تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب طناب
معرفی کتاب طناب
کتاب الکترونیکی «طناب؛ نمایشنامهای در سه پرده» نوشتهٔ پاتریک همیلتون و با ترجمهٔ مجید مصطفوی، توسط نشر روزنه کار منتشر شده است. این اثر یک نمایشنامهٔ کلاسیک انگلیسی است که در سه پرده روایت میشود و به موضوعات جنایت، اخلاق و روانشناسی اجتماعی میپردازد. داستان حول محور دو دانشجوی جوان میچرخد که تحت تأثیر نظریههای استادشان، مرتکب جنایتی میشوند و تلاش میکنند آن را پنهان کنند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب طناب
«طناب؛ نمایشنامهای در سه پرده» از پاتریک همیلتون، اثری نمایشی و درام است که نخستین بار در سال ۱۹۲۹ به صحنه رفت و بعدها الهامبخش فیلمی مشهور به کارگردانی آلفرد هیچکاک شد. این نمایشنامه در قالب سه پرده و بدون وقفه زمانی روایت میشود و تمام رویدادها در یک شب و در یک اتاق رخ میدهد. همیلتون با الهام از یک رویداد واقعی، داستان را در فضای لندن میان دو جنگ جهانی قرار داده است. ساختار نمایشنامه به گونهای طراحی شده که تماشاگر یا خواننده را در جریان یک مهمانی شام قرار میدهد؛ مهمانیای که میزبانان آن، جنایتی را مرتکب شدهاند و جسد قربانی را در صندوقی پنهان کردهاند. شخصیتها، هرکدام با ویژگیهای خاص خود، نمایندهٔ طبقات و نگرشهای مختلف جامعهٔ بریتانیا هستند. این اثر، علاوهبر جنبهٔ جنایی و تعلیق، به نقد اخلاقیات، برتریطلبی و تأثیر ایدههای فلسفی بر رفتار انسانها میپردازد. نمایشنامهٔ «طناب» با دیالوگهای پرکشش و فضاسازی دقیق، نمونهای از آثار نمایشی قرن بیستم بهشمار میآید که همچنان مورد توجه علاقهمندان تئاتر و ادبیات نمایشی است.
خلاصه کتاب طناب
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «طناب؛ نمایشنامهای در سه پرده» با صحنهای تاریک و پرتنش آغاز میشود؛ جایی که دو دانشجوی جوان به نامهای «براندون» و «گرانیلو» بهتازگی مرتکب قتل همکلاسی خود، «رونالد کنتلی»، شدهاند. آنها جسد را در صندوقی پنهان میکنند و تصمیم میگیرند مهمانی شامی برگزار کنند که مهمانانش، خانواده و دوستان مقتول هستند. این مهمانی، نهتنها برای پنهانکردن جنایت، بلکه برای نمایش برتری فکری و بینقصبودن نقشهشان ترتیب داده شده است. در طول نمایش، مهمانان یکییکی وارد میشوند: پدر رونالد، عمهاش، دوستان نزدیک و استاد سابقشان «راپرت کدل». فضای اتاق پر از تعلیق و اضطراب است؛ براندون با اعتمادبهنفس و گرانیلو با اضطراب، سعی میکنند رفتار طبیعی داشته باشند. صندوقی که جسد در آن پنهان شده، بهعنوان میز شام استفاده میشود و این موضوع، بار روانی ماجرا را برای خواننده و شخصیتها دوچندان میکند. در جریان گفتوگوها، نشانههایی از جنایت بهتدریج آشکار میشود و راپرت، استاد سابق، با هوش و دقت خود به تناقضها و رفتارهای غیرعادی پی میبرد. نمایشنامه با پیشرفتن مهمانی و افزایش فشار روانی، به بررسی مرزهای اخلاقی، تأثیر ایدههای فلسفی بر عمل و مسئولیت فردی میپردازد. پایان داستان، بدون افشای جزئیات، در اوج تعلیق و بحران اخلاقی باقی میماند.
چرا باید کتاب طناب را بخوانیم؟
این نمایشنامه با فضاسازی محدود و دیالوگهای پرکشش، تجربهای متفاوت از خواندن یک اثر نمایشی را رقم میزند. «طناب» بهواسطهٔ الهامگرفتن از یک رویداد واقعی و پرداختن به موضوعاتی چون برتریطلبی، اخلاق و مسئولیت، مخاطب را به تأمل دربارهٔ مرزهای انسانیت و تأثیر اندیشه بر رفتار سوق میدهد. روایت داستان در یک شب و یک مکان، حس تعلیق و اضطراب را بهخوبی منتقل میکند و خواننده را درگیر بازی روانی شخصیتها میسازد. این اثر، نمونهای از نمایشنامههای کلاسیک است که همچنان قابلیت اجرا و خوانش دارد و میتواند برای علاقهمندان به تئاتر، ادبیات جنایی و مباحث فلسفی جذاب باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به نمایشنامه، آثار جنایی، روانشناختی و فلسفی مناسب است. همچنین کسانی که به تحلیل رفتار انسانها در موقعیتهای بحرانی یا به آثار اقتباسی سینمایی علاقه دارند، از خواندن این اثر بهره خواهند برد. دانشجویان و پژوهشگران رشتههای ادبیات نمایشی و تئاتر نیز میتوانند از این نمایشنامه برای مطالعهٔ ساختار و شخصیتپردازی بهره ببرند.
بخشی از کتاب طناب
«براندون: خوبی، گرانو؟ (پاسخی شنیده نمیشود.) براندون: خوبی، گرانو؟ (پاسخ شنیده نمیشود.) گرانیلو: کبریتوبده من. براندون: کبریت؟ بفرما. بگیرش. (کبریت را به طرف او میاندازد. جعبه کبریت روی هوا صدای تلقتلق میدهد و به زمین میافتد. گرانیلو آن را برمیدارد و سیگارش را روشن میکند. دو نور باریک تنها چیزهایی هستند که در تاریکی دیده میشوند. مکث.) براندون: دیگه موقعشه خودتو جمعوجور کنی. باشه گرانو؟ یه ربع دیگه سابوت سر میرسه. گرانیلو: حالیت هست چه کار کردهيم براندون؟ براندون: حالیم هست چه کار کردهم؟... آره. کاملا میدونم چی کار کردهم. (با صدایی پُرطنین. آسوده. قوی. هیجانزده و درعینحال کمی گستاخانه حرف میزند.) من جنایت کردهم. گرانیلو: آره. براندون: (با همان لحن ادامه میدهد) من جنایت کردهم. یه جنایت خونسردانه - بدون انگیزه - بیعیبونقص - و بدون سرنخ. جنایتی بدون خونریزی و بیسروصدا. گرانیلو: آره. براندون: یه جنایت شستهرفته. من آدم کشتهم. به خاطر خطرش و به خاطر کشتن؛ آدم کشتهم. خودمم زندهم. یه آدم زنده و قبراق. این کاری است که کردهم، گرانو. (مکث طولانی) جریان چیه؟ خرافاتی شدی؟ گرانیلو: نه. من خرافاتی نیستم. براندون: (مزدبانه) پس میشه چراغو روشن کنم؟»
حجم
۵۷۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۵۷۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه