کتاب آخرین آدم دنیا ریحانه آئینه + دانلود نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب آخرین آدم دنیا

کتاب آخرین آدم دنیا

امتیاز
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آخرین آدم دنیا

کتاب آخرین آدم دنیا نوشته ریحانه آیینه اثری در حوزه‌ی داستان‌های نوجوانان است که نشر متخصصان آن را منتشر کرده است. این کتاب با نگاهی به زندگی و دغدغه‌های نوجوانی روایتگر تجربه‌های تلخ و شیرین یک کودک از پیش از تولد تا ورود به دنیای بزرگسالی است. داستان با زبانی صمیمانه و از زاویه‌ی دید کودکانه به مسائل خانوادگی، مدرسه، دوستی‌ها و چالش‌های رشد پرداخته است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب آخرین آدم دنیا

کتاب آخرین آدم دنیا از ریحانه آیینه داستانی است که از زبان اول‌شخص و با لحن کودکانه زندگی یک دختر را از پیش از تولد تا سال‌های ابتدایی مدرسه دنبال می‌کند. این کتاب در دسته‌ی داستان‌های نوجوانان قرار می‌گیرد و ساختار آن به‌صورت خاطره‌نویسی و روایت‌های کوتاه از لحظات مهم زندگی شخصیت اصلی است. 

ریحانه آیینه با بهره‌گیری از جزئیات روزمره و احساسات کودکانه تصویری ملموس از دنیای کودکی و نوجوانی ارائه داده است. او با فصل‌بندی‌های کوتاه هربار به یکی از تجربه‌های شخصیت اصلی می‌پردازد؛ از بازی‌های کودکانه و روابط خانوادگی تا نخستین مواجهه‌ها با مدرسه و اجتماع. فضای داستان ترکیبی از طنز، غم، کنجکاوی و امید است و تلاش می‌کند تا دغدغه‌ها و احساسات یک کودک را در مواجهه با جهان بزرگ‌ترها به تصویر بکشد. این اثر علاوه‌بر روایت داستانی به‌نوعی بازتابی از چالش‌های رشد و هویت‌یابی در دوران نوجوانی است.

خلاصه داستان آخرین آدم دنیا

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! 

 داستان با روایت درباره‌ی دختری آغاز می‌شود که پیش از تولد در دنیایی خیالی میان ابرهای پنبه‌ای و اهالی آسمان زندگی می‌کند. او از صف انتظار برای تولد بیرون می‌آید و با ابر پنبه‌ای دوست می‌شود. خبر تولد یک کودک که هیچ‌کس منتظرش نیست، فضای آسمان را پر از پچ‌پچ می‌کند و ترسی مبهم در دل راوی می‌کارد. سرانجام او به دنیا فرستاده می‌شود و تجربه‌هایش از زندگی زمینی آغاز می‌شود؛ تجربه‌هایی که با غم، دلتنگی و سردرگمی همراه است. راوی با مادرش که از بارداری ناخواسته رنج می‌برد وارد دنیای آدمیزادها می‌شود. او در خانواده‌ای با خواهر بزرگ‌تر و پدر و مادرش رشد می‌کند و با چالش‌هایی مانند کتک‌خوردن، مقایسه‌شدن با دیگران، تلاش برای جلب‌توجه و دوست‌داشته‌شدن روبه‌رو می‌شود. 

روایت‌هایی از بازی‌های کودکانه، ماجراهای مدرسه، اولین روزهای تحصیل، تجربه‌های تلخ‌وشیرین با همسالان و بزرگ‌ترها و حتی حسادت‌ها و دلتنگی‌های خواهرانه بخش عمده‌ای از داستان را شکل می‌دهد. در طول روایت شخصیت اصلی با احساس تنهایی، تلاش برای فهمیدن دنیای بزرگ‌ترها و جست‌وجوی معنای دوست‌داشتن و پذیرفته‌شدن دست‌وپنجه نرم می‌کند. او بارها با ناکامی، غم، جدایی و حتی تصادف روبه‌رو می‌شود و درنهایت به این نتیجه می‌رسد که گاهی تنها کسی که تا پایان کنار آدم می‌ماند، خود اوست. کتاب با نامه‌ای به خدا و مرور خاطرات به پایان می‌رسد و تصویری از رشد، پذیرش و آشتی با خود را ارائه می‌دهد.

چرا باید کتاب آخرین آدم دنیا را بخوانیم؟

این کتاب با روایت صادقانه و بی‌پرده از دنیای کودکی و نوجوانی تجربه‌هایی را به تصویر می‌کشد که بسیاری از خوانندگان نوجوان و حتی بزرگسال با آن‌ها هم‌ذات‌پنداری خواهند کرد. کتاب آخرین آدم دنیا با پرداختن به احساسات پیچیده‌ای مانند تنهایی، ترس، امید، دوست‌داشتن و جست‌وجوی هویت فرصتی برای بازنگری در خاطرات و دغدغه‌های دوران رشد فراهم می‌کند. نگاه جزئی‌نگر و روایت‌های کوتاه و ملموس خواننده را به دل زندگی شخصیت اصلی می‌برد و او را با چالش‌های رشد، روابط خانوادگی و اجتماعی و معنای دوست‌داشته‌شدن روبه‌رو می‌کند. این اثر می‌تواند به‌عنوان پلی میان نسل‌ها به والدین و مربیان نیز کمک کند تا دنیای درونی نوجوانان را بهتر درک کنند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعه‌ی این کتاب برای نوجوانانی که با دغدغه‌های هویت، روابط خانوادگی و اجتماعی، احساس تنهایی یا جست‌وجوی جایگاه خود در جهان روبه‌رو هستند، مفید است. والدین، معلمان و مربیانی که می‌خواهند با دنیای ذهنی نوجوانان آشنا شوند نیز می‌توانند از این کتاب بهره ببرند. علاقه‌مندان به داستان‌های واقع‌گرایانه و خاطره‌نویسی نیز مخاطبان مناسبی برای این اثر هستند.

بخشی از کتاب آخرین آدم دنیا

«این دومین غصه‌ای بود که داشتم تجربه می‌کردم و با هر ازدست‌دادن و غمی، انگار یه قدم کوچیک به سمت دنیای آدم‌بزرگا برمی‌داشتم. دوست داشتم تا ابد همون جای گرم و تاریک بمونم. گریه امونم نمی‌داد، اما نه! وقت رفتن به دنیا بود؛ بالاخره یه روز این گریه‌ها تموم می‌شه. روشن بود و همه با لبخند گرمی به استقبالمون می‌اومدن؛ من رو بغل می‌گرفتن. گاهی حظ می‌کردن و گاهی هم با نگاه کنایه‌آمیزی من رو تحویل مامان می‌دادن. مامان با لبخند غمناکی نگاهم می‌کرد؛ هروقت این‌طور نگاهم می‌کرد، ته دلم خالی می‌شد. نیمه‌های شب اشکای گرم مامان رو روی صورتم حس می‌کردم و من هم ناخودآگاه گریه‌م می‌گرفت؛ انگار بند احساساتمون هنوز به هم وصل بود. اگر خوشحال بود و می‌خندید؛ قند توی دل منم آب می‌شد و اگر ناراحت بود، دل کوچیک منم پر از غم می‌شد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۵۸ صفحه

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۵۸ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان