه صدایی هستی که راه رو بهت نشون بده. این کتاب مثل یه دوست میتونه کنارت باشه.»
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۰ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۰ صفحه